هرمنوتیک و نماد پردازی در غزلیات شمس

هرمنوتیک و نماد پردازی در غزلیات شمس تألیف علی محمدی آسیابادی؛ این کتاب دربارۀ تأویل دلالت‌های مصداقی واژۀ شمس به دلالت‌های مفهومی و نمادین آن است؛ به عبارت دیگر موضوع این نوشتار در کلی‌ترین سطح آن، بررسی تحول و تأویل واژۀ شمس است از مرحلۀ نام و نشانه، تا مرحلۀ یک نماد بزرگ که بر هرآنچه متعلق به عالم معناست دلالت می‌کند. مؤلف می‌گوید آنچه انگیزۀ اين نوشتار شده راه بردن به روشی است که مولانا با استفادۀ از آن، نشانه‌های زبان را از شام کثرت به تبریز وحدت می‌برد و از طریق نماد پردازی، آن‌ها را به موطن آغازینشان باز می‌گرداند؛ در این مسیر پیوند اندام‌وار تعدادی از مهم‌ترین نمادها در شعر او آشکار می‌شود.

هرمنوتیک و نماد پردازی در غزلیات شمس
هرمنوتیک و نماد پردازی در غزلیات شمس
پدیدآورانمحمدی آسیابادی، علی (نویسنده)
ناشرانتشارات سخن
مکان نشرتهران
سال نشر1387ش.
چاپاول
موضوعمولوي، جلال الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. شمس تبريزي - نقد و تفسير شعر فارسي - قرن 7ق. - تاريخ و نقد
کد کنگره
‏PIR۵۲۹۷/م۳ه۴ ۱۳۸۷

کتاب مشتمل بر یک مقدمه و چهار فصل است.

در فصل اول، تحت عنوان «تأویل نشانه‌ها» ابتدا به شرح اصطلاحات تأویل و هرمنوتیک و هرمنوتیک مولانا می‌پردازد و به این نکته اشاره دارد که فهم هرمنوتیک مولانا، بدون درک دو مؤلفه اساسی که بنیاد نظری رویکرد هرمنوتیکی او را تشکیل می‌دهد، ممکن نیست؛ یکی موازنۀ انسان و سخن و اينکه کلمه و سخن از نظر مولوی شخصیتی شبیه به شخصیتی انسانی دارد؛ دیگری فرایندهای تأویل، تنزیل و تفسیر. آنگاه در دو بخش، این دو مؤلفه را به طور مبسوط مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد. در ادامه، در ارتباط با هرمنوتیک مولانا، نحوۀ تأویل نشانه‌ها، و مراتب و مراحل مختلف این تأویل را از نشانه تا نماد شرح می‌دهد. سپس می‌گوید پس از اينکه نشانه به کلمه تأویل شد. کلمه به نماد تأویل می‌شود و به این مناسبت، به نحوه نماد پردازی مولانا نیزاشاره می‌کند.

فصل دوم، با عنوان «ارتباط اندام‌وار نمادها، بر اساس غزلیات شمس، مواردی از نماد پردازی‌های مولانا را که مرتبط با نماد شمس و نماد خورشید است بررسی و فرایند تأویل نشانه‌ها را تا مرحلۀ نماد شمس يا خورشید پیگیری می‌کند. عناوین زیر مجموعۀ این فصل عبارت است از: از نشانۀ شمس تا نماد خورشید، تأویل نشانۀ شمس، تسخیر خورشید، تأویل برج حمل، شیر آفتاب، شمس شکریار، نخل خورشید، آفتاب و انگور، آهوی خورشید، خورشید شهسوار، طبل باز خورشید، خروس خورشید، همای خورشید، سیمرغ قاف، نماد پردازی پرواز و پرنده، نردبان معراج، شمس و کیمیا، شمس و شراب.

در فصل سوم، ذیل عنوان «معراج نمادها در آسمان جان»، ابتدا به وسعت و گستردگی معانی نمادین شمس تبریزی اشاره دارد و از جمله دلالت آن را بر جبرئیل یا روح‌القدس وآنچه همتا و همجنس آن در ملکوت جان است، توضیح می‌دهد. در ادامه، در بخش‌های جداگانه ارتباط نمادین شمس تبریزی را با نمادهای یارغار، کوه طور دل، نور سبز خورشید، تبریز آفتاب، عشق و خورشید، خاموشی و وحی قلب، و آفتاب رسول مورد بررسی قرار می‌دهد، در آخر با عنوان کثرت و جابه‌جایی نمادها به واژه‌های مانندآفتاب، آهو و شیر اشاره دارد که در غزلیات مولانا در مواقع مختلف بر امور متضاد دلالت می‌کند.

در فصل پایانی، با عنوان «تخلّص مولانا در نماد و تأویل»، اين مسأله را مورد بررسی قرار می‌دهد که مولانا نام شمس تبریزی را برای تخلص خود برگزیده است و اینکه برخی خاموش را تخلص مولانا دانسته‌اند مورد نقد قرار می‌دهد. در پایان فهرست‌های اعلام، نمادها و منابع و مآخذ فارسی، عربی و انگلیسی درج است.[۱]


پانويس

  1. ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص401-402


منابع مقاله

عالمی، محمدعَلَم، کتاب‌شناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمی‌ترین کتاب‌های مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.

وابسته‌ها