پرش به محتوا

هداية العقول في شرح كفاية الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR12069J1.jpg|بندانگشتی|هدایة العقول في شرح کفایة الأصول]]
| تصویر =NUR12069J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =هدایة العقول في شرح کفایة الأصول
|+ |
| عنوان‌های دیگر =
|-
| پدیدآوران =  
! نام کتاب!! data-type='bookName'|هدایة العقول في شرح کفایة الأصول
[[موسوی حمامی، محمد علی]] (شارح)
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|
|-
|پدیدآورندگان
|data-type='authors'|[[موسوی حمامی، محمد علی]] (شارح)


[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین]] (نويسنده)
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین]] (نویسنده)
|-
| زبان =عربی
|زبان  
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏160‎‏ ‎‏2‎‏ق‎‏4‎‏ﻫ*
|data-type='language'|عربی
| موضوع =
|-
اصول فقه شیعه
|کد کنگره  
| ناشر =
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏160‎‏ ‎‏2‎‏ق‎‏4‎‏ﻫ*
مکتبة السيد الحمامي
|-
| مکان نشر =بغداد - عراق
|موضوع  
| سال نشر = 1426 ق  
|data-type='subject'|اصول فقه شیعه
|-
|ناشر  
|data-type='publisher'|مکتبة السيد الحمامي
|-
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|بغداد - عراق
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1426 هـ.ق  
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE12069AUTOMATIONCODE
|}
</div>


 
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12069AUTOMATIONCODE
== معرّفى اجمالى==
| چاپ =1
 
| تعداد جلد =6
 
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12069
«هداية العقول فى شرح كفاية الاصول» اثر آیت‌الله سيد محمد على موسوى حمّامى نتيجه استفاده از دروس والد مولّف و مراجعه به حواشى بعضى از اعلام است كه براى ايضاح مباحث كفايه نوشته شده است.
| کتابخوان همراه نور =12069
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}
{{کاربردهای دیگر|شرح كفاية الأصول (ابهام‌ زدایی)}}
'''هداية العقول في شرح كفاية الأصول''' اثر آیت‌الله سيد محمد على موسوى حمّامى نتيجه استفاده از دروس والد مولّف و مراجعه به حواشى بعضى از اعلام است كه براى ايضاح مباحث [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] نوشته شده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
 
كتاب در شش جلد تدوين شده و شرح آن به صورت مزجى مى‌باشد. عبارات [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] از شرح متمايز شده است.
 
كتاب در شش جلد تدوين شده و شرح آن به صورت مزجى مى‌باشد. عبارات كفايه از شرح متمايز شده است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
جلد اوّل- از ابتداى كتاب تا بحث اجزاء است: مقدّمه كتاب مشتمل بر سيزده امر است.
جلد اوّل- از ابتداى كتاب تا بحث اجزاء است: مقدّمه كتاب مشتمل بر سيزده امر است.


امر اوّل:دراين امر موضوع، مسائل، و مبادى علم، موضوع علم اصول، و تعريف علم اصول بيان مى‌شود. امر دوّم:درباره وضع است. وضع به اعتبار موضوعٌ له به چهار قسم تقسيم مى‌شود كه نوع چهارم آن كه وضع خاص و موضوعٌ له عام است عقلاً محال است چون معناى خاص آينه معناى كلّى و عام نمى‌شود و در وضع حروف،وضع عام و موضوعٌ له و مستعمل فيه عام است. برخلاف قول [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] كه قائل به وضع عام و موضوعٌ له عام ولى مستعملٌ فيه خاص است. امر سوّم: ملاك صحت استعمالات، در استعمالات حقيقى بلااشكال به وضع واضع نيازمنديم ولى در مجازات اصلاً نيازى به وضع و ترخيص واضع نداريم بلكه ذوق و طبع انسان بايد آنرا بپسندد. امر چهارم: اين امر از ثمرات امر سوّم است و در آن بيان مى‌شود كه صحّت استعمال چهارگانه لفظ (نوع، صنف، مثل، و نفس) مانند استعمالات مجازى به سبب طبع است نه وضع. امر پنجم: موضوعٌ له الفاظ ذوات معانى است بدون آنكه قيدِ اراده در آن مدخليّت داشته باشد چون اگر اراده و يا قصد معنا جز معناى لفظ باشد لازم مى‌آيد كه هنگام استعمال معناى موردنظر دوبار لحاظ شود و چنين چيزى بالوجدان وجود ندارد. امر ششم: وضع مركّبات، كه داراى وضع شخصىِ مركّب از مجموع ماده و هيئت نيستند. امر هفتم:در علائم حقيقت و مجاز است كه عبارتند از تبادر، عدم صحّت سلب، و اطّراد. تبادرى كه نزد اهل محاوره حاصل مى‌شود علامت حقيقت و در نزد شخص جاهل به وضع مى‌باشد. امر هشتم: احوال لفظ، براى لفظ احوال پنجگانه مجاز، اشتراك، تخصيص، نقل، و اضمار وجود دارد. در تمام موارد پنج گانه معناى حقيقى مقدّم است مگر اينكه قرينه‌اى برخلاف در ميان باشد. امر نهم درباره حقيقت شرعيه است: اگر كسى احتمال داد كه شارع الفاظ متداوله شرعى را به گونه‌اى استعمال كرده باشد كه در ضمن آن وضع جديد و شرعى را اعلام كرده باشد اثبات حقيقت شرعيه مشكل است. امر دهم: صحيح و اعم، سه ثمره در اين باب ذكر شده كه عبارتند از: اطلاقات الفاظ عبادات بنابر قول صحيحى مجمل بوده و نمى‌توان به آن تمسّك نمود امّا اعمى مى‌تواند به اطلاق آنها تمسّك كند، صحيحى در مساله اقل و اكثر ارتباطى ملزم به اجراى اصال الاشتغال است امّا اعمى مى‌تواند اصل برائت جارى كند، در وفاى نذر مصنف اوّلى را پذيرفته و ديگرى را انكار كرده و در سوّمى مناقشه مى‌كند. امر يازدهم: اشتراك لفظى، كه امكان وقوعى دارد و تصريح اهل لغت، تبادر و عدم صحت سلب از دلايل آن محسوب مى‌شود. امر دوازدهم: استهال لفظ در بيشتر از يك معنا، استعمال مذكور امتناع عقلى دارد. قابل توجه اينكه مراد از اخبارى كه مى‌گويند آيات قرآن هفت و يا هفتاد بطن دارد اين است كه يك معنا مستقلاً و بقيّه معانى مقارناً و يا به نحو دلالت التزامى اراده شده‌اند. امر سيزدهم: مشتق، در اين باب درباره تعريف مشتق در علم اصول، اسم زمان، بحث در افعال و مصادر مزيدٌ فيها، قول به تفصيل، مراد از حال، اصل عملى در مشتّق بعنوان مباحث مقدّماتى مطرح شده سپس مباحث ديگرى ارائه مى-شود و بدين وسيله مباحث سيزده‌گانه مقدّماتى پايان مى‌پذيرد. در بحث اوامر: ماده امر، صيغه امر، و بحث اجزاء مورد بررسى قرار مى‌گيرد.
امر اوّل:دراين امر موضوع، مسائل، و مبادى علم، موضوع علم اصول، و تعريف علم اصول بيان مى‌شود. امر دوّم:درباره وضع است. وضع به اعتبار موضوعٌ له به چهار قسم تقسيم مى‌شود كه نوع چهارم آن كه وضع خاص و موضوعٌ له عام است عقلاً محال است چون معناى خاص آينه معناى كلّى و عام نمى‌شود و در وضع حروف، وضع عام و موضوعٌ له و مستعمل فيه عام است. برخلاف قول [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] كه قائل به وضع عام و موضوعٌ له عام ولى مستعملٌ فيه خاص است. امر سوّم: ملاك صحت استعمالات، در استعمالات حقيقى بلااشكال به وضع واضع نيازمنديم ولى در مجازات اصلاً نيازى به وضع و ترخيص واضع نداريم بلكه ذوق و طبع انسان بايد آنرا بپسندد. امر چهارم: اين امر از ثمرات امر سوّم است و در آن بيان مى‌شود كه صحّت استعمال چهارگانه لفظ (نوع، صنف، مثل، و نفس) مانند استعمالات مجازى به سبب طبع است نه وضع. امر پنجم: موضوعٌ له الفاظ ذوات معانى است بدون آنكه قيدِ اراده در آن مدخليّت داشته باشد چون اگر اراده و يا قصد معنا جز معناى لفظ باشد لازم مى‌آيد كه هنگام استعمال معناى موردنظر دوبار لحاظ شود و چنين چيزى بالوجدان وجود ندارد. امر ششم: وضع مركّبات، كه داراى وضع شخصىِ مركّب از مجموع ماده و هيئت نيستند. امر هفتم:در علائم حقيقت و مجاز است كه عبارتند از تبادر، عدم صحّت سلب، و اطّراد. تبادرى كه نزد اهل محاوره حاصل مى‌شود علامت حقيقت و در نزد شخص جاهل به وضع مى‌باشد. امر هشتم: احوال لفظ، براى لفظ احوال پنجگانه مجاز، اشتراك، تخصيص، نقل، و اضمار وجود دارد. در تمام موارد پنج گانه معناى حقيقى مقدّم است مگر اينكه قرينه‌اى برخلاف در ميان باشد. امر نهم درباره حقيقت شرعيه است: اگر كسى احتمال داد كه شارع الفاظ متداوله شرعى را به گونه‌اى استعمال كرده باشد كه در ضمن آن وضع جديد و شرعى را اعلام كرده باشد اثبات حقيقت شرعيه مشكل است. امر دهم: صحيح و اعم، سه ثمره در اين باب ذكر شده كه عبارتند از: اطلاقات الفاظ عبادات بنابر قول صحيحى مجمل بوده و نمى‌توان به آن تمسّك نمود امّا اعمى مى‌تواند به اطلاق آنها تمسّك كند، صحيحى در مسأله اقل و اكثر ارتباطى ملزم به اجراى اصال الاشتغال است امّا اعمى مى‌تواند اصل برائت جارى كند، در وفاى نذر مصنف اوّلى را پذيرفته و ديگرى را انكار كرده و در سوّمى مناقشه مى‌كند. امر يازدهم: اشتراك لفظى، كه امكان وقوعى دارد و تصريح اهل لغت، تبادر و عدم صحت سلب از دلايل آن محسوب مى‌شود. امر دوازدهم: استهال لفظ در بيشتر از يك معنا، استعمال مذكور امتناع عقلى دارد. قابل توجه اينكه مراد از اخبارى كه مى‌گويند آيات قرآن هفت و يا هفتاد بطن دارد اين است كه يك معنا مستقلاً و بقيّه معانى مقارناً و يا به نحو دلالت التزامى اراده شده‌اند. امر سيزدهم: مشتق، در اين باب درباره تعريف مشتق در علم اصول، اسم زمان، بحث در افعال و مصادر مزيدٌ فيها، قول به تفصيل، مراد از حال، اصل عملى در مشتّق بعنوان مباحث مقدّماتى مطرح شده سپس مباحث ديگرى ارائه مى-شود و بدين وسيله مباحث سيزده‌گانه مقدّماتى پايان مى‌پذيرد. در بحث اوامر: ماده امر، صيغه امر، و بحث اجزاء مورد بررسى قرار مى‌گيرد.


جلد دوّم- از مقدّمه واجب تا جواز اجتماع امر و نهى است:
جلد دوّم- از مقدّمه واجب تا جواز اجتماع امر و نهى است:


تتممّه مباحث امر عبارتند از: مساله ضدّ، جايز نبودن دستور آمر با علم به انتفاى شرط آن، تعلّق اوامر و نواهى به طبايع، نسخ وجوب، وجوب تخييرى، وجوب كفائى، واجب موقّت، امر به امر، امر بعد از امر. در مقصد دوّم كه درباره نواهى است ماده نهى و صيغه آن و اجتماع امر و نهى بررسى مى‌شود. به نظر مصنّف اجتماع امر و نهى عقلاً و شرعاً ممتنع است و اين بحث از مسائل اصولى بوده و يك مساله عقلى بشمار مى‌رود و مباحث مساله اجتماع، به مساله تعلق احكام به طبايع مرتبط نيست.
تتممّه مباحث امر عبارتند از: مسأله ضدّ، جايز نبودن دستور آمر با علم به انتفاى شرط آن، تعلّق اوامر و نواهى به طبايع، نسخ وجوب، وجوب تخييرى، وجوب كفائى، واجب موقّت، امر به امر، امر بعد از امر. در مقصد دوّم كه درباره نواهى است ماده نهى و صيغه آن و اجتماع امر و نهى بررسى مى‌شود. به نظر مصنّف اجتماع امر و نهى عقلاً و شرعاً ممتنع است و اين بحث از مسائل اصولى بوده و يك مسأله عقلى بشمار مى‌رود و مباحث مسأله اجتماع، به مسأله تعلق احكام به طبايع مرتبط نيست.


جلد سوّم- از نهى از شىء و اقتضاى فساد تا آخر مجمل و مبين است:
جلد سوّم- از نهى از شىء و اقتضاى فساد تا آخر مجمل و مبين است:
خط ۶۷: خط ۴۸:
جلد چهارم: از بحث امارات معتبره تا حجيّت ظن در حال انسداد است:
جلد چهارم: از بحث امارات معتبره تا حجيّت ظن در حال انسداد است:


[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]]قبل از بيان امارات، مقدارى درباره قطع و احكام آن بحث مى‌كند كه عبارتند از: وجوب متابعت از قطع و حجيّت آن، تجرّى، اقسام قطع و قيام امارات بجاى آن، جانشينى امارات و بعضى از اصول بجاى قطع در ترتّب احكام، قرار دادن قطع و يا ظن به حكم در موضوع همان حكم، موافقيت التزاميه قطع در فروع دين، قطع قطّاع، علم اجمالى. سپس در بخش امارات ظنّيه نخست تفاوت ميان قطع و اماره، امكان تعبّد به ظن، و اصل اولى در تعبّد به ظن بررسى مى‌شود. آنگاه حجيّت ظواهر كتاب، قول لغوى، اجماع منقول، شهرت فتوائيه، خبر واحد بررسى شده و در پايان ادله حجّيت مطلق ظن، دلايل انسداد و حجيّت ظن در حال انسداد تحقيق مى‌شود.
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]] قبل از بيان امارات، مقدارى درباره قطع و احكام آن بحث مى‌كند كه عبارتند از: وجوب متابعت از قطع و حجيّت آن، تجرّى، اقسام قطع و قيام امارات بجاى آن، جانشينى امارات و بعضى از اصول بجاى قطع در ترتّب احكام، قرار دادن قطع و يا ظن به حكم در موضوع همان حكم، موافقيت التزاميه قطع در فروع دين، قطع قطّاع، علم اجمالى. سپس در بخش امارات ظنّيه نخست تفاوت ميان قطع و اماره، امكان تعبّد به ظن، و اصل اولى در تعبّد به ظن بررسى مى‌شود. آنگاه حجيّت ظواهر كتاب، قول لغوى، اجماع منقول، شهرت فتوائيه، خبر واحد بررسى شده و در پايان ادله حجّيت مطلق ظن، دلايل انسداد و حجيّت ظن در حال انسداد تحقيق مى‌شود.


جلد پنجم:
جلد پنجم:
خط ۷۷: خط ۵۸:
جلد ششم: از بحث استصحاب تا آخر اجتهاد و تقليد است:
جلد ششم: از بحث استصحاب تا آخر اجتهاد و تقليد است:


در بخش استصحاب تعريف استصحاب، اركان استصحاب، اقوال و دلايل حجيّت استصحاب و احكام وضعيه و مساله استصحاب بيان شده است. سپس تنبيهات چهارگانه استصحاب شروع مى‌شود و در خاتمه تعارض استصحاب با ساير اصول عمليه و با استصحاب ديگر و رابطه استصحاب با قواعد فقهيّه مورد تحقيق قرار مى‌گيرد. در مقصد تعارض ادله و امارات؛ تعريف تعارض، مقتضاى اصل اوّلى، مقتضاى اصل ثانوى شرعى در خبرين متعارضين و مانند آن مورد شرح واقع شده و در خاتمه،بحث اجتهاد و تقليد بطور مستوفى تبيين گرديده است. فصول خاتمه عبارتند از: تعريف اجتهاد، اجتهاد مطلق و متجزّى، شرايط و مقدّمات اجتهاد، تخطئه و تصويب، تبدّل رأى مجتهد، تقليد و دلايل جواز آن، تقليد اعلم، و تقليد از مجتهد ميّت.به نظر مولّف حيات مجتهد در تقليد از او، چه ابتداءً و چه استمراراً شرط است و دليل آن اصل اوّلى بر عدم جواز تقليد از غير است. مصنّف بعد از بررسى ادلّه جواز از قبيل استصحاب جواز تقليد، اطلاق برخى آيات و روايات و سيره متشرعه آنها را مورد مناقشه قرار داده وهمچنين كلام محققى قمى را مورد انتقاد قرار مى‌دهد.
در بخش استصحاب تعريف استصحاب، اركان استصحاب، اقوال و دلايل حجيّت استصحاب و احكام وضعيه و مسأله استصحاب بيان شده است. سپس تنبيهات چهارگانه استصحاب شروع مى‌شود و در خاتمه تعارض استصحاب با ساير اصول عمليه و با استصحاب ديگر و رابطه استصحاب با قواعد فقهيّه مورد تحقيق قرار مى‌گيرد. در مقصد تعارض ادله و امارات؛ تعريف تعارض، مقتضاى اصل اوّلى، مقتضاى اصل ثانوى شرعى در خبرین متعارضين و مانند آن مورد شرح واقع شده و در خاتمه، بحث اجتهاد و تقليد بطور مستوفى تبيين گرديده است. فصول خاتمه عبارتند از: تعريف اجتهاد، اجتهاد مطلق و متجزّى، شرايط و مقدّمات اجتهاد، تخطئه و تصويب، تبدّل رأى مجتهد، تقليد و دلايل جواز آن، تقليد اعلم، و تقليد از مجتهد ميّت.به نظر مولّف حيات مجتهد در تقليد از او، چه ابتداءً و چه استمراراً شرط است و دليل آن اصل اوّلى بر عدم جواز تقليد از غير است. مصنّف بعد از بررسى ادلّه جواز از قبيل استصحاب جواز تقليد، اطلاق برخى آيات و روايات و سيره متشرعه آنها را مورد مناقشه قرار داده وهمچنين كلام محققى قمى را مورد انتقاد قرار مى‌دهد.


==وضعيت كتاب:==
==وضعيت كتاب==
كتاب به چاپ سنگى منتشر و فهرست مطالب هر يك از مجلدات در انتهاى همان جلد آمده است.


== منابع مقاله==
مقدّمه و متن كتاب


كتاب به چاپ سنگى منتشر و فهرست مطالب هر يك از مجلدات در ا نتهاى همان جلد آمده است.
==وابسته‌ها==
 
{{وابسته‌ها}}
== منابع مقاله:==
 
 
مقدّمه و متن كتاب




== پیوندها ==
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/15495 مطالعه کتاب هدایة العقول في شرح کفایة الأصول در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده: فقه و اصول]]
[[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
[[رده:اصول فقه شیعه]]