نووی، یحیی بن شرف


امام يحيى بن شرف بن مرى بن حسن بن حسين بن محمد بن جمعه بن حزام نووى در محرم سال 631ق. در قريه نوى_ مركز آن روز جولان_ ديده به جهان گشود. يحيى را با انتساب به زادگاهش، نواوى يا نووى لقب داده‌اند. پدر وى در قريهى نوى، دكان داشته است و از او به عنوان مردى پرهيزكار ياد كرده‌اند. او پسرش يحيى را در ده سالگى در دكان به كار گمارد و يحيى از همان كودكى با قرآن انس گرفت و از بازى با همسالان خويش گريزان بود.

نووی، یحیی بن شرف
نام نووی، یحیی بن شرف
نام های دیگر دمشقی، ابوزکریا یحیی بن شرف

نووی، ابوزکریا

نووی، محییالدین

نووی، یحیی بن شرفالدین

نام پدر
متولد
محل تولد
رحلت 676 هـ.ق
اساتید
برخی آثار ‏روضه الطالبین و عمده المفتین
کد مؤلف AUTHORCODE480AUTHORCODE

يحيى ده ساله بود كه فرزانه‌اى پرهيزكار به نام شيخ ياسين بن يوسف مراكشى گذارش به قريه نوى افتاد و با ديدن يحيى، به استعداد و صفاى باطنش پى برد و پدرش را به آينده درخشان فرزندش نويد داد و به او توصيه كرد كه در تربيت و تعليم او سنگ تمام بگذارد.

يحيى در دوازده سالگى، در سال 649ق. همراه پدرش براى تحصيل علم، عازم دمشق_ مركز علم و عالمان آن روزگار_ شد. او ابتدا به مجلس درس مفتى شام تاجالدين عبدالرحمن بن ابراهيم بن ضياء فزارى معروف به فركاح (متوفاى 690ق) راه يافت اما چون در آنجا حجره‌اى براى اقامت او نبود، پس از مدت كوتاهى به توصيه‌استادش فركاح، به مدرسه رواحيه رفت و در محضر استاد اسحاق بن احمد مغربى (متوفاى 650ق) به تلمذ پرداخت.

وى پس از دو سال اقامت و تحصيل در دمشق، با پدرش به حج رفت. سفر آن‌ها حدود يك ماه و نيم به درازا كشيد و در تندرستى و حالات روحى وى تأثير به سزايى برجا گذارد. وى، همچنان‌كه خود نيز گفته است، پس از سكونت در مدرسه رواحيه، تمام وقت و توان خود را صرف تحصيل علم كرد و جديت سرسام‌آورى از خود نشان داد.

وى روزانه دوازده درس از كتاب‌هاى «الوسيط»، «المهذب»، «صحيح مسلم»، «اللمع»، «إصلاح المنطق»، صرف، اصول فقه، اسماء الرجال و اصول دين مى‌خوانده است و جالب اين‌جاست كه در كنار اين‌ها، هرگز از تزكيه نفس، اذكار و نوافل نيز غافل نگشت.

وى در فقه علاوه بر اسحاق بن احمد مغربى، در نزد عبدالرحمن بن نوح بن محمد مقدسى (متوفى 654ق)_ كه آن‌ها نيز از شاگردان ابن صلاح شهرزورى (متوفى 643ق) _ تلمذ كرده است. ابراهيم بن عيسى مرادى اندلسى (متوفى 668ق)، ابواسحاق ابراهيم بن عمر بن مضر واسطى، ابوالبقاء خالد بن يوسف بن سعد نابلسى (متوفى 663ق) و ابوالفرج عبدالرحمن بن محمد بن احمد قدامه مقدسى (متوفى 682ق) نيز از اساتيد او در حديث هستند. ابوالفتح عمر بن بندار ابن عمر بن على تفليسى (متوفى 672ق) در علم اصول، احمد بن سالم مصرى (متوفى 664ق) و محمد بن عبداله بن عبداله بن مالك (متوفى 672ق) در نحو و لغت، استاد وى بوده‌اند.

وى از فقها و مجتهدين برجسته مذهب شافعى است و علما او را «نگارنده»، «پيراينده» و «ترتيب‌دهنده» مذهب شافعى دانسته‌اند. او در استنباط آراء فقهى خويش بيشتر به احاديث صحيح احتجاج مى‌كرده است. وى در شمار محدثين بزرگ قرار دارد و علماى حديث او را «حافظ» و آگاه به فنون رجال و انواع حديث معرفى كرده‌اند و بايد گفت كه شرح مقدمه صحيح مسلم و كتاب‌هاى «الارشاد» و «التقريب» او تبحرش را در علم حديث به خوبى نشان مى‌دهند. وى در نقد روايات و تشخيص احاديث صحيح نيز كم‌نظير بوده است. او در علوم صرف، نحو و لغت هم از عالمان بزرگ عصر خويش است و «تهذيب الاسماء و اللغات» او شاهدى بر اين مدعا است.

از جمله شاگردان او عبارتند از: علامه علاءالدين ابوالحسن على بن ابراهيم بن داود دمشقى معروف به ابن عطار، محمد بن ابوبكر ابراهيم بن عبدالرحمان بن نقيب، ابوالعباس احمد بن ابراهيم بن مصعب، محمد بن ابراهيم بن سعدالله بن جماعة، محمد بن عبدالخالق بن عثمان بن هرمز انصارى دمشقى، احمد بن محمد بن عباس بن جعوان، ابوالعباس احمد ضرير واسطى ملقب به خلال، اسماعيل بن ابراهيم بن سالم بن خباز، جبريل الكردى و امين‌الدين سالم بن ابى بدر.

وى در علوم مختلف فقه، حديث، شرح حديث، مصطلح حديث، لغت، تراجم، توحيد و... داراى تأليفات بسيارى است و صفت برجسته نوشته‌هاى او وضوح، سادگى، روان بودن و صلابت تغيير مى‌باشد. برخى آثار او عبارتند از:

شرح صحيح مسلم، روضة الطالبين (الروضة)، المنهاج، رياض الصالحين، الاذكار المنتخبة من كلام سيد الابرار، التبيان فى آداب حماة القرآن، التحرير فى الفاظ التنبيه، الايضاح فى المناسك، بستان العارفين، مناقب الشافعى، الاربعين، شرح الوسيط، شرح البخارى، تذهيب الاسماء و اللغات، شرح سنن ابى داود، الاملاء على حديث لاعمال با لنيات و....

وى در شب 24 رجب سال 676ق درگذشت.


وابسته‌ها