نهج‌البلاغه منظوم (انصاری): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' {{' به '{{'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{')
خط ۵۰: خط ۵۰:


و نيز [[امام على(ع)|حضرت عليه‌السّلام]] اين سخن را درباره خوارج فرمايد: پس از من خوارج را نكشيد، زيرا آن كه طالب حق است و خطا مى‌كند، مانند كسى كه طالب باطل است و آن را در مى‌يابد، نيست. [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيّد رضى]] عليه‌الرّحمه گويد: مقصود حضرت از طالب باطل معاويه و ياران او هستند (كه بدون حقّ خلافت را براى خود مى‌خواستند، به خلاف خوارج كه مطيع و فرمان بردار خليفه وقت بودند، منتهى باشتباه افتاده بودند). نظم  
و نيز [[امام على(ع)|حضرت عليه‌السّلام]] اين سخن را درباره خوارج فرمايد: پس از من خوارج را نكشيد، زيرا آن كه طالب حق است و خطا مى‌كند، مانند كسى كه طالب باطل است و آن را در مى‌يابد، نيست. [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيّد رضى]] عليه‌الرّحمه گويد: مقصود حضرت از طالب باطل معاويه و ياران او هستند (كه بدون حقّ خلافت را براى خود مى‌خواستند، به خلاف خوارج كه مطيع و فرمان بردار خليفه وقت بودند، منتهى باشتباه افتاده بودند). نظم  
 
{{شعر}}{{ب|'' چو بگذشتم از اين دار فنا من''|2=''خوارج را نگيرد كس سر از تن''}}{{ب|'' چرا زيرا نباشد طالب حقّ''|2=''كه اندر اشتباهى گشت ملحق''}}{{ب|'' براى جستن حق دست و پا كرد''|2=''ولى در راه تشخيصش خطا كرد''}}{{ب|''چو آن شخصى كه از حق كنده او دل''|2=''شده اندر پى ادراك باطل''}}{{ب|''معاويّه است كشتن را سزاوار''|2=''كه دل از حق بگردانيد يك بار''}}{{ب|''اساس ملك و دين را او بهم زد''|2='' به راه باطل او آسان قدم زد''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' چو بگذشتم از اين دار فنا من''|2=''خوارج را نگيرد كس سر از تن''}}
{{ب|'' چرا زيرا نباشد طالب حقّ''|2=''كه اندر اشتباهى گشت ملحق''}}
{{ب|'' براى جستن حق دست و پا كرد''|2=''ولى در راه تشخيصش خطا كرد''}}
{{ب|''چو آن شخصى كه از حق كنده او دل''|2=''شده اندر پى ادراك باطل''}}
{{ب|''معاويّه است كشتن را سزاوار''|2=''كه دل از حق بگردانيد يك بار''}}
{{ب|''اساس ملك و دين را او بهم زد''|2='' به راه باطل او آسان قدم زد''}}
{{پایان شعر}}




خط ۷۷: خط ۶۹:


نظم  
نظم  
 
{{شعر}}{{ب|''يك از آنان كه خصم شاه باشد''|2=''جرير ابن عبداللَّه باشد''}}{{ب|'' بد او با اشعث ابن قيس ياور''|2=''منافق هر دو با هم قرن و همسر''}}{{ب|'' زشه هر گار را فكر شكستن''|2=''بدو آن بسته‌اش را در گسستن''}}{{ب|'' به هنگامى بسوى كشور شام''|2=''روانش داشت شاه نيك فرجام''}}{{ب|'' كه گردد از معاويّه خبر دار''|2='' كه چون بايست با وى كردنش كار''}}{{ب|'' به بيند در سرش سوداى جنگ است''|2='' و يا بر بيعت از جنگش درنگ است''}}{{ب|''بكين و جنگ يا در صلح و بيعت''|2=''كند با وى نكو اتمام حجّت...''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''يك از آنان كه خصم شاه باشد''|2=''جرير ابن عبداللَّه باشد''}}
{{ب|'' بد او با اشعث ابن قيس ياور''|2=''منافق هر دو با هم قرن و همسر''}}
{{ب|'' زشه هر گار را فكر شكستن''|2=''بدو آن بسته‌اش را در گسستن''}}
{{ب|'' به هنگامى بسوى كشور شام''|2=''روانش داشت شاه نيك فرجام''}}
{{ب|'' كه گردد از معاويّه خبر دار''|2='' كه چون بايست با وى كردنش كار''}}
{{ب|'' به بيند در سرش سوداى جنگ است''|2='' و يا بر بيعت از جنگش درنگ است''}}
{{ب|''بكين و جنگ يا در صلح و بيعت''|2=''كند با وى نكو اتمام حجّت...''}}
{{پایان شعر}}


جلد نهم كتاب نيز به كلمات قصار نهج‌البلاغه مى‌پردازد.
جلد نهم كتاب نيز به كلمات قصار نهج‌البلاغه مى‌پردازد.
خط ۹۹: خط ۸۲:
==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references />
{{نهج‌البلاغه}}
{{نهج‌البلاغه}}


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش