نهاية الظهور (شرح فارسی رساله هياكل النور سهروردی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن‎ح' به 'ن‌ح'
جز (جایگزینی متن - 'ى‎ا' به 'ی‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ح' به 'ن‌ح')
خط ۴۵: خط ۴۵:
شرح‎های متعددی بر هياكل النور نوشته شده است؛ از آن جمله می‌توان شواكل الحور (تندیس‎هایى از سیه‎چشمان) به قلم جلال‌الدّین دوانى (م 908ق) به زبان عربى و در آغاز هشتمین دهه سده نهم هجرى نام برد<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص13</ref>.
شرح‎های متعددی بر هياكل النور نوشته شده است؛ از آن جمله می‌توان شواكل الحور (تندیس‎هایى از سیه‎چشمان) به قلم جلال‌الدّین دوانى (م 908ق) به زبان عربى و در آغاز هشتمین دهه سده نهم هجرى نام برد<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص13</ref>.


نهاية الظهور که نسخه‌اى از آن به خط مؤلّفش در کتابخانه ملّى موجود است، شاهدى است بر رواج و پایندگى آموزه‌هاى شیخ اشراق در شبه قاره هند. درعین‎حال، نگریستن در منابع مورد استفاده [[اخگر حیدرآبادی، قاسم علی|قاسم‌على اخگر]] در تألیف نهاية الظهور، از آن راه‌هاى سه‌گانه‌اى که رواج آموزه‌هاى اشراقى در هند را موجب شدند، تصویر روشنى پیش روى ما مى‌نهد؛ راه‌هایى که عبارت باشند از: توجه به آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] و شرح‎هاى نگاشته بر آن، آثار نگاشته آذر کیوان و پیروانش و توجّه به آثار حکماى مکتب اصفهان و به‌ویژه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]. به‌واسطه حضور شاگردان مدرسه‌هاى دوانى و دشتکى در هند، از اواخر سده دهم هجرى، حكمة الإشراق سهروردى مورد توجّه خاصى قرار گرفته بود... بدین ترتیب، هياكل النور شیخ اشراق به کار «صلح کلّ» اکبرى نیز بیامد و بخشى از تقدیر تاریخى تفکر در این سرزمین را رقم زد<ref>ر.ک: همان، ص20-21</ref>. پس این کتاب از جمله اسناد ارزشمند رواج آموزه‌هاى حکمى در حیدرآباد هند در نیمه دوم سده چهاردهم هجرى است که شاهدى صادق تواند بود بر روابط عرفانى و فلسفى ایران و شبه قاره هند<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.
نهاية الظهور که نسخه‌اى از آن به خط مؤلّفش در کتابخانه ملّى موجود است، شاهدى است بر رواج و پایندگى آموزه‌هاى شیخ اشراق در شبه قاره هند. درعین‌حال، نگریستن در منابع مورد استفاده [[اخگر حیدرآبادی، قاسم علی|قاسم‌على اخگر]] در تألیف نهاية الظهور، از آن راه‌هاى سه‌گانه‌اى که رواج آموزه‌هاى اشراقى در هند را موجب شدند، تصویر روشنى پیش روى ما مى‌نهد؛ راه‌هایى که عبارت باشند از: توجه به آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] و شرح‎هاى نگاشته بر آن، آثار نگاشته آذر کیوان و پیروانش و توجّه به آثار حکماى مکتب اصفهان و به‌ویژه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]. به‌واسطه حضور شاگردان مدرسه‌هاى دوانى و دشتکى در هند، از اواخر سده دهم هجرى، حكمة الإشراق سهروردى مورد توجّه خاصى قرار گرفته بود... بدین ترتیب، هياكل النور شیخ اشراق به کار «صلح کلّ» اکبرى نیز بیامد و بخشى از تقدیر تاریخى تفکر در این سرزمین را رقم زد<ref>ر.ک: همان، ص20-21</ref>. پس این کتاب از جمله اسناد ارزشمند رواج آموزه‌هاى حکمى در حیدرآباد هند در نیمه دوم سده چهاردهم هجرى است که شاهدى صادق تواند بود بر روابط عرفانى و فلسفى ایران و شبه قاره هند<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.


در این رساله، مؤلّف در دو جا از آثار دیگر خود یاد مى‌کند: نخست در برگ 47 که از رساله «الكشف الأعظم في الاسم الأعظم» نام مى‌برد و دو دیگر در برگ 114 است که از تفسیر سوره توحید خود یاد مى‌کند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>.
در این رساله، مؤلّف در دو جا از آثار دیگر خود یاد مى‌کند: نخست در برگ 47 که از رساله «الكشف الأعظم في الاسم الأعظم» نام مى‌برد و دو دیگر در برگ 114 است که از تفسیر سوره توحید خود یاد مى‌کند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش