نقش ایمان در زندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی')
خط ۵۹: خط ۵۹:
به اعتقاد وى، تاريخ و بررسى همه‌جانبه حيات بشر، ثابت گردانيده است كه دين يك ضرورت بوده و نمى‌توان از آن بى‌نياز بود؛ براى انسان ضرورى است تا به‌وسيله آن به آرامش، آسايش و نيك‌بختى رسيده و خود را تزكيه كند و براى جامعه بشرى نيز ضرورى است تا در پرتو آن به پيوستگى، همبستگى، ترقى و تعالى برسد.
به اعتقاد وى، تاريخ و بررسى همه‌جانبه حيات بشر، ثابت گردانيده است كه دين يك ضرورت بوده و نمى‌توان از آن بى‌نياز بود؛ براى انسان ضرورى است تا به‌وسيله آن به آرامش، آسايش و نيك‌بختى رسيده و خود را تزكيه كند و براى جامعه بشرى نيز ضرورى است تا در پرتو آن به پيوستگى، همبستگى، ترقى و تعالى برسد.


نويسنده در بخش اول، فصل اول، به تبيين اين نكته پرداخته است كه ايمان مورد بحث و بررسى در اين مبحث، كدام ايمان است؟ به نظر وى، پاسخ‌گويى روشن و خالى از ابهام به اين سؤال ممكن نيست مگر بعد از آنكه ما مفهوم ايمان و معناى آن را بازشناسيم؛ البته بعد از آنكه اين موضوع را بررسى كنيم كه ايمان به چه چيزى؟ يا به چه كسى؟ يا...
نويسنده در بخش اول، فصل اول، به تبيين اين نكته پرداخته است كه ايمان مورد بحث و بررسى در اين مبحث، كدام ايمان است؟ به نظر وى، پاسخ‌گويى روشن و خالى از ابهام به اين سؤال ممكن نيست مگر بعد از آنكه ما مفهوم ايمان و معناى آن را بازشناسیم؛ البته بعد از آنكه اين موضوع را بررسى كنيم كه ايمان به چه چيزى؟ يا به چه كسى؟ يا...


وى معتقد است كه ايمان، تنها يك كار زبانى يا يك عمل بدنى يا ذهنى نيست، بلكه ايمان در حقيقت، يك عملكرد روانى است كه در اعماق روان انسان نفوذ كرده و تمام زواياى وجود آدمى؛ يعنى ادراكات، اراده و وجدان او را دربرگرفته و تحت فرمانروايى خود قرار مى‌دهد؛ بنابراين، ايمان حقيقى به نظر وى، احتياج به آن‌چنان ادراك ذهنى و فكرى دارد كه نقاب از چهره حقايق هستى برگرفته و آن حقايق را به همان صورت و وضعيتى كه در واقع هستند، به نمايش درآورد و اين كشف و شهود نيز جز از طريق معصوم و انحراف‌ناپذير وحى الهى، انجام‌پذير نخواهد بود. وى معتقد است كه اين ادراك عقلى و ذهنى، بايد به سرحد جزم و يقين رسيده و انسان را به آن‌چنان يقين قاطعى برساند كه هيچ شك و شبهه‌اى آن را متزلزل نگرداند و از طرفى نيز بايد همراه با پذيرش قلبى و دلبستگى ارادى و اختيارى باشد، به‌طورى‌كه در پيكر فرمانبرى و اطاعت از روى رضايت و تسليم همه‌جانبه نسبت به فرمان كسى كه به او ايمان آورده است، تجسم پيدا كند.
وى معتقد است كه ايمان، تنها يك كار زبانى يا يك عمل بدنى يا ذهنى نيست، بلكه ايمان در حقيقت، يك عملكرد روانى است كه در اعماق روان انسان نفوذ كرده و تمام زواياى وجود آدمى؛ يعنى ادراكات، اراده و وجدان او را دربرگرفته و تحت فرمانروايى خود قرار مى‌دهد؛ بنابراين، ايمان حقيقى به نظر وى، احتياج به آن‌چنان ادراك ذهنى و فكرى دارد كه نقاب از چهره حقايق هستى برگرفته و آن حقايق را به همان صورت و وضعيتى كه در واقع هستند، به نمايش درآورد و اين كشف و شهود نيز جز از طريق معصوم و انحراف‌ناپذير وحى الهى، انجام‌پذير نخواهد بود. وى معتقد است كه اين ادراك عقلى و ذهنى، بايد به سرحد جزم و يقين رسيده و انسان را به آن‌چنان يقين قاطعى برساند كه هيچ شك و شبهه‌اى آن را متزلزل نگرداند و از طرفى نيز بايد همراه با پذيرش قلبى و دلبستگى ارادى و اختيارى باشد، به‌طورى‌كه در پيكر فرمانبرى و اطاعت از روى رضايت و تسليم همه‌جانبه نسبت به فرمان كسى كه به او ايمان آورده است، تجسم پيدا كند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش