۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'القرآنی' به 'القرآني') |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[صغیر، محمد حسین علی]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =03209 | ||
| کتابخوان همراه نور =03209 | | کتابخوان همراه نور =03209 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''نظرية النقد العربي روية قرآنیة معاصرة''' نوشته [[ | '''نظرية النقد العربي روية قرآنیة معاصرة''' نوشته [[صغیر، محمد حسین علی|محمد حسین علی صغیر]]، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر با توجه ویژه به مثالهای قرآنی، به بیان نظریه نقد ادبی پرداخته و تاریخچه مختصری از آن و نظریات مختلف درباره آن را در فرهنگ عربی و غربی بیان کرده است. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
پیام نقد ادبی، در شعر باشد یا نثر، تشخیص دادن گفتار زیبا از نازیبا است. نص ادبی، مسیری است که نقد ادبی در آن رفت و آمد میکند. ناقد ادبی کسی است که بهنقد نص میپردازد ولی باید توجه داشت که حکم وی در این زمینه دلخواهی نیست و طبعاً از قواعدی پیروی میکند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref>. ازآنرو که نص ادبی تشکیل یافته از لفظ و معنی است، ناقدان نسبت به میزان اهمیتی که به لفظ یا معنی یا دلالت لفظ بر معنی میدهند به سه گروه تقسیم شدهاند؛ گروهی تعصب بر روی لفظ دارند و بیشتر روی آن تمرکز میکنند، برخی جانب معنا را راجح دانسته و سهم بیشتر را به آن میدهند و گروه سوم به میزان دلالتی که لفظ بر معنا دارد توجه بیشتری کردهاند. این اختلاف آراء باعث تعدد مذاهب نقدی قدیم و معاصر شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. با دقت نظر در موضوع این بحث، برداشت از متن ادبی را تحت تأثیر صورت فنی هنریاش میبینیم، یا اینکه دقتها و ریزهکاریهای معنایی آن را پی میبریم و یا آن را متکی بر میزان دلالت لفظ بر معنا میدانیم و ازاینرو نویسنده مباحث اصلی را ضمن سه فصل؛ اصطلاح صورت فنی، قضیه لفظ و معنی و دلالت الفاظ مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>. | پیام نقد ادبی، در شعر باشد یا نثر، تشخیص دادن گفتار زیبا از نازیبا است. نص ادبی، مسیری است که نقد ادبی در آن رفت و آمد میکند. ناقد ادبی کسی است که بهنقد نص میپردازد ولی باید توجه داشت که حکم وی در این زمینه دلخواهی نیست و طبعاً از قواعدی پیروی میکند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref>. ازآنرو که نص ادبی تشکیل یافته از لفظ و معنی است، ناقدان نسبت به میزان اهمیتی که به لفظ یا معنی یا دلالت لفظ بر معنی میدهند به سه گروه تقسیم شدهاند؛ گروهی تعصب بر روی لفظ دارند و بیشتر روی آن تمرکز میکنند، برخی جانب معنا را راجح دانسته و سهم بیشتر را به آن میدهند و گروه سوم به میزان دلالتی که لفظ بر معنا دارد توجه بیشتری کردهاند. این اختلاف آراء باعث تعدد مذاهب نقدی قدیم و معاصر شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. با دقت نظر در موضوع این بحث، برداشت از متن ادبی را تحت تأثیر صورت فنی هنریاش میبینیم، یا اینکه دقتها و ریزهکاریهای معنایی آن را پی میبریم و یا آن را متکی بر میزان دلالت لفظ بر معنا میدانیم و ازاینرو نویسنده مباحث اصلی را ضمن سه فصل؛ اصطلاح صورت فنی، قضیه لفظ و معنی و دلالت الفاظ مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>. | ||
محمد حسین علی صغیر در مقدمه مینویسد: در فصل اول درباره صورتهای فنی بیان، در اصطلاح ناقدین قدیم عرب صحبت کردهام و نظریات غربیان و مستشرقین را ذکر کرده و چنین نتیجه گرفتهام: در حدود قرن پنجم هجری غربیان و شرقیان در حال آموختن و دریافت علم از کلانشهرهای عربی مانند قاهره و قیروان و أشبیلیه و غرناطه و بغداد و بصره و کوفه و موصل و دمشق بودهاند و این امر، جزئی جداییناپذیر از تمدن ملت عرب به شمار میرود. در فصل دوم درباره ابعاد مختلف لفظ و معنی نزد منتقدین عرب و اروپائیان صحبت کردهام و در نهایت به یافته آنان (وحدت لفظ و معنی در یک چارچوب مشخص جداییناپذیر) رسیدم. در فصل سوم متعرض انواع دلالت الفاظ شدهام و نمونهها و مثالهایی از آن هنگام تطبیق آیات قرآن کریم و نمونههای مثالهای قرآنی به صور خاص با اعتماد بر آنچه در رساله «الصورة الفنية في المثل | محمد حسین علی صغیر در مقدمه مینویسد: در فصل اول درباره صورتهای فنی بیان، در اصطلاح ناقدین قدیم عرب صحبت کردهام و نظریات غربیان و مستشرقین را ذکر کرده و چنین نتیجه گرفتهام: در حدود قرن پنجم هجری غربیان و شرقیان در حال آموختن و دریافت علم از کلانشهرهای عربی مانند قاهره و قیروان و أشبیلیه و غرناطه و بغداد و بصره و کوفه و موصل و دمشق بودهاند و این امر، جزئی جداییناپذیر از تمدن ملت عرب به شمار میرود. در فصل دوم درباره ابعاد مختلف لفظ و معنی نزد منتقدین عرب و اروپائیان صحبت کردهام و در نهایت به یافته آنان (وحدت لفظ و معنی در یک چارچوب مشخص جداییناپذیر) رسیدم. در فصل سوم متعرض انواع دلالت الفاظ شدهام و نمونهها و مثالهایی از آن هنگام تطبیق آیات قرآن کریم و نمونههای مثالهای قرآنی به صور خاص با اعتماد بر آنچه در رساله «الصورة الفنية في المثل القرآني: دراسة نقدیه و بلاغیة» استنباط کرده بودم بهعلاوه طرحهای معاصر، بهدوراز فهم دلالی لغوی نزد اروپائیان را ذکر کردهام.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref> | ||
نویسنده نتایج حاصله از مباحث را در خاتمه اینچنین بیان میکند: | نویسنده نتایج حاصله از مباحث را در خاتمه اینچنین بیان میکند: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
==وابستهها== | {{الگو:علوم قرآنی}} | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۶۹: | خط ۷۲: | ||
[[رده:مسائل بلاغی قرآن]] | [[رده:مسائل بلاغی قرآن]] | ||
ویرایش