۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در فصل چهارم، به معرفی نسخ خطی کتاب و اقدامات تحقیقی صورتگرفته در آن، اختصاص یافته است<ref>ر.ک: همان، ص73-77</ref>. | در فصل چهارم، به معرفی نسخ خطی کتاب و اقدامات تحقیقی صورتگرفته در آن، اختصاص یافته است<ref>ر.ک: همان، ص73-77</ref>. | ||
باب دوم، که مطالب اصلی کتاب را در خود جای داده، دربردارنده لغات و واژگان قرآن و تشریح و تبیین معانی آنهاست. نویسنده در مقدمه خود، به نقد شیوه نویسندگان قبل از خود در این علم پرداخته و تعریف متفاوتی از اصطلاح وجوه و نظایر ارائه کرده است: «وقتی در کتابهای وجوه و نظایر که علمای علوم قرآنی نوشته اند نگریستم، دیدم که هر متأخری از شیوه متقدمان پیروی کرده است و مقلدانه بدون اندیشه و بررسی، به نقل آنچه که نقل کردهاند، پرداخته است...»<ref>ر.ک: سلطانی رنانی، مهدی، ص330</ref>. | باب دوم، که مطالب اصلی کتاب را در خود جای داده، دربردارنده لغات و واژگان قرآن و تشریح و تبیین معانی آنهاست. نویسنده در مقدمه خود، به نقد شیوه نویسندگان قبل از خود در این علم پرداخته و تعریف متفاوتی از اصطلاح وجوه و نظایر ارائه کرده است: «وقتی در کتابهای وجوه و نظایر که علمای علوم قرآنی نوشته اند نگریستم، دیدم که هر متأخری از شیوه متقدمان پیروی کرده است و مقلدانه بدون اندیشه و بررسی، به نقل آنچه که نقل کردهاند، پرداخته است...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/546/330 ر.ک: سلطانی رنانی، مهدی، ص330]</ref>. | ||
نویسنده، معتقد است آنچه که دانشمندان در نگارش کتابهای وجوه و نظایر خواستهاند خواننده را با این نظایر (واژهها) آشنا سازند، این است که معانی آن مختلف است و مراد از این واژه همان معنای ارادهشده از واژه مشابه دیگر نیست و نویسندگان وجوه و نظایر نیز آن واژهای را ذکر کردهاند که معنای آن در همه مواضع یکی است؛ مثل «بلد»، «قریه» و «مدینه» و «رجل» و «انسان» و امثال آن؛ پس به این نتیجه میرسیم که قصد اصلی از ذکر واژهها کثرت وجوه و ابواب و بیان سخنان نغز در اینباره میباشد. وی صراحتا به این نکته اشاره کرده و مینویسد: «من در این کتابم بهترین مطالب آنها را در این باب گرد آوردهام و هر توهمی را که دانشمندان دیگر در کتابهای خود آورده و وضع نمودهاند، رها کرده ام»<ref>ر.ک: همان</ref>. | نویسنده، معتقد است آنچه که دانشمندان در نگارش کتابهای وجوه و نظایر خواستهاند خواننده را با این نظایر (واژهها) آشنا سازند، این است که معانی آن مختلف است و مراد از این واژه همان معنای ارادهشده از واژه مشابه دیگر نیست و نویسندگان وجوه و نظایر نیز آن واژهای را ذکر کردهاند که معنای آن در همه مواضع یکی است؛ مثل «بلد»، «قریه» و «مدینه» و «رجل» و «انسان» و امثال آن؛ پس به این نتیجه میرسیم که قصد اصلی از ذکر واژهها کثرت وجوه و ابواب و بیان سخنان نغز در اینباره میباشد. وی صراحتا به این نکته اشاره کرده و مینویسد: «من در این کتابم بهترین مطالب آنها را در این باب گرد آوردهام و هر توهمی را که دانشمندان دیگر در کتابهای خود آورده و وضع نمودهاند، رها کرده ام»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/546/330 ر.ک: همان]</ref>. | ||
[[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] بااینکه درباره این کتاب گفته است: «آن را به اختصار نزدیک ساختم»، اما به آن اختصار مطلوب، دست نیافته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] بااینکه درباره این کتاب گفته است: «آن را به اختصار نزدیک ساختم»، اما به آن اختصار مطلوب، دست نیافته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/546/330 ر.ک: همان]</ref>. | ||
روش منحصربهفرد وی در این کتاب این است که واژگان و کلمات را بهترتیب حروف الفبا آورده و سپس بسیاری از واژهها و وجوه مختلف آن را پس از ذکر، مورد نقد قرار داده و سرانجام کتابش را چنین به پایان برده است: | روش منحصربهفرد وی در این کتاب این است که واژگان و کلمات را بهترتیب حروف الفبا آورده و سپس بسیاری از واژهها و وجوه مختلف آن را پس از ذکر، مورد نقد قرار داده و سرانجام کتابش را چنین به پایان برده است: | ||
«این آخرین چیزی است که من از کتابهای وجوه و نظایر که گذشتگان مرتب نمودهاند، برگزیدم و آنهایی را که شایسته ذکر نبودهاند حذف نمودم و تفاسیر منقولی را که هیچ اشکالی نداشت بر آن افزودم و در ذکر کلماتی که از مفسر آن ذکر کردهام، تساهل ورزیدم و اگر محققی با ناقل آن به مناقشه بپردازد، بسیاری از وجوه را به یک وجه جمع مینماید و اگر ما چنین کنیم، بیشتر آن وجوه تعطیل خواهد شد»<ref>ر.ک: همان</ref>. | «این آخرین چیزی است که من از کتابهای وجوه و نظایر که گذشتگان مرتب نمودهاند، برگزیدم و آنهایی را که شایسته ذکر نبودهاند حذف نمودم و تفاسیر منقولی را که هیچ اشکالی نداشت بر آن افزودم و در ذکر کلماتی که از مفسر آن ذکر کردهام، تساهل ورزیدم و اگر محققی با ناقل آن به مناقشه بپردازد، بسیاری از وجوه را به یک وجه جمع مینماید و اگر ما چنین کنیم، بیشتر آن وجوه تعطیل خواهد شد»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/546/330 ر.ک: همان]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# سلطانی رنانی، مهدی، «سیر تاریخی نگارش «وجوه و نظائر»»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهشهای قرآنی، پاییز و زمستان 1382، شماره 35 و | #[[:noormags:7708|سلطانی رنانی، مهدی، «سیر تاریخی نگارش «وجوه و نظائر»»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهشهای قرآنی، پاییز و زمستان 1382، شماره 35 و 36]]. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
خط ۹۱: | خط ۹۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:شهریور(98)]] | ||
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]] | [[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]] |
ویرایش