۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|نراقی (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|نراقی (ابهام زدایی)}} | ||
'''احمد بن | |||
'''احمد بن محمدمهدی فاضل نراقی''' (1185-1245ق)، دانشمند و مجتهد شیعه، نویسنده و شاعر قرن 13 هجری، پدرش علامه «[[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمد مهدى نراقى]]» ازمفاخر علماء شيعه است. او فقيهى بزرگ، فيلسوفى توانا، رياضىدانى ماهر، منجم و هيوى سترگ، اديبى شاعر، صاحب اخلاق كريمه و صاحب تأليفات بىشمار در علوم و فنون مختلف مىباشد. مهمترین اثر او ''[[معراج السعادة]] نام دارد که ترجمه خلاصه فارسی کتاب [[جامع السعادات]] نوشته پدر ایشان [[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا مهدی نراقی]] است که در علم اخلاق است.'' | |||
== ولادت == | == ولادت == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۲: | ||
==مقام علمى== | ==مقام علمى== | ||
ملا احمد نراقى با توجه به استعداد شگرف و | ملا احمد نراقى با توجه به استعداد شگرف و نبوغ ذاتى خويش و همچنين مطالعات عميق و تحقيقات علمى و بهرهگيرى از اساتيد بزرگ، توانست بسيارى از علوم را فراگيرد و از عالمان برجسته عصر خويش همچون: [[بحرالعلوم، سید محمدمهدی بن مرتضی|علامه بحرالعلوم]]، ميرزا مهدى موسوى شهرستانى و شيخ جعفر نجفى اجازه اجتهاد دريافت كند. | ||
بدين جهت، وقتى ايشان در اوايل سلطنت فتحعلى شاه قاجار به كاشان برمىگردد، به عنوان يك مجتهد و فاضل شناخته مىشود. | بدين جهت، وقتى ايشان در اوايل سلطنت فتحعلى شاه قاجار به كاشان برمىگردد، به عنوان يك مجتهد و فاضل شناخته مىشود. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
پدر وى «[[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمد مهدى نراقى]]» كه از فقيهان برجسته و ذىفنون عصر خود بود، از همان ابتدا احمد را در دامان خود تربيت كرد و بسيارى از دروس علوم اسلامى را به فرزند خود آموخت. | پدر وى «[[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمد مهدى نراقى]]» كه از فقيهان برجسته و ذىفنون عصر خود بود، از همان ابتدا احمد را در دامان خود تربيت كرد و بسيارى از دروس علوم اسلامى را به فرزند خود آموخت. | ||
وى دوران نوجوانى و جوانى را در شهر كاشان و در محضر پدر بزرگوارش | وى دوران نوجوانى و جوانى را در شهر كاشان و در محضر پدر بزرگوارش محقق نراقى (م 1209ق) حدود سالهاى 1190 تا 1205 در پانزده سال اواخر عمر پدر بزرگوارش به تحصيل دورههاى مقدمات، سطح و خارج گذراند و عمده تحصيل وى در اين ايام مىباشد. وى درباره پدرش غالباً ً عبارت (من اليه فى جميع العلوم استنادى) را بكار برده است. | ||
از همان ابتدا وى با استعداد قوى و همت عالى و ذهن توانايى كه داشت به سرعت مدارج علمى را طى نموده و خود شروع به تدريس [[معالمالدين و ملاذ المجتهدين|معالم]] و [[المطول|مطول]] نمود. | از همان ابتدا وى با استعداد قوى و همت عالى و ذهن توانايى كه داشت به سرعت مدارج علمى را طى نموده و خود شروع به تدريس [[معالمالدين و ملاذ المجتهدين|معالم]] و [[المطول|مطول]] نمود. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۵: | ||
نقل میكنند كه درسال 1240ق، شيخمرتضى انصارى به قصد زيارت حرم [[امام رضا(ع)]] رحل سفر را بست و سفر علمى و سياحتى خود را براى درك محضر بسيارى از علما و فقهاى مشهور ايران آغاز كرد: در اصفهان به حضور سيدمحمدباقر شفتى رسيد، دربروجرد با شيخ اسدالله بروجردى ديدار كرد، ولى بيش از يك ماه توقف ننمود. اما «زمانى كه [[شيخ انصارى]] آوازه ملااحمد نراقى را در كاشان شنيد به همراه برادرش به سوى كاشان شتافت كه مورد استقبال و احترام ملااحمد قرار گرفتند و در يكى از مدارس آن ديار رحل اقامت افكندند. وقتى كه شيخ انصارى، چهره ملااحمد را بر بلنداى مدرسه علميه كاشان مشاهده نمود و او را همانند دريايى از علم و حكمت و عرفان و اخلاق يافت، تصميم بر ماندن گرفت. گويى شيخ گمشده خود را دريافته بود و لذا قريب به چهار سال از محضر علمى و اخلاقى او بهره جست و در حلقه درس او از سال 1241 تا سال 1244ق قرار گرفت». | نقل میكنند كه درسال 1240ق، شيخمرتضى انصارى به قصد زيارت حرم [[امام رضا(ع)]] رحل سفر را بست و سفر علمى و سياحتى خود را براى درك محضر بسيارى از علما و فقهاى مشهور ايران آغاز كرد: در اصفهان به حضور سيدمحمدباقر شفتى رسيد، دربروجرد با شيخ اسدالله بروجردى ديدار كرد، ولى بيش از يك ماه توقف ننمود. اما «زمانى كه [[شيخ انصارى]] آوازه ملااحمد نراقى را در كاشان شنيد به همراه برادرش به سوى كاشان شتافت كه مورد استقبال و احترام ملااحمد قرار گرفتند و در يكى از مدارس آن ديار رحل اقامت افكندند. وقتى كه شيخ انصارى، چهره ملااحمد را بر بلنداى مدرسه علميه كاشان مشاهده نمود و او را همانند دريايى از علم و حكمت و عرفان و اخلاق يافت، تصميم بر ماندن گرفت. گويى شيخ گمشده خود را دريافته بود و لذا قريب به چهار سال از محضر علمى و اخلاقى او بهره جست و در حلقه درس او از سال 1241 تا سال 1244ق قرار گرفت». | ||
وى در سلسله مشايخ بسيارى از متأخرين از طريق شاگردانش بخصوص [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] مىباشد كه مىتوان از [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و مرحوم [[مرعشی، شهابالدین|آیتالله نجفى مرعشى]] نام برد. | وى در سلسله مشايخ بسيارى از متأخرين از طريق شاگردانش بخصوص [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] مىباشد كه مىتوان از [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و مرحوم [[مرعشی، سید شهابالدین|آیتالله نجفى مرعشى]] نام برد. | ||
==ملا احمد نراقى و مقتضيات زمان== | ==ملا احمد نراقى و مقتضيات زمان== | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۸: | ||
علت توجه فتحعلى شاه به نظر علما اين بود كه سپاه ايران با شبهاتى از قبيل مشروعيت جنگ و... مواجه بود. لذا شاه بر آن شد تا فتواى علما را پيرامون جهاد عليه روسها جمعآورى كند و براى جذب نيروى جنگ و بسيج مردم بهكار گيرد. علما هم نامههاى جهاديه و فتواى ضرورت شركت در جنگ به دفاع از حريم مسلمين را صادر كردند كه نشانگر حضور آنان در عرصههاى سياسى و اجتماعى آن عصر بود. «جناب حاجى ملااحمد نراقى كه فحل فضلاى ايران بود و ديگر علما و فقهاى ممالك محروسه، هر يك رساله نگاشته و خاتم گذاشتند كه مجادله و مقابله با روسيه جهاد فى سبيلالله است و خرد و بزرگ را واجب افتاده است كه براى رواج دين مبين و حفظ ثغور مسلمين خويشتندارى نكنند». و عالمان دين علاوه بر فتوا، خود نيز در جبههها حضور يافتند. | علت توجه فتحعلى شاه به نظر علما اين بود كه سپاه ايران با شبهاتى از قبيل مشروعيت جنگ و... مواجه بود. لذا شاه بر آن شد تا فتواى علما را پيرامون جهاد عليه روسها جمعآورى كند و براى جذب نيروى جنگ و بسيج مردم بهكار گيرد. علما هم نامههاى جهاديه و فتواى ضرورت شركت در جنگ به دفاع از حريم مسلمين را صادر كردند كه نشانگر حضور آنان در عرصههاى سياسى و اجتماعى آن عصر بود. «جناب حاجى ملااحمد نراقى كه فحل فضلاى ايران بود و ديگر علما و فقهاى ممالك محروسه، هر يك رساله نگاشته و خاتم گذاشتند كه مجادله و مقابله با روسيه جهاد فى سبيلالله است و خرد و بزرگ را واجب افتاده است كه براى رواج دين مبين و حفظ ثغور مسلمين خويشتندارى نكنند». و عالمان دين علاوه بر فتوا، خود نيز در جبههها حضور يافتند. | ||
«روز جمعه هفدهم ذىالقعده 1341ق چند روز پس از جنگ جناب آقاى [[طباطبایی، محمد بن علی|سيد محمد مجاهد]] و حاجى ملاجعفر استرآبادى و آقاى سيدنصرالله استرآبادى و حاجى سيد محمدتقى قزوينى و سيدعزيز تالشى و ديگر علما و فضلا وارد لشگرگاه شدند و شاهزادگان و امرا، ايشان را پذيره شدند. روز شنبه هجدهم ذىالقعده جناب ملااحمد نراقى كاشانى كه از تمامت علماى اثناعشريه فضيلتش بر زيادت بود، به اتفاق حاجى ملاعبدالوهاب قزوينى و جماعتى ديگر از علما و حاجى ملا محمد پسر ملااحمد (معروف به عبدالصاحب) كه او نيز از قدوه مجتهدين بود از راه برسيد...». | «روز جمعه هفدهم ذىالقعده 1341ق چند روز پس از جنگ جناب آقاى [[طباطبایی، سید محمد بن علی|سيد محمد مجاهد]] و حاجى ملاجعفر استرآبادى و آقاى سيدنصرالله استرآبادى و حاجى سيد محمدتقى قزوينى و سيدعزيز تالشى و ديگر علما و فضلا وارد لشگرگاه شدند و شاهزادگان و امرا، ايشان را پذيره شدند. روز شنبه هجدهم ذىالقعده جناب ملااحمد نراقى كاشانى كه از تمامت علماى اثناعشريه فضيلتش بر زيادت بود، به اتفاق حاجى ملاعبدالوهاب قزوينى و جماعتى ديگر از علما و حاجى ملا محمد پسر ملااحمد (معروف به عبدالصاحب) كه او نيز از قدوه مجتهدين بود از راه برسيد...». | ||
حضور فقيهان و عالمان دين در جبههها و فتاواى جهاديه آنان موجب شد تا مردم بهطور گسترده در جبههها شركت جويند و لشگر روس تزارى را وادار به عقبنشينى كنند. همت و مبارزه مردم و علما باعث شد كه بسيارى از نواحى و مناطق كه مطابق عهدنامه ننگين گلستان از ايران جدا شده بود، بار ديگر به خاک ايران ملحق شود و «سپاه ايران به رهبرى عباس ميرزا، با فتواى جهادى كه از علما گرفته بود ند، توانستند بعضى از سرزمينهاى از دست رفته ايرانى را تصرف نمايند». | حضور فقيهان و عالمان دين در جبههها و فتاواى جهاديه آنان موجب شد تا مردم بهطور گسترده در جبههها شركت جويند و لشگر روس تزارى را وادار به عقبنشينى كنند. همت و مبارزه مردم و علما باعث شد كه بسيارى از نواحى و مناطق كه مطابق عهدنامه ننگين گلستان از ايران جدا شده بود، بار ديگر به خاک ايران ملحق شود و «سپاه ايران به رهبرى عباس ميرزا، با فتواى جهادى كه از علما گرفته بود ند، توانستند بعضى از سرزمينهاى از دست رفته ايرانى را تصرف نمايند». | ||
خط ۲۵۷: | خط ۲۵۹: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[تذكرة الأحباب]] | [[تذكرة الأحباب]] | ||
خط ۲۷۱: | خط ۲۷۴: | ||
[[معراج السعادة]] | [[معراج السعادة]] | ||
[[ثلاث دراسات | [[اخلاق و آداب]] | ||
[[شرح تجرید الأصول]] | |||
[[ثلاث دراسات في الفقه و المشتبه]] | |||
[[مثنوی طاقدیس (امیر کبیر)]] | [[مثنوی طاقدیس (امیر کبیر)]] | ||
خط ۲۸۲: | خط ۲۸۹: | ||
[[مناهج الاحکام و الاصول]] | [[مناهج الاحکام و الاصول]] | ||
[[خانه دل: گزیدهای از اشعار حاج ملا احمد نراقی(ره)]] | [[خانه دل: گزیدهای از اشعار حاج ملا احمد نراقی(ره)]] | ||
[[معراج السعادة (ويرايش قديم)]] | [[معراج السعادة (ويرايش قديم)]] | ||
[[عواید الأیام]] | [[عواید الأیام]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
ویرایش