نامنامه ایلات و عشایر و طوایف (ایران تاریخی و فرهنگی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:
در بخش اول، ابتدا واژه‌هاى زير تعريف و بررسى شده و پس از اشاره مختصر به مناطق كوهستانى كوچ‌روهاى ايران از قبيل رشته‌كوه‌هاى زاگرس، البرز و كوه‌هاى آذربايجان شرقى، نمونه‌اى از خاندان‌هايى كه در ايران فرهنگى مستقرند، نام برده شده‌اند:
در بخش اول، ابتدا واژه‌هاى زير تعريف و بررسى شده و پس از اشاره مختصر به مناطق كوهستانى كوچ‌روهاى ايران از قبيل رشته‌كوه‌هاى زاگرس، البرز و كوه‌هاى آذربايجان شرقى، نمونه‌اى از خاندان‌هايى كه در ايران فرهنگى مستقرند، نام برده شده‌اند:


1. ايل: واژه‌اى است مغولى و تركى به معناى دوست، يار، همراه، هم‌قبيله و... واژه ايلات(جمع ايل)، براى نخستين بار در زبان فارسى در زمان ايلخانيان، به كار رفته كه منظور از آن، طوايف صحرانشين و نيمه صحرانشين است. واژه‌هاى ديگرى نيز مانند قبايل و طوايف، به همان معنى، بدون در نظر گرفتن چادرنشينى يا ساكن بودن، به كار برده شده است.
#ايل: واژه‌اى است مغولى و تركى به معناى دوست، يار، همراه، هم‌قبيله و... واژه ايلات(جمع ايل)، براى نخستين بار در زبان فارسى در زمان ايلخانيان، به كار رفته كه منظور از آن، طوايف صحرانشين و نيمه صحرانشين است. واژه‌هاى ديگرى نيز مانند قبايل و طوايف، به همان معنى، بدون در نظر گرفتن چادرنشينى يا ساكن بودن، به كار برده شده است.
 
#عشيره: اسم فارسى مأخوذ از زبان عربى به معناى خويشان، نزديكان، تبار، اهل خانه و طايفه است. در متون فارسى، واژه‌هاى ايلات، عشاير، طوايف، قبايل، اويماقات و اولوسات، غالبا مترادف با يك‌ديگر آمده‌اند.
2. عشيره: اسم فارسى مأخوذ از زبان عربى به معناى خويشان، نزديكان، تبار، اهل خانه و طايفه است. در متون فارسى، واژه‌هاى ايلات، عشاير، طوايف، قبايل، اويماقات و اولوسات، غالبا مترادف با يك‌ديگر آمده‌اند.
#رموم(جمع رم): در كتاب‌هاى جغرافيايى قديم، هنگام توصيف كردن استان فارس، به معنى طايفه، ايل و قبيله به كار رفته است.
 
3. رموم(جمع رم): در كتاب‌هاى جغرافيايى قديم، هنگام توصيف كردن استان فارس، به معنى طايفه، ايل و قبيله به كار رفته است.


نويسنده، معتقد است در حال حاضر، استعمال اين واژه‌ها متروك شده و در عرف عشاير كنونى در تقسيمات ايلى بيشتر با واژگانى مانند طايفه و تيره برخورد مى‌كنيم.
نويسنده، معتقد است در حال حاضر، استعمال اين واژه‌ها متروك شده و در عرف عشاير كنونى در تقسيمات ايلى بيشتر با واژگانى مانند طايفه و تيره برخورد مى‌كنيم.
خط ۵۷: خط ۵۵:
وى، درباره ايلات، به سه گروه، به‌عنوان عشاير اشاره كرده است:
وى، درباره ايلات، به سه گروه، به‌عنوان عشاير اشاره كرده است:


1. ايلات صحرانشين كه نه در سردسير خانه دارند و نه در گرم‌سير، كوچ‌رواند و هميشه در زير چادر زندگى مى‌كنند؛
#ايلات صحرانشين كه نه در سردسير خانه دارند و نه در گرم‌سير، كوچ‌رواند و هميشه در زير چادر زندگى مى‌كنند؛
 
#ايلات نيمه صحرانشين كه گروه‌هاى كوچ‌روى هستند و در سردسير يا گرم‌سير يا هر دو جا، خانه‌هاى ثابت دارند؛
2. ايلات نيمه صحرانشين كه گروه‌هاى كوچ‌روى هستند و در سردسير يا گرم‌سير يا هر دو جا، خانه‌هاى ثابت دارند؛
#ايلات يك‌جانشين كه ديگر كوچ نمى‌كنند.
 
3. ايلات يك‌جانشين كه ديگر كوچ نمى‌كنند.


از جمله خاندان‌هايى كه در ايران فرهنگى مستقرند و نويسنده از آنها نام برده است، عبارتند از:
از جمله خاندان‌هايى كه در ايران فرهنگى مستقرند و نويسنده از آنها نام برده است، عبارتند از:


1. پاشا: يكى از خاندان‌هاى قديمى مازندران بوده و مركز اصلى آنها، در كجور مى‌باشد؛
#پاشا: يكى از خاندان‌هاى قديمى مازندران بوده و مركز اصلى آنها، در كجور مى‌باشد؛
 
#پاشى: از اقوام سياه‌پوشان كافرستان افغانستان كه در دهكده پاشى كابل ساكنند؛
2. پاشى: از اقوام سياه‌پوشان كافرستان افغانستان كه در دهكده پاشى كابل ساكنند؛
#پاشا ناسنگى: از خاندان‌هاى ساكن در گيل‌كلاى ميخ‌ساز كجور كه از ناسنگ بدين‌جا آمده‌اند.
 
3. پاشا ناسنگى: از خاندان‌هاى ساكن در گيل‌كلاى ميخ‌ساز كجور كه از ناسنگ بدين‌جا آمده‌اند.


در اين بخش، ليست مفيد و جامعى از الفاظى كه نسبت اولاد و احفاد را به خاندان‌ها و دودمان‌ها مى‌رساند، ارائه شده است، از جمله زائى(مانند حيات‌زائى)، بر(مانند حسين‌بر كه در فارسى تهران نيز به كار رفته و به معنى گروه و دسته است)، اولادى(مانند عسكراولادى)، لو(مانند حيدرلو)، وند(مانند فولادوند) و...
در اين بخش، ليست مفيد و جامعى از الفاظى كه نسبت اولاد و احفاد را به خاندان‌ها و دودمان‌ها مى‌رساند، ارائه شده است، از جمله زائى(مانند حيات‌زائى)، بر(مانند حسين‌بر كه در فارسى تهران نيز به كار رفته و به معنى گروه و دسته است)، اولادى(مانند عسكراولادى)، لو(مانند حيدرلو)، وند(مانند فولادوند) و...
خط ۷۷: خط ۷۱:
در بخش دوم، نام ايلات و عشاير، به‌صورت بسيار مختصر بيان شده است. در برخى موارد به تعداد خانوار و تاريخ زيست ايشان نيز اشاره شده است؛ به‌عنوان مثال:
در بخش دوم، نام ايلات و عشاير، به‌صورت بسيار مختصر بيان شده است. در برخى موارد به تعداد خانوار و تاريخ زيست ايشان نيز اشاره شده است؛ به‌عنوان مثال:


1. آئينه: از طوايف ايل كرند كه در سال 1310ش، پنجاه خانوار بوده‌اند و در غرب کرمانشاه سكونت دارند؛
#آئينه: از طوايف ايل كرند كه در سال 1310ش، پنجاه خانوار بوده‌اند و در غرب کرمانشاه سكونت دارند؛
 
#بهى: از تيره‌هاى طايفه كوچوك كشكول‌لى از ايل قشقايى؛
2. بهى: از تيره‌هاى طايفه كوچوك كشكول‌لى از ايل قشقايى؛
#پاپاجعفرى: از تيره‌هاى قبايل چهارلنگ بختيارى؛
 
#تائى: از تيره‌هاى طايفه بويراحمد سردسير ايل جاكى.
3. پاپاجعفرى: از تيره‌هاى قبايل چهارلنگ بختيارى؛
 
4. تائى: از تيره‌هاى طايفه بويراحمد سردسير ايل جاكى.


منظور نويسنده از تهيه اين راهنما، آن بوده است كه خوانندگان متون قديمى و پژوهش‌گران تاريخ و جامعه‌شناسى، به سهولت بتوانند با مراجعه به نام گروه مورد نظر، اطلاع مختصرى درباره آنها به دست بياورند.
منظور نويسنده از تهيه اين راهنما، آن بوده است كه خوانندگان متون قديمى و پژوهش‌گران تاريخ و جامعه‌شناسى، به سهولت بتوانند با مراجعه به نام گروه مورد نظر، اطلاع مختصرى درباره آنها به دست بياورند.
خط ۹۶: خط ۸۷:


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
==وابسته‌ها==
[[هیودی و میوند به انضمام فرازهایی از تاریخ بختیاری]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش