نادر شاه و بازماندگانش، همراه با نامه‌های سلطنتی و اسناد سیاسی و اداری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مدعي' به 'مدعی'
(لینک درون متنی)
جز (جایگزینی متن - 'مدعي' به 'مدعی')
خط ۴۹: خط ۴۹:
در فصل آخر اسناد و مكاتبات نادر از سال 1160 تا 1211ق آمده است. عليقلى‌خان پسر ابراهيم‌خان و برادرزاده نادر بود. پدرش در جنگ بالگزى‌ها در داغستان كشته شد و از اين روى نادر اين برادرزاده را گرامى مى‌داشت. در سال 1160ق عليقلى‌خان، از جانب عموى خويش مأمور حكومت سيستان و سركوبى سركشان آن منطقه گرديد. با اين همه نادر كه ذاتاً مردى پست و پول دوست بود، بدون دليل موجهى، برادرزاده خويش را صد «الف» جريمه كرد. محصلين نادرى براى دريافت جريمه روانه سيستان شدند. عليقلى سر به شورش برداشت. پس از كشته شدن نادر سران شورشى سر نادر را به نزد او بردند. اين عمل نشانه اظهار اطاعت آنان بود. عليقلى به شتاب خود را به مشهد رسانيد و مير سيد محمد متولى آستان قدس رضوى را سمت توليت و صدارت كشور بخشيد و سهراب خان غلام خود را با جمعى از بختياريان بر سر كلات گنج خانه نادرى فرستاد. كلات، نقطه مرتفع و مستحكمى بود به وسعت هجده فرسخ با نهرهاى پر آب و آسياهاى فراوان، به نحوى كه اگر قرار بر محاصره آن قلعه مى‌شد. كلات با آن همه استحكام و تدارك، بدون هيچ گونه مقاومتى به دست عليقلى‌خان افتاد. در تصرف كلات، فرزندان نادر نيز به چنگ عليقلى‌خان افتادند و عليقلى‌خان بر هيچ يك از آنان رحم نياورد و همه را به دم تيغ سپرد.
در فصل آخر اسناد و مكاتبات نادر از سال 1160 تا 1211ق آمده است. عليقلى‌خان پسر ابراهيم‌خان و برادرزاده نادر بود. پدرش در جنگ بالگزى‌ها در داغستان كشته شد و از اين روى نادر اين برادرزاده را گرامى مى‌داشت. در سال 1160ق عليقلى‌خان، از جانب عموى خويش مأمور حكومت سيستان و سركوبى سركشان آن منطقه گرديد. با اين همه نادر كه ذاتاً مردى پست و پول دوست بود، بدون دليل موجهى، برادرزاده خويش را صد «الف» جريمه كرد. محصلين نادرى براى دريافت جريمه روانه سيستان شدند. عليقلى سر به شورش برداشت. پس از كشته شدن نادر سران شورشى سر نادر را به نزد او بردند. اين عمل نشانه اظهار اطاعت آنان بود. عليقلى به شتاب خود را به مشهد رسانيد و مير سيد محمد متولى آستان قدس رضوى را سمت توليت و صدارت كشور بخشيد و سهراب خان غلام خود را با جمعى از بختياريان بر سر كلات گنج خانه نادرى فرستاد. كلات، نقطه مرتفع و مستحكمى بود به وسعت هجده فرسخ با نهرهاى پر آب و آسياهاى فراوان، به نحوى كه اگر قرار بر محاصره آن قلعه مى‌شد. كلات با آن همه استحكام و تدارك، بدون هيچ گونه مقاومتى به دست عليقلى‌خان افتاد. در تصرف كلات، فرزندان نادر نيز به چنگ عليقلى‌خان افتادند و عليقلى‌خان بر هيچ يك از آنان رحم نياورد و همه را به دم تيغ سپرد.


عليقلى‌خان، بعد از كشتن فرزندان و نوادگان نادر، كه ظاهرا براى جلب قلوب مردم و باطنا براى قلع و قمع مدعيان سلطنت صورت گرفت، در بيست و هفتم همان ماه؛ يعنى جمادى‌الثانيه سال 1160ق بر تخت نشست و هنگام جلوس بر تخت پادشاهى فرمانى صادر كرد و در آن از ستم و جور نادر اظهار انزجار نمود و اسم خود را نيز از على‌شاه به عادل‌شاه تغيير داد. ابراهيم خان برادر خويش را به سردارى و صاحب اختيارى عراق، به اصفهان فرستاد و خود به عيش و عشرت نشسست. ابراهيم‌خان پس از مدتى لشكرى فراهم آورد و بر على‌شاه غلبه يافت و به حكومت رسيد.
عليقلى‌خان، بعد از كشتن فرزندان و نوادگان نادر، كه ظاهرا براى جلب قلوب مردم و باطنا براى قلع و قمع مدعیان سلطنت صورت گرفت، در بيست و هفتم همان ماه؛ يعنى جمادى‌الثانيه سال 1160ق بر تخت نشست و هنگام جلوس بر تخت پادشاهى فرمانى صادر كرد و در آن از ستم و جور نادر اظهار انزجار نمود و اسم خود را نيز از على‌شاه به عادل‌شاه تغيير داد. ابراهيم خان برادر خويش را به سردارى و صاحب اختيارى عراق، به اصفهان فرستاد و خود به عيش و عشرت نشسست. ابراهيم‌خان پس از مدتى لشكرى فراهم آورد و بر على‌شاه غلبه يافت و به حكومت رسيد.


در اين فصل از كتاب نيز نامه‌هاى ابراهيم شاه و اسناد فراوان از ديگر حكماى افشاريه ذكر شده است.
در اين فصل از كتاب نيز نامه‌هاى ابراهيم شاه و اسناد فراوان از ديگر حكماى افشاريه ذكر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش