میرداماد، سید محمدباقر بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابوعلى سينا' به 'ابوعلى سينا '
جز (جایگزینی متن - 'امام على(ع)' به 'امام على (ع)')
جز (جایگزینی متن - 'ابوعلى سينا' به 'ابوعلى سينا ')
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
و نيز از مدح و ستايشى كه صدرالمتألهين ملاصدراى شيرازى از استادش ميرداماد كرده است مقام علمى وى نزد حكيم بزرگى چون ملاصدرا معلوم مى‌شود. وى در نامه‌اى كه به ميرداماد نوشته است او را در حدّ اعلى ستايش نموده و در حد پرستش تعريف و مدح كرده است.<ref>اين نامه در كتاب شرح حال و آراء فلسفى ملاصدرا ص224 آمده است</ref>.
و نيز از مدح و ستايشى كه صدرالمتألهين ملاصدراى شيرازى از استادش ميرداماد كرده است مقام علمى وى نزد حكيم بزرگى چون ملاصدرا معلوم مى‌شود. وى در نامه‌اى كه به ميرداماد نوشته است او را در حدّ اعلى ستايش نموده و در حد پرستش تعريف و مدح كرده است.<ref>اين نامه در كتاب شرح حال و آراء فلسفى ملاصدرا ص224 آمده است</ref>.


ميرداماد خود نيز خويش را معلم مى‌خوانده و در برخى از نوشته‌هايش آن‌گاه كه مى‌خواهد از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] مطلبى را نقل كند مى‌گويد: «ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، شريك ما در تعليم گفته است...» و آن‌گاه كه مى‌خواهد از بهمنيار شاگرد ابوعلى سينا گفته‌اى را نقل كند مى‌گويد: «شاگرد ما بهمنيار گفته است...»<ref>قصص العلماء، ص 333</ref>.
ميرداماد خود نيز خويش را معلم مى‌خوانده و در برخى از نوشته‌هايش آن‌گاه كه مى‌خواهد از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] مطلبى را نقل كند مى‌گويد: «ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، شريك ما در تعليم گفته است...» و آن‌گاه كه مى‌خواهد از بهمنيار شاگرد [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]]  گفته‌اى را نقل كند مى‌گويد: «شاگرد ما بهمنيار گفته است...»<ref>قصص العلماء، ص 333</ref>.


گويند روزى ملاصدرا برحسب معمول براى شركت در درس ميرداماد در محل تدريس حاضر شد ولى مير در آنجا حاضر نبود. در اين حين تاجرى براى كارى در محل درس حاضر شد و چون ميرداماد را نيافت با ملاصدرا به گفتگو نشست. مرد تاجر از وى سؤال كرد كه آيا مير افضل است يا فلان عالم. ملاصدرا در جواب گفت كه مير افضل است. در اين اثنا ميرداماد از راه رسيد و در پشت ديوار توقف كرد و به گفتگوى شاگردش با مرد تاجر گوش داد مرد تاجر يك‌يك علمارا نام مى‌برد و ملاصدرا مى‌گفت كه مير افضل است. پس آن شخص پرسيد: «مير افضل است يا [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ابوعلى‌سينا؟» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]گفت: «مير افضل است» مرد تاجر پرسيد: «مير افضل است يا معلم ثانى ([[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]])؟» ملاصدرا مردد ماند و سكوت كرد. ناگاه مير از پشت ديوار گفت: «صدر نترس و بگو ميرافضل است!»
گويند روزى ملاصدرا برحسب معمول براى شركت در درس ميرداماد در محل تدريس حاضر شد ولى مير در آنجا حاضر نبود. در اين حين تاجرى براى كارى در محل درس حاضر شد و چون ميرداماد را نيافت با ملاصدرا به گفتگو نشست. مرد تاجر از وى سؤال كرد كه آيا مير افضل است يا فلان عالم. ملاصدرا در جواب گفت كه مير افضل است. در اين اثنا ميرداماد از راه رسيد و در پشت ديوار توقف كرد و به گفتگوى شاگردش با مرد تاجر گوش داد مرد تاجر يك‌يك علمارا نام مى‌برد و ملاصدرا مى‌گفت كه مير افضل است. پس آن شخص پرسيد: «مير افضل است يا [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ابوعلى‌سينا؟» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]گفت: «مير افضل است» مرد تاجر پرسيد: «مير افضل است يا معلم ثانى ([[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]])؟» ملاصدرا مردد ماند و سكوت كرد. ناگاه مير از پشت ديوار گفت: «صدر نترس و بگو ميرافضل است!»
خط ۲۳۵: خط ۲۳۵:
از ميرداماد حالاتى نقل شده است كه در بدو نظر عجيب مى‌نمايد. وى در يكى از نوشته‌هايش مى‌گويد كه روزى، هنگامى كه در خلوت ياد خدا مى‌كرده و ذكر خدا بر لب داشته و تمام توجهش را به خدا معطوف كرده بوده، روحش از بدنش جدا شده و خلع بدن كرده و از عالم زمانى به عالم دهر (فوق زمان) صعود كرده و عوالم امكان را شهود نموده است.
از ميرداماد حالاتى نقل شده است كه در بدو نظر عجيب مى‌نمايد. وى در يكى از نوشته‌هايش مى‌گويد كه روزى، هنگامى كه در خلوت ياد خدا مى‌كرده و ذكر خدا بر لب داشته و تمام توجهش را به خدا معطوف كرده بوده، روحش از بدنش جدا شده و خلع بدن كرده و از عالم زمانى به عالم دهر (فوق زمان) صعود كرده و عوالم امكان را شهود نموده است.


اين مطلب در بدو نظر غريب و بعيد به نظر مى‌رسد چرا كه اوّلاً از تجربيات ما و در ثانى از تحليل علمى، فاصله‌ها دارد. اما بايد اذعان داشت كه در نفى آن نيز دليل قاطعى نمى‌توان اقامه كرد و از مواردى است كه مصداق كلام حكيم ابوعلى سينا است كه: هر آنچه كه درباره اين عالم شنيدى مادام كه دليل قاطعى آن را رد نكرد آن را در حيّز امكان قرار بده و ممكنش بدان. گذشته از اين در متون دينى و روايات معصومين(ع) نيز مطالب بسيارى درباره امكان تحقق و بلكه وقوع امور خارق‌العاده براى غير معصوم وجود دارد.
اين مطلب در بدو نظر غريب و بعيد به نظر مى‌رسد چرا كه اوّلاً از تجربيات ما و در ثانى از تحليل علمى، فاصله‌ها دارد. اما بايد اذعان داشت كه در نفى آن نيز دليل قاطعى نمى‌توان اقامه كرد و از مواردى است كه مصداق كلام حكيم [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]]  است كه: هر آنچه كه درباره اين عالم شنيدى مادام كه دليل قاطعى آن را رد نكرد آن را در حيّز امكان قرار بده و ممكنش بدان. گذشته از اين در متون دينى و روايات معصومين(ع) نيز مطالب بسيارى درباره امكان تحقق و بلكه وقوع امور خارق‌العاده براى غير معصوم وجود دارد.


== شاگردان: ==
== شاگردان: ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش