منشور عقاید امامیه؛ شرحی گویا و مستدل از عقاید شیعه اثنی عشری در یکصد و پنجاه اصل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۱۲: خط ۱۲:
موسسه امام صادق علیه‌السلام
موسسه امام صادق علیه‌السلام
| مکان نشر =قم - ایران
| مکان نشر =قم - ایران
| سال نشر = 1376 ش
| سال نشر = 1376 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15742AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15742AUTOMATIONCODE
خط ۴۷: خط ۴۷:
6. نويسنده اصل يكصدوچهاردهم را يكى از عقايد مسلّم اسلامى‌دانسته كه شفاعت شافعان در روز قيامت است كه به اذن الهى انجام مى‌يابد. او افزوده است: شفاعت در مورد افرادى صورت مى‌گيرد كه پيوند خود را به كلى با دين و خداى متعال قطع نكرده و قابليت آن را دارند كه، با وجود آلودگى به برخى گناهان، به بركت شفاعت شافعان بار ديگر مشمول رحمت حق شوند. عقيده به شفاعت از قرآن و سنت گرفته شده است. آيات قرآن حاكى از وجود اصل شفاعت در روز رستاخيز بوده و اين كتاب شريف به اصل شفاعت، و منوط بودن آن به اذن و رضاى خداوند، تصريح دارد: ''' وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى '''<ref>انبياء/ 28</ref>: شافعين جز در حق كسانى كه خدا مى‌پسندد، شفاعت نمى‌كنند<ref>همان، ص 200- 201</ref>
6. نويسنده اصل يكصدوچهاردهم را يكى از عقايد مسلّم اسلامى‌دانسته كه شفاعت شافعان در روز قيامت است كه به اذن الهى انجام مى‌يابد. او افزوده است: شفاعت در مورد افرادى صورت مى‌گيرد كه پيوند خود را به كلى با دين و خداى متعال قطع نكرده و قابليت آن را دارند كه، با وجود آلودگى به برخى گناهان، به بركت شفاعت شافعان بار ديگر مشمول رحمت حق شوند. عقيده به شفاعت از قرآن و سنت گرفته شده است. آيات قرآن حاكى از وجود اصل شفاعت در روز رستاخيز بوده و اين كتاب شريف به اصل شفاعت، و منوط بودن آن به اذن و رضاى خداوند، تصريح دارد: ''' وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى '''<ref>انبياء/ 28</ref>: شافعين جز در حق كسانى كه خدا مى‌پسندد، شفاعت نمى‌كنند<ref>همان، ص 200- 201</ref>


7. نويسنده يادآور شده است: اصل يكصد و سى‌ام (عدالت صحابه) صحابه و ياران پيامبر اكرم(ص) كه در زمان حيات آن حضرت به او ايمان آورده و از محضر وى كسب معرفت كرده‌اند، نزد ما شیعیان از احترام خاصى برخوردارند، چه آنان كه در جنگهاى بدر و احد و احزاب و حنين شربت شهادت نوشيدند، و چه آنان كه پس از درگذشت پيامبر در قيد حيات باقى ماندند. همه اينان، از حيث آنكه به پيامبر ايمان آورده و در كنار او بوده‌اند، از احترام برخوردارند ولى آيا همه اصحاب، عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه بوده‌اند؟ يا آنكه حكم صحابه، از اين نظر، حكم «تابعين» است كه نمى‌توان همگى آنان را عادل و پارسا دانست؟ بديهى است رؤيت پيامبر و مصاحبت با او، هرچند امرى افتخارآميز است، ولى براى هيچ انسانى مصونيت از گناه نمى‌آورد، و نمى‌توان به همه صحابه با يك نظر نگريست و همگى را عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه دانست، زيرا به شهادت قرآن، آنان در عين داشتن افتخار «صحابى بودن»- از حيث ايمان و نفاق، و اطاعت و عصيان در برابر خدا و رسول- به اصناف گوناگونى تقسيم شده‌اند كه با توجه به اين تقسيم‌بندى نمى‌توان همگان را يكسان انديشيد، و همه را عادل و پرهيزگار دانست<ref>همان، ص 242</ref>
7. نويسنده يادآور شده است: اصل يكصد و سى‌ام (عدالت صحابه) صحابه و ياران پيامبر اكرم(ص) كه در زمان حيات آن حضرت به او ايمان آورده و از محضر وى كسب معرفت كرده‌اند، نزد ما شیعیان از احترام خاصى برخوردارند، چه آنان كه در جنگهاى بدر و احد و احزاب و حنين شربت شهادت نوشيدند، و چه آنان كه پس از درگذشت پيامبر در قيد حيات باقى ماندند. همه اينان، از حيث آنكه به پيامبر ايمان آورده و در كنار او بوده‌اند، از احترام برخوردارند ولى آيا همه اصحاب، عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه بوده‌اند؟ يا آنكه حكم صحابه، از اين نظر، حكم «تابعين» است كه نمى‌توان همگى آنان را عادل و پارسا دانست؟ بديهى است رؤيت پيامبر و مصاحبت با او، هرچند امرى افتخارآميز است، ولى براى هيچ انسانى مصونيت از گناه نمى‌آورد، و نمى‌توان به همه صحابه با يك نظر نگريست و همگى را عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه دانست، زيرا به شهادت قرآن، آنان در عين داشتن افتخار «صحابى بودن»- از حيث ايمان و نفاق، و اطاعت و عصيان در برابر خدا و رسول- به اصناف گوناگونى تقسيم شده‌اند كه با توجه به اين تقسيم‌بندى نمى‌توان همگان را يكسان انديشيد، و همه را عادل و پرهيزگار دانست<ref>همان، ص 242</ref>


8. نويسنده يادآور شده است: هر نوع ترتيب مجلس براى ذكر مصائب و مشكلات پيشوايان دينى نوعى اظهار محبت و مهرورزيدن است. اگر يعقوب ساليان درازى بر فقدان عزيزش يوسف گريه كرد و اشك ريخت ريشه آن، علاقه باطنى او به فرزندش بود، هرگاه علاقمندان به خاندان رسالت در پرتو مهرى كه به آنان دارند، در روزهاى درگذشت آنان، اشك بريزند و گريه كنند، در حقيقت از يعقوب پيامبر پيروى كرده‌اند. اصولاً تشكيل مجلس براى فقدان عزيزان كارى است كه رسول خدا(ص) آن را در جنگ احد پى‌ريزى كرد. گذشته از اين، سوگوارى براى شهيدان راه حق، فلسفه ديگرى نيز دارد و آن اينكه بزرگداشت ياد آنان مايه حفظ مكتب آنهاست، مكتبى كه اساس آن را فداكارى در راه دين و تن ندادن به ذلّت و خوارى تشكيل مى‌دهد. و منطق آنان اين است كه «مرگ سرخ به از زندگى ننگين است» و در هر عاشوراى حسينى اين منطق احياء مى‌گردد و ملت‌ها از نهضت او، درس آموخته و مى‌آموزند<ref>همان، ص 249- 250</ref>
8. نويسنده يادآور شده است: هر نوع ترتيب مجلس براى ذكر مصائب و مشكلات پيشوايان دينى نوعى اظهار محبت و مهرورزيدن است. اگر يعقوب ساليان درازى بر فقدان عزيزش يوسف گريه كرد و اشك ريخت ريشه آن، علاقه باطنى او به فرزندش بود، هرگاه علاقمندان به خاندان رسالت در پرتو مهرى كه به آنان دارند، در روزهاى درگذشت آنان، اشك بريزند و گريه كنند، در حقيقت از يعقوب پيامبر پيروى كرده‌اند. اصولاً تشكيل مجلس براى فقدان عزيزان كارى است كه رسول خدا(ص) آن را در جنگ احد پى‌ريزى كرد. گذشته از اين، سوگوارى براى شهيدان راه حق، فلسفه ديگرى نيز دارد و آن اينكه بزرگداشت ياد آنان مايه حفظ مكتب آنهاست، مكتبى كه اساس آن را فداكارى در راه دين و تن ندادن به ذلّت و خوارى تشكيل مى‌دهد. و منطق آنان اين است كه «مرگ سرخ به از زندگى ننگين است» و در هر عاشوراى حسينى اين منطق احياء مى‌گردد و ملت‌ها از نهضت او، درس آموخته و مى‌آموزند<ref>همان، ص 249- 250</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش