منازل الآخرة: سرنوشت انسان هنگام مرگ و بعد از آن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
اولين منزلى كه مؤلف ذكر مى‌كند مرگ است كه اين‌گونه آغاز مى‌نمايد:
اولين منزلى كه مؤلف ذكر مى‌كند مرگ است كه اين‌گونه آغاز مى‌نمايد:


«و اين عقبه‌اى است بسيار دشوار كه شدائد و سختى‌ها از هر طرف به محتضر رو مى‌كند؛ از طرفى شدّت مرض و درد و بسته شدن زبان و رفتن قوا از اندام، از طرف ديگر گريستن اهل و عيال و وداع آنها با او و غم يتيمى و بى‌كس شدن بچّه‌هاى خود، از طرف ديگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاك و اندوخته‌ها و چيزهاى نفيس خود كه عمر عزيز خود را صرف آنها كرده و به‌وسيله زياد آنها را تحصيل نموده، بلكه بسا شده كه بسيارى از آنها مال مردم بوده و به ظلم و غصب آنها را مالك شده و آنگه چقدر حقوق بر اموال او تعلّق گرفته و نداده، حال ملتفت خرابى‌هاى كار خود شده كه كار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده...» (متن كتاب، ص 18).
«و اين عقبه‌اى است بسيار دشوار كه شدائد و سختى‌ها از هر طرف به محتضر رو مى‌كند؛ از طرفى شدّت مرض و درد و بسته شدن زبان و رفتن قوا از اندام، از طرف ديگر گريستن اهل و عيال و وداع آنها با او و غم يتيمى و بى‌كس شدن بچّه‌هاى خود، از طرف ديگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاك و اندوخته‌ها و چيزهاى نفيس خود كه عمر عزيز خود را صرف آنها كرده و به‌وسيله زياد آنها را تحصيل نموده، بلكه بسا شده كه بسيارى از آنها مال مردم بوده و به ظلم و غصب آنها را مالك شده و آنگه چقدر حقوق بر اموال او تعلّق گرفته و نداده، حال ملتفت خرابى‌هاى كار خود شده كه كار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده...» .<ref>متن كتاب، ص 18</ref>


در مورد سفر قبر بيان مى‌دارد كه: «اين منزل، عقبات بسيار سخت و جاهاى دشوار و هولناك دارد و ما در اينجا به چند عقبه از آن اشاره مى‌كنيم: عقبه اوّل، وحشت قبر است. در كتاب «[[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]» است كه: چون ميّت را به نزديك قبر آورند به‌ناگاه او را داخل قبر نكنند؛ به‌درستى كه براى قبر هول‌هاى بزرگ است و پناه برد حامل آن به خداوند از هول مطلع و بگذارد ميّت را نزديك قبر و اندكى صبر كند تا استعداد دخول را بگيرد، پس اندكى او را پيش‌تر برد و اندكى صبر كند، آنگاه او را به كنار قبر برد.
در مورد سفر قبر بيان مى‌دارد كه: «اين منزل، عقبات بسيار سخت و جاهاى دشوار و هولناك دارد و ما در اينجا به چند عقبه از آن اشاره مى‌كنيم: عقبه اوّل، وحشت قبر است. در كتاب «[[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]» است كه: چون ميّت را به نزديك قبر آورند به‌ناگاه او را داخل قبر نكنند؛ به‌درستى كه براى قبر هول‌هاى بزرگ است و پناه برد حامل آن به خداوند از هول مطلع و بگذارد ميّت را نزديك قبر و اندكى صبر كند تا استعداد دخول را بگيرد، پس اندكى او را پيش‌تر برد و اندكى صبر كند، آنگاه او را به كنار قبر برد.


مجلسى اوّل در شرح آن فرمود: هرچند روح از بدن مفارقت كرده است و روح حيوانى مرده است، امّا نفس ناطقه زنده است و تعلّق او از بدن بالكليّه زايل نشده است و خوف ضغطه قبر و سؤال منكر و نكير و رومان، فتّان قبور و عذاب برزخ هست، تا آنكه از جهت ديگران عبرت است كه تفكّر كنند چنين واقعه‌اى در پيش دارند» (متن كتاب، ص 31).
مجلسى اوّل در شرح آن فرمود: هرچند روح از بدن مفارقت كرده است و روح حيوانى مرده است، امّا نفس ناطقه زنده است و تعلّق او از بدن بالكليّه زايل نشده است و خوف ضغطه قبر و سؤال منكر و نكير و رومان، فتّان قبور و عذاب برزخ هست، تا آنكه از جهت ديگران عبرت است كه تفكّر كنند چنين واقعه‌اى در پيش دارند».<ref>متن كتاب، ص 31</ref>


در فصل بعدى از منازل برزخ سخن مى‌گويد و چنين خاطرنشان مى‌كند كه: «از لبّ اللباب [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله |قطب راوندى]] نقل شده كه: در خبر است كه مردگان مى‌آيند در هر شب جمعه از ماه رمضان، پس فرياد مى‌كنند هريك از ايشان به آواز گريان كه: اى اهل من! اى فرزندان من! اى خويشان من! مهربانى كنيد به ما به چيزى، خدا رحمت كند شما را، ما را به خاطر بياوريد، فراموش نكنيد ما را، رحم كنيد بر ما و بر غربت ما، پس به‌درستى كه ما مانديم در زندان تنگى و اندوه و زارى و غمى [طولانى] و سختى، پس رحم كنيد بر ما و بخل نكنيد به دعا و صدقه براى ما؛ شايد خدا رحم كند ما را پيش از آنكه شما مانند ما شويد. اى دريغ كه ما توانا بوديم مانند شما، اى بندگان خدا بشنويد سخن ما را و فراموش نكنيد ما را؛ به‌درستى كه اين زيادى‌هاى معاش كه در دست شماست در دست ما بود، ما خرج نكرديم آنها را در راه خدا و منع كرديم حق را، پس گرديد آنها وبال براى ما و منفعت براى ديگران. مهربانى كنيد به ما به يك درهم يا قرص نانى يا پاره‌اى از چيزى» (متن كتاب، ص 47).
در فصل بعدى از منازل برزخ سخن مى‌گويد و چنين خاطرنشان مى‌كند كه: «از لبّ اللباب [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله |قطب راوندى]] نقل شده كه: در خبر است كه مردگان مى‌آيند در هر شب جمعه از ماه رمضان، پس فرياد مى‌كنند هريك از ايشان به آواز گريان كه: اى اهل من! اى فرزندان من! اى خويشان من! مهربانى كنيد به ما به چيزى، خدا رحمت كند شما را، ما را به خاطر بياوريد، فراموش نكنيد ما را، رحم كنيد بر ما و بر غربت ما، پس به‌درستى كه ما مانديم در زندان تنگى و اندوه و زارى و غمى [طولانى] و سختى، پس رحم كنيد بر ما و بخل نكنيد به دعا و صدقه براى ما؛ شايد خدا رحم كند ما را پيش از آنكه شما مانند ما شويد. اى دريغ كه ما توانا بوديم مانند شما، اى بندگان خدا بشنويد سخن ما را و فراموش نكنيد ما را؛ به‌درستى كه اين زيادى‌هاى معاش كه در دست شماست در دست ما بود، ما خرج نكرديم آنها را در راه خدا و منع كرديم حق را، پس گرديد آنها وبال براى ما و منفعت براى ديگران. مهربانى كنيد به ما به يك درهم يا قرص نانى يا پاره‌اى از چيزى».<ref>متن كتاب، ص 47</ref>


در ادامه اين فصل، 5 حكايت از دارالسلام مرحوم نورى، ملا ابوالحسن مازندرانى، حاج ملا على، خليل تهرانى و حكايتى از اربعينيات مرحوم [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] نقل مى‌نمايد.
در ادامه اين فصل، 5 حكايت از دارالسلام مرحوم نورى، ملا ابوالحسن مازندرانى، حاج ملا على، خليل تهرانى و حكايتى از اربعينيات مرحوم [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] نقل مى‌نمايد.
خط ۶۰: خط ۶۰:
در فصل بعد، از عرصات قيامت سخن به ميان آورده است: «كه هولش عظيم، بلكه از هر هول، اعظم و فزعش فزع اكبر است و حقّ تعالى در وصف آن فرموده: '''ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَة''' «سنگين و گران و عظيم است قيامت از حيث شدائد و هول‌هاى آن، در آسمان‌ها و زمين؛ يعنى بر اهل آن‌ها از ملائكه و جنّ و انس، نيايد شما را مگر ناگهان».
در فصل بعد، از عرصات قيامت سخن به ميان آورده است: «كه هولش عظيم، بلكه از هر هول، اعظم و فزعش فزع اكبر است و حقّ تعالى در وصف آن فرموده: '''ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَة''' «سنگين و گران و عظيم است قيامت از حيث شدائد و هول‌هاى آن، در آسمان‌ها و زمين؛ يعنى بر اهل آن‌ها از ملائكه و جنّ و انس، نيايد شما را مگر ناگهان».


[[قطب راوندی، سعید بن هبةالله |قطب راوندى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] روايت كرده كه: حضرت عيسى(ع) از جبرئيل پرسيد: كى قيامت برپا خواهد شد؟ جبرئيل چون اسم قيامت شنيد، لرزه گرفت او را به‌حدّى كه افتاد و غش كرد، پس چون به حال آمد گفت: يا روح اللّه! نيست مسئول به امر قيامت اعلم از سائل، پس آيه شريفه را كه ذكر شد، خواند» (متن كتاب، ص 60).
[[قطب راوندی، سعید بن هبةالله |قطب راوندى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] روايت كرده كه: حضرت عيسى(ع) از جبرئيل پرسيد: كى قيامت برپا خواهد شد؟ جبرئيل چون اسم قيامت شنيد، لرزه گرفت او را به‌حدّى كه افتاد و غش كرد، پس چون به حال آمد گفت: يا روح اللّه! نيست مسئول به امر قيامت اعلم از سائل، پس آيه شريفه را كه ذكر شد، خواند».<ref>متن كتاب، ص 60</ref>


در فصول بعدى به مواقفى چون موقف حساب، موقفى كه نامه‌ى اعمال را به دست آدمى مى‌دهند و موقف صراط سخن به ميان مى‌آورد.
در فصول بعدى به مواقفى چون موقف حساب، موقفى كه نامه‌ى اعمال را به دست آدمى مى‌دهند و موقف صراط سخن به ميان مى‌آورد.


و آخرين منزلى كه مؤلف بيان مى‌كند صراط است: «يكى از جاهاى هولناك آخرت صراط است و آن جسرى است كه بر روى جهنم مى‌كشند و تا كسى از آن نگذرد، داخل بهشت نمى‌شود و در روايات وارد شده است كه از مو باريك‌تر و از شمشير برنده‌تر و از آتش گرم‌تر است و...» (متن كتاب، ص 104).
و آخرين منزلى كه مؤلف بيان مى‌كند صراط است: «يكى از جاهاى هولناك آخرت صراط است و آن جسرى است كه بر روى جهنم مى‌كشند و تا كسى از آن نگذرد، داخل بهشت نمى‌شود و در روايات وارد شده است كه از مو باريك‌تر و از شمشير برنده‌تر و از آتش گرم‌تر است و...».<ref>متن كتاب، ص 104</ref>


پس از بيان منازل، خاتمه‌اى ذكر مى‌گردد. در خاتمه چند خبر از سختى عذاب جهنم آورده و شرح داده مى‌شود.
پس از بيان منازل، خاتمه‌اى ذكر مى‌گردد. در خاتمه چند خبر از سختى عذاب جهنم آورده و شرح داده مى‌شود.
خط ۷۴: خط ۷۴:


كتاب، فاقد فهرست مطالب و موضوعات است. توضيحات و منابع در پاورقى‌ها بيان شده است.
كتاب، فاقد فهرست مطالب و موضوعات است. توضيحات و منابع در پاورقى‌ها بيان شده است.
==پانویس ==
<references />


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
خط ۸۶: خط ۹۰:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:مباحث خاص کلامی]]
[[رده:مباحث خاص کلامی]]
[[رده:25 مرداد الی 24 شهریور]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش