ملازمه حکم عقل و شرع از دیدگاه شیخ انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}  
}}  


'''ملازمه حکم عقل و شرع از دیدگاه شیخ انصاری'''، اثر [[ربانی گلپایگانی، علی|علی ربانی گلپایگانی]]، رساله‎ای است در تشریح دیدگاه [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] پیرامون مسئله ملازمه میان حکم عقل و شرع و بررسی نظر موافقان و مخالفان این موضوع.
'''ملازمه حکم عقل و شرع از دیدگاه شیخ انصاری'''، اثر [[ربانی گلپایگانی، علی|علی ربانی گلپایگانی]]، رساله‌ای است در تشریح دیدگاه [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] پیرامون مسئله ملازمه میان حکم عقل و شرع و بررسی نظر موافقان و مخالفان این موضوع.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۱: خط ۴۱:
در این قسمت، ابتدا دلیل عقلی تعریف شده و سپس، به تقسمات آن، پرداخته شده است. تعریف دلیل عقلی، عبارت است از «حکم عقلی که به‎واسطه آن، حکم شرعی به دست می‎آید». البته باید توجه داشت که مقصود، این نیست که حکم عقلی، علت تامه برای دست یافتن به حکم شرعی باشد، بلکه مقصود، این است که حکم شرعی به‎دست‎آمده، مستند به حکم عقلی است، خواه علت تامه آن باشد و یا جزء اخیر علت تامه<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/6 ر.ک: متن کتاب، ص6-‎7]</ref>.
در این قسمت، ابتدا دلیل عقلی تعریف شده و سپس، به تقسمات آن، پرداخته شده است. تعریف دلیل عقلی، عبارت است از «حکم عقلی که به‎واسطه آن، حکم شرعی به دست می‎آید». البته باید توجه داشت که مقصود، این نیست که حکم عقلی، علت تامه برای دست یافتن به حکم شرعی باشد، بلکه مقصود، این است که حکم شرعی به‎دست‎آمده، مستند به حکم عقلی است، خواه علت تامه آن باشد و یا جزء اخیر علت تامه<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/6 ر.ک: متن کتاب، ص6-‎7]</ref>.


دلیل عقلی بر احکام شرعی را به دو قسم، تقسیم کرده‎اند:
دلیل عقلی بر احکام شرعی را به دو قسم، تقسیم کرده‌اند:
# مستقلات عقلیه: عبارت است از آن دلیل عقلی که متوقف بر خطاب و حکم شرعی نیست، مانند حکم به حسن و وجوب عدل و رد ودیعه و حکم به قبح و حرمت ظلم و سایر احکام مربوط به باب حسن و قبح عقلی؛ بحث ملازمه نیز مربوط به همین قسم است.
# مستقلات عقلیه: عبارت است از آن دلیل عقلی که متوقف بر خطاب و حکم شرعی نیست، مانند حکم به حسن و وجوب عدل و رد ودیعه و حکم به قبح و حرمت ظلم و سایر احکام مربوط به باب حسن و قبح عقلی؛ بحث ملازمه نیز مربوط به همین قسم است.
# غیر مستقلات عقلیه: آن دلیل عقلی است که متوقف بر خطاب و حکم شرعی باشد و به‎عبارت‎دیگر، صغرای دلیل مأخوذ از شرع است مانند حکم به وجوب مقدمه واجب و حرمت ضد آن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/7 ر.ک: همان، ص7-‎8]</ref>.
# غیر مستقلات عقلیه: آن دلیل عقلی است که متوقف بر خطاب و حکم شرعی باشد و به‎عبارت‎دیگر، صغرای دلیل مأخوذ از شرع است مانند حکم به وجوب مقدمه واجب و حرمت ضد آن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/7 ر.ک: همان، ص7-‎8]</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:
ب)- مسئله ملازمه از مسائل اصولی است:
ب)- مسئله ملازمه از مسائل اصولی است:


مسئله اصولی آن است که نتیجه‎اش، کبرای استدلال بر اثبات حکم شرعی واقع شود، مانند بحث پیرامون حجیت خبر واحد و ظواهر کتاب و نظایر آن و در علم اصول، راجع به دلیل بودن این امور بر حکم شرعی، بحث می‌شود؛ بر این اساس، مسئله ملازمه، از مسائل اصولی است؛ زیرا مقصود از آن، اثبات دلیل بودن حکم عقلی بر حکم شرعی است؛ یعنی هرجا عقل به‎طور مستقل، وجوب یا حرمت فعلی را درک نماید، با استناد به اصل ملازمه، حکم شرعی نیز در آن مورد اثبات می‎گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>.
مسئله اصولی آن است که نتیجه‌اش، کبرای استدلال بر اثبات حکم شرعی واقع شود، مانند بحث پیرامون حجیت خبر واحد و ظواهر کتاب و نظایر آن و در علم اصول، راجع به دلیل بودن این امور بر حکم شرعی، بحث می‌شود؛ بر این اساس، مسئله ملازمه، از مسائل اصولی است؛ زیرا مقصود از آن، اثبات دلیل بودن حکم عقلی بر حکم شرعی است؛ یعنی هرجا عقل به‎طور مستقل، وجوب یا حرمت فعلی را درک نماید، با استناد به اصل ملازمه، حکم شرعی نیز در آن مورد اثبات می‎گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>.


ج)- ملازمه اصل و عکس:
ج)- ملازمه اصل و عکس:
خط ۵۳: خط ۵۳:
در بحث ملازمه، دو قاعده مطرح می‎گردد:
در بحث ملازمه، دو قاعده مطرح می‎گردد:
# یکی اینکه حکم عقلی مقدم و حکم شرعی، تالی است؛ چنان‎که گفته می‌شود: «كل ما حكم به العقل، حكم به الشرع»؛ این ملازمه، همان است که مورد نظر اصولی است و طریق اثبات حکم شرعی بشمار می‎رود که آن را ملازمه اصل می‌نامند.
# یکی اینکه حکم عقلی مقدم و حکم شرعی، تالی است؛ چنان‎که گفته می‌شود: «كل ما حكم به العقل، حكم به الشرع»؛ این ملازمه، همان است که مورد نظر اصولی است و طریق اثبات حکم شرعی بشمار می‎رود که آن را ملازمه اصل می‌نامند.
# دیگری آن است که حکم شرع، مقدم و حکم عقل، تالی باشد؛ چنان‎که گفته می‌شود: «كل ما حكم به الشرع، حكم به العقل»؛ این بحث از مسائل اصولی نیست و بیشتر صبغه کلامی دارد. این قاعده را ملازمه عکس نامیده‎اند و مقصود عکس لغوی است نه منطقی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/9 ر.ک: همان]</ref>.
# دیگری آن است که حکم شرع، مقدم و حکم عقل، تالی باشد؛ چنان‎که گفته می‌شود: «كل ما حكم به الشرع، حكم به العقل»؛ این بحث از مسائل اصولی نیست و بیشتر صبغه کلامی دارد. این قاعده را ملازمه عکس نامیده‌اند و مقصود عکس لغوی است نه منطقی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/9 ر.ک: همان]</ref>.


د)- تفسیر ملازمه:
د)- تفسیر ملازمه:
خط ۷۰: خط ۷۰:
# قرآن کریم: به اعتقاد شیخ، برخی از آیات قرآن کریم، بر ملازمه واقعی میان حکم عقل و شرع، دلالت دارند، مانند آیه 157 سوره اعراف '''يأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ ينْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يحِلُّ لَهُمُ الطَّيبَاتِ وَ يحَرِّمُ عَلَيهِمُ الْخَبَائِثَ''' (آنان را به کار پسندیده فرمان مى‏دهد و از کار ناپسند بازمى‏دارد و براى آنان چیزهاى پاکیزه را حلال و چیزهاى ناپاک را بر ایشان حرام مى‏گرداند). به اعتقاد شیخ، مقصود از معروف و منکر در آیه، همان حسن و قبح عقلی است.
# قرآن کریم: به اعتقاد شیخ، برخی از آیات قرآن کریم، بر ملازمه واقعی میان حکم عقل و شرع، دلالت دارند، مانند آیه 157 سوره اعراف '''يأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ ينْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يحِلُّ لَهُمُ الطَّيبَاتِ وَ يحَرِّمُ عَلَيهِمُ الْخَبَائِثَ''' (آنان را به کار پسندیده فرمان مى‏دهد و از کار ناپسند بازمى‏دارد و براى آنان چیزهاى پاکیزه را حلال و چیزهاى ناپاک را بر ایشان حرام مى‏گرداند). به اعتقاد شیخ، مقصود از معروف و منکر در آیه، همان حسن و قبح عقلی است.
# روایات:
# روایات:
#:از جمله اخبار و روایاتی که بر ملازمه میان حکم عقل و شرع دلالت می‌کند، قسمتی از خطبه پیامبر(ص) در حجة الوداع در غدیر خم می‎باشد که طبق مفاد آن، افعال بر دو قسمند: برخی نزدیک‎کننده به بهشت و دورکننده از دوزخ و برخی بالعکس می‎باشند. دسته نخست، مورد امر شارع و دسته دوم، مورد نهی اوست؛ به تعبیر دیگر، افعال دو دسته‎اند: برخی در واقع پسندیده و برخی ناپسند می‎باشند و شارع به دسته اول امر و از دسته دوم، نهی کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/15 ر.: همان، ص15-‎17]</ref>.
#:از جمله اخبار و روایاتی که بر ملازمه میان حکم عقل و شرع دلالت می‌کند، قسمتی از خطبه پیامبر(ص) در حجة الوداع در غدیر خم می‎باشد که طبق مفاد آن، افعال بر دو قسمند: برخی نزدیک‎کننده به بهشت و دورکننده از دوزخ و برخی بالعکس می‎باشند. دسته نخست، مورد امر شارع و دسته دوم، مورد نهی اوست؛ به تعبیر دیگر، افعال دو دسته‌اند: برخی در واقع پسندیده و برخی ناپسند می‎باشند و شارع به دسته اول امر و از دسته دوم، نهی کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/15 ر.: همان، ص15-‎17]</ref>.
# استدلال به اجماع:
# استدلال به اجماع:
از جمله دلایل اثبات ملازمه میان حکم عقل و شرع، اجماع است، اعم از منقول، محصل، بسیط و مرکب که وجوه آن از نظر [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ]]، بیان شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>.
از جمله دلایل اثبات ملازمه میان حکم عقل و شرع، اجماع است، اعم از منقول، محصل، بسیط و مرکب که وجوه آن از نظر [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ]]، بیان شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش