مقدمة في علم الأخلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Hehghaghi@noornet.net انجام داده بود وا...
جز (جایگزینی متن - 'علامه طباطبايى' به 'علامه طباطبايى')
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Hehghaghi@noornet.net انجام داده بود وا...)
خط ۴۸: خط ۴۸:
بحث اول كتاب در باره تعريف علم اخلاق است.
بحث اول كتاب در باره تعريف علم اخلاق است.


ايشان بعد از تعريف لغوى و اصطلاحى علم اخلاق و نيز جايگاه علم اخلاق پرداخته و اخلاق را از اقسام حكمت عمليه شمرده است لذا به تعريف علم اخلاق از ديدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مى‌پردازد و اين تعريف را برمى‌گزيند، علامه در تعريف علم اخلاق مى‌گويد: علم اخلاق عبارت است از فنى كه پيرامون ملكات انسانى بحث مى‌كند، ملكاتى كه مربوط به قواى نباتى و حيوانى و انسانى اوست، به اين غرض بحث مى‌كند كه فضائل آنها را از رذائلش جدا سازد و معلوم كند كدام يك از ملكات نفسانى انسان خوب و فضيلت و مايه كمال اوست، و كداميك بد و رذيله و مايه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسايى آنها خود را با فضائل بيارايد، و از رذائل دور كند و در نتيجه اعمال نيكى كه مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا در اجتماع انسانى ستايش عموم و ثناى جميل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى خود را به كمال برساند. (38)
ايشان بعد از تعريف لغوى و اصطلاحى علم اخلاق و نيز جايگاه علم اخلاق پرداخته و اخلاق را از اقسام حكمت عمليه شمرده است لذا به تعريف علم اخلاق از ديدگاه علامه طباطبايى مى‌پردازد و اين تعريف را برمى‌گزيند، علامه در تعريف علم اخلاق مى‌گويد: علم اخلاق عبارت است از فنى كه پيرامون ملكات انسانى بحث مى‌كند، ملكاتى كه مربوط به قواى نباتى و حيوانى و انسانى اوست، به اين غرض بحث مى‌كند كه فضائل آنها را از رذائلش جدا سازد و معلوم كند كدام يك از ملكات نفسانى انسان خوب و فضيلت و مايه كمال اوست، و كداميك بد و رذيله و مايه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسايى آنها خود را با فضائل بيارايد، و از رذائل دور كند و در نتيجه اعمال نيكى كه مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا در اجتماع انسانى ستايش عموم و ثناى جميل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى خود را به كمال برساند. (38)


در بحث دوم به اين مطلب اشاره دارد كه اخلاق انسان قابل تغيير است و انسانها در پذيرش تغيير،متفاوت هستند.
در بحث دوم به اين مطلب اشاره دارد كه اخلاق انسان قابل تغيير است و انسانها در پذيرش تغيير،متفاوت هستند.


در اين بخش مؤلف پاسخگوى اين شبهه است كه در آيه شريفه ''' «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا» '''(الاحزاب: 33) اگر منظور از اراده، اراده تكوينى است پس در تطهير اهل بيت(ع) جبر وجود دارد و جبر باعث مى‌شود كه اين بزرگواران مستحق ثواب نباشند.
در اين بخش مؤلف پاسخگوى اين شبهه است كه در آيه شريفه ''' «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا» '''(الاحزاب: 33) اگر منظور از اراده ، اراده تكوينى است پس در تطهير اهل بيت(ع) جبر وجود دارد و جبر باعث مى‌شود كه اين بزرگواران مستحق ثواب نباشند.


بحث سوم و پايانى كتاب درباره راه‌هاى اصلاح اخلاق انسان است. مؤلف در اين بخش بعد از مقدمه وارد اين بحث مى‌شود كه براى امر تهذيب انسان‌ها غايتى متصور است كه بنا بر آن غايت مى‌توان انسانهاى مهذب را به سه بخش تقسيم كرد، برخى از انسانها به خاطر هدف دنيوى، برخى هدف اخروى و گروهى نيز بخاطر حب الهى خود را تهذيب مى‌كنند.
بحث سوم و پايانى كتاب درباره راه‌هاى اصلاح اخلاق انسان است. مؤلف در اين بخش بعد از مقدمه وارد اين بحث مى‌شود كه براى امر تهذيب انسان‌ها غايتى متصور است كه بنا بر آن غايت مى‌توان انسانهاى مهذب را به سه بخش تقسيم كرد، برخى از انسانها به خاطر هدف دنيوى، برخى هدف اخروى و گروهى نيز بخاطر حب الهى خود را تهذيب مى‌كنند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش