مقتل أبي‌مخنف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد'
جز (جایگزینی متن - 'تاريخ طبرى' به 'تاريخ طبرى')
جز (جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد')
خط ۶۳: خط ۶۳:
مترجم، در مقدمه، به اين نكته اشاره مى‌كند كه محدثين و علماى شيعه در قرن‌هاى آغازين تاريخ اسلام، به خاطر نجات دادن احكام و اعتقادات شيعه از خطر نابودى و تغيير و تحريف، تمام همّ خويش را مصروف جمع‌آورى و حفظ و حراست از احاديث اهل بيت(ع) و بحث و بررسى پيرامون اسناد و شناسايى راويان آنها نموده و فرصت ثبت و ضبط اخبار تاريخى مربوط به زندگى اجتماعى و سياسى و اقتصادى امامان شيعه را نيافته‌اند.
مترجم، در مقدمه، به اين نكته اشاره مى‌كند كه محدثين و علماى شيعه در قرن‌هاى آغازين تاريخ اسلام، به خاطر نجات دادن احكام و اعتقادات شيعه از خطر نابودى و تغيير و تحريف، تمام همّ خويش را مصروف جمع‌آورى و حفظ و حراست از احاديث اهل بيت(ع) و بحث و بررسى پيرامون اسناد و شناسايى راويان آنها نموده و فرصت ثبت و ضبط اخبار تاريخى مربوط به زندگى اجتماعى و سياسى و اقتصادى امامان شيعه را نيافته‌اند.


جز شيخ مفيد كه از بين محققين متقدم شيعه به زندگى سياسى و اجتماعى اهل بيت(ع) پرداخته و به ضبط آنها همت گماشته، غالب مورخينى كه اخبار مربوط به اهل بيت(ع) را گزارش كرده‌اند به دليل گرايش‌هاى غير شيعى، يا انگيزه‌اى براى نقل همه حقايق عبرت‌آموز حيات آن بزرگواران نداشته و يا داعى براى كتمان و تحريف آنها داشته‌اند.
جز [[شيخ مفيد]] كه از بين محققين متقدم شيعه به زندگى سياسى و اجتماعى اهل بيت(ع) پرداخته و به ضبط آنها همت گماشته، غالب مورخينى كه اخبار مربوط به اهل بيت(ع) را گزارش كرده‌اند به دليل گرايش‌هاى غير شيعى، يا انگيزه‌اى براى نقل همه حقايق عبرت‌آموز حيات آن بزرگواران نداشته و يا داعى براى كتمان و تحريف آنها داشته‌اند.


اگر چه علماى رجال شيعه، همچون كشى و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در مورد مذهب ابو مخنف سكوت كرده‌اند، اما [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] وى را از اصحاب ائمه(ع) شمرده و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] منقولات او را اطمينان‌بخش دانسته و او را شيخ محدثين و راويان كوفه خوانده است.
اگر چه علماى رجال شيعه، همچون كشى و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در مورد مذهب ابو مخنف سكوت كرده‌اند، اما [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] وى را از اصحاب ائمه(ع) شمرده و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] منقولات او را اطمينان‌بخش دانسته و او را شيخ محدثين و راويان كوفه خوانده است.


از ارزش‌مندترين آثار ابو مخنف كتاب«مقتل الحسين» است كه به فرموده علامه تسترى، صحيح‌ترين مقتل ابى عبد الله(ع) به حساب مى‌آيد. وى، اين كتاب را تقريباً هفتاد سال پس از واقعه عاشورا؛ يعنى در دهه صد و سى هجرى نوشته است و ازآن‌رو كه خود، جزو اهالى كوفه، مركز اخبار فاجعه عاشورا بوده است، غالباً حوادث را با يك و يا حد اكثر با دو واسطه نقل نموده است. مقتل او كه توسط شاگردش هشام بن محمد كلبى روايت شده است، همواره منبعى مستند و موثق و اطمينان‌بخش براى محققين و مورخين اسلامى بوده و در كتب خويش از آن نقل مى‌كرده‌اند، امّا متأسفانه اين كتاب در گذر زمان مفقود گرديده و اكنون هيچ نسخه‌اى از آن در دست نيست و اهميت و اعتبار آن موجب گرديد كه مورخين متأخرى كه به مقتل ابى مخنف دست‌رسى داشته‌اند، بسيارى از روايات اين مقتل را در آثار خويش نقل كنند. طبرى(متوفاى 310ق)، در كتاب«تاريخ الامم و الملوك» و پس از او [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابو الفرج اصفهانى]](متوفاى 356ق)، در كتاب«مقاتل الطالبيين» روايات مقتل ابى مخنف را همراه با ذكر اسناد آن نقل نموده‌اند. بعد از ابو الفرج، شيخ مفيد(متوفاى 413ق)، در كتاب«ارشاد» عين روايات طبرى را با تفاوت ناچيزى در الفاظ و عبارات و در برخى موارد با همان ترتيب و به نقل از همان راوى مذكور در روايت [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، آورده است كه اين خود شاهد گويايى است بر اينكه شيخ مفيد نيز همچون طبرى در نگارش بخش مربوط به زندگى امام حسين(ع) از مقتل ابى مخنف استفاده كرده، ولى به دليل حذف اسناد روايات، نامى از ابى مخنف به ميان نياورده است.
از ارزش‌مندترين آثار ابو مخنف كتاب«مقتل الحسين» است كه به فرموده علامه تسترى، صحيح‌ترين مقتل ابى عبد الله(ع) به حساب مى‌آيد. وى، اين كتاب را تقريباً هفتاد سال پس از واقعه عاشورا؛ يعنى در دهه صد و سى هجرى نوشته است و ازآن‌رو كه خود، جزو اهالى كوفه، مركز اخبار فاجعه عاشورا بوده است، غالباً حوادث را با يك و يا حد اكثر با دو واسطه نقل نموده است. مقتل او كه توسط شاگردش هشام بن محمد كلبى روايت شده است، همواره منبعى مستند و موثق و اطمينان‌بخش براى محققين و مورخين اسلامى بوده و در كتب خويش از آن نقل مى‌كرده‌اند، امّا متأسفانه اين كتاب در گذر زمان مفقود گرديده و اكنون هيچ نسخه‌اى از آن در دست نيست و اهميت و اعتبار آن موجب گرديد كه مورخين متأخرى كه به مقتل ابى مخنف دست‌رسى داشته‌اند، بسيارى از روايات اين مقتل را در آثار خويش نقل كنند. طبرى(متوفاى 310ق)، در كتاب«تاريخ الامم و الملوك» و پس از او [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابو الفرج اصفهانى]](متوفاى 356ق)، در كتاب«مقاتل الطالبيين» روايات مقتل ابى مخنف را همراه با ذكر اسناد آن نقل نموده‌اند. بعد از ابو الفرج، [[شيخ مفيد]](متوفاى 413ق)، در كتاب«ارشاد» عين روايات طبرى را با تفاوت ناچيزى در الفاظ و عبارات و در برخى موارد با همان ترتيب و به نقل از همان راوى مذكور در روايت [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، آورده است كه اين خود شاهد گويايى است بر اينكه [[شيخ مفيد]] نيز همچون طبرى در نگارش بخش مربوط به زندگى امام حسين(ع) از مقتل ابى مخنف استفاده كرده، ولى به دليل حذف اسناد روايات، نامى از ابى مخنف به ميان نياورده است.


پس از مفقود شدن نسخه اصلى مقتل ابى مخنف، هر از چند گاهى بعضى از فضلا و نويسندگان تلاش‌هايى را در جهت جمع‌آورى روايات مقتل ابى مخنف انجام داده و پاره‌اى از اخبار مقتل ابى مخنف را از آثار مورخين پس از او، گزينش كرده و به‌صورت غير مستند و ناقص و گاه تحريف شده و يا آميخته با گزارش‌هاى راويان ديگر منتشر مى‌كردند، ولى كاستى‌هايى چون عدم ذكر اسناد، آميختن گزارش‌هاى ابى مخنف با اخبار ساير راويان و يا حتى تحريف و تغيير، از اعتبار علمى آنها كاست. تا اينكه محمد هادى يوسفى غروى، پس از كوششى فراوان و با روشى علمى، ابتدا روايات مقتل ابى مخنف را از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] استخراج نموده و سپس منقولات طبرى را با آنچه كه شيخ مفيد و ابو الفرج و سبط ابن جوزى از مقتل ابى مخنف نقل كرده بودند، تطبيق نموده و پس از يك مقايسه تطبيقى بين اين چهار منبع آن را با مقدمه‌اى محققانه پيرامون معرفى ابى مخنف و واسطه‌هايش در نقل حوادث و با پاورقى‌هاى ارزش‌مند و ره‌گشا تحت عنوان«وقعة الطّف لأبى مخنف» به انجام رساند.
پس از مفقود شدن نسخه اصلى مقتل ابى مخنف، هر از چند گاهى بعضى از فضلا و نويسندگان تلاش‌هايى را در جهت جمع‌آورى روايات مقتل ابى مخنف انجام داده و پاره‌اى از اخبار مقتل ابى مخنف را از آثار مورخين پس از او، گزينش كرده و به‌صورت غير مستند و ناقص و گاه تحريف شده و يا آميخته با گزارش‌هاى راويان ديگر منتشر مى‌كردند، ولى كاستى‌هايى چون عدم ذكر اسناد، آميختن گزارش‌هاى ابى مخنف با اخبار ساير راويان و يا حتى تحريف و تغيير، از اعتبار علمى آنها كاست. تا اينكه محمد هادى يوسفى غروى، پس از كوششى فراوان و با روشى علمى، ابتدا روايات مقتل ابى مخنف را از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] استخراج نموده و سپس منقولات طبرى را با آنچه كه [[شيخ مفيد]] و ابو الفرج و سبط ابن جوزى از مقتل ابى مخنف نقل كرده بودند، تطبيق نموده و پس از يك مقايسه تطبيقى بين اين چهار منبع آن را با مقدمه‌اى محققانه پيرامون معرفى ابى مخنف و واسطه‌هايش در نقل حوادث و با پاورقى‌هاى ارزش‌مند و ره‌گشا تحت عنوان«وقعة الطّف لأبى مخنف» به انجام رساند.


ترجمه حاضر برگردان فارسى متن آن كتاب مى‌باشد كه با رعايت امانت و استفاده از نزديك‌ترين واژه‌هاى معادل، زير نظر محقّق كتاب به پايان رسيده و تا آن‌جا كه رعايت امانت در ترجمه اجازه مى‌داده، مطالب آن به فارسى روان برگردانده شده است.
ترجمه حاضر برگردان فارسى متن آن كتاب مى‌باشد كه با رعايت امانت و استفاده از نزديك‌ترين واژه‌هاى معادل، زير نظر محقّق كتاب به پايان رسيده و تا آن‌جا كه رعايت امانت در ترجمه اجازه مى‌داده، مطالب آن به فارسى روان برگردانده شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش