مفتون همدانی، میرآقا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به '{{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} '
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ز' به 'ه‌ز')
جز (جایگزینی متن - '\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به '{{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰: خط ۱۰:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
| data-type="authorfatherName" |
| data-type="authorfatherName" |سيد شمس‌الدين
|-
|-
|متولد  
|متولد  
خط ۳۲: خط ۳۲:
|}
|}
</div>
</div>
{{کاربردهای دیگر|همدانی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|مفتون (ابهام زدایی)}}


'''میرآقا مفتون همدانی''' یا سید میر آقا کبریایی(1268-1334ش)، در سال 1268ش در همدان متولد شد. علوم ادب، مقدمات عربی و فنون شعر را از مظهر‎ همدانی و حکمت‎ و منطق را‎ هم‎ از‎ سید تقی قلندر که از دانشوران‎ و حکمای‎ متأخر همدان بود آموخت. مفتون همدانی در انواع شعر تسلط داشت؛ غزل و قصیده و مسمط را خوب می‌گفت ولی بیشتر کار او در‎ شعر قصیده‌سرائی بود. وی در مهرماه 1334 به سن شصت‌ویک سالگی درگذشت. [[دیوان اشعار مفتون همدانی|دیوان اشعار مفتون]] با مقدمه استاد [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] منتشر شده است.
'''میرآقا مفتون همدانی''' (1268-1334ش)، یا سید میر آقا کبریایی، متخلص به مفتون همدانی، از شاعران قرن چهاردهم، در انواع شعر تسلط داشت؛ غزل و قصیده و مسمط را خوب می‌گفت ولی بیشتر کار او در‎ شعر قصیده‌سرائی بود. [[دیوان اشعار مفتون همدانی|دیوان اشعار مفتون]] با مقدمه استاد [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] منتشر شده است.


==تولد و تحصیل==
==ولادت==
مفتون همدانی در اردیبهشت سال 1268ش در همدان متولد شد. نسب او با سی‎وهشت واسطه به امام سجاد(ع) می‌رسد. جد اعلای مفتون به نام میرغایب، عالمی بافضیلت و عارفی صاحب دم بود<ref>ر.ک: مفتون، رضا، صفحه هفت</ref>‏.
مفتون همدانی در اردیبهشت سال 1268ش در همدان متولد شد. نسب او با سی‌وهشت واسطه به امام سجاد(ع) می‌رسد. جد اعلای مفتون به نام میرغایب، عالمی بافضیلت و عارفی صاحب دم بود<ref>ر.ک: مفتون، رضا، صفحه هفت</ref>‏.


در‎ آغاز صباوت نزد پدر تلمذ کرده و چندی‎ در‎ مدارس همدان درس خواند سپس به تحصیل علوم ادب و مقدمات عربی نزد «مرحوم مظهر» شاعر‎ استاد همدانی پرداخته و شمه‌ای از‎ حکمت‎ و منطق را‎ هم‎ از‎ «سید تقی قلندر» که از دانشوران‎ و حکمای‎ متأخر همدان بود آموخت سپس به تحقیق و تتبع در تاریخ ایران و سبک‎های مختلف‎ نظم‎ پرداخت <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص306]</ref>‏.
==تحصیلات==
در‎ آغاز صباوت نزد پدر تلمذ کرده و چندی‎ در‎ مدارس همدان درس خواند سپس به تحصیل علوم ادب و مقدمات عربی نزد «مرحوم مظهر» شاعر‎ استاد همدانی پرداخته و شمه‌ای از‎ حکمت‎ و منطق را‎ هم‎ از‎ «سید تقی قلندر» که از دانشوران‎ و حکمای‎ متأخر همدان بود آموخت سپس به تحقیق و تتبع در تاریخ ایران و سبک‎های مختلف‎ نظم‎ پرداخت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص306]</ref>‏.


==شعر و شاعری==
==شعر و شاعری==
خط ۴۷: خط ۵۰:
وی یکی از اعضاء مؤثر انجمن‎ ادبی همدان شد. انجمن ادبی همدان که در‎ آن‎ هنگام به ریاست مرحوم سید عبدالحسین نیسان شهشهانی تکمیل می‌شد، یکی از بارونق‎ترین‎ و پرکارترین‎ انجمن‌های ادبی ایران بود و علاوه‎ بر‎ مرحوم‎ نیسان شهشهانی که‎ از‎ علما و ادبای جلیل‌القدر‎ بود،‎ استادانی چون مرحوم «غمام»، «شیخ موسی نثری»، «آزاد همدانی» و «بدیع همدانی‎» در‎ آن انجمن عضویت داشتند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص306]</ref>‏.
وی یکی از اعضاء مؤثر انجمن‎ ادبی همدان شد. انجمن ادبی همدان که در‎ آن‎ هنگام به ریاست مرحوم سید عبدالحسین نیسان شهشهانی تکمیل می‌شد، یکی از بارونق‎ترین‎ و پرکارترین‎ انجمن‌های ادبی ایران بود و علاوه‎ بر‎ مرحوم‎ نیسان شهشهانی که‎ از‎ علما و ادبای جلیل‌القدر‎ بود،‎ استادانی چون مرحوم «غمام»، «شیخ موسی نثری»، «آزاد همدانی» و «بدیع همدانی‎» در‎ آن انجمن عضویت داشتند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص306]</ref>‏.


مفتون در انواع شعر تسلط داشت غزل و قصیده و مسمط را خوب می‌گفت ولی بیشتر کار او در‎ شعر قصیده‌سرائی بود؛ بسیاری از غزل‎های خوب «حافظ» و «شمس» و «صفی» را تضمین کرده و الحق نیکو از عهده برآمده است. در اقسام شعر طبعی قادر و توانا داشت و لفظ‎ها و جمله‌ها را خوب‎ ترکیب‎ می‌کرد و مضمون‌های لطیف و نو و اصطلاح‎های تازه بکار می‌برد و فصیح و استادانه سخن می‌راند. در بعض آثار او ضعف تألیف و حشو و اصطلاحات نامأنوس زیاد به چشم می‌خورد و گاهی ردیف‎های ثقیل در قصاید‎ خود‎ اختیار کرده است؛ ولی آثار خوب او بیشتر است و در ردیف آثار فصیح و خوب ادب این زمان به‌شمار می‌رود و احاطه او را به علوم‎ ادب‎ و عرفان کاملاً حکایت می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: همان، ص307-306]</ref>‏.
مفتون در انواع شعر تسلط داشت غزل و قصیده و مسمط را خوب می‌گفت ولی بیشتر کار او در‎ شعر قصیده‌سرائی بود؛ بسیاری از غزل‎های خوب «حافظ» و «شمس» و «صفی» را تضمین کرده و الحق نیکو از عهده برآمده است. در اقسام شعر طبعی قادر و توانا داشت و لفظ‎ها و جمله‌ها را خوب‎ ترکیب‎ می‌کرد و مضمون‌های لطیف و نو و اصطلاح‎های تازه بکار می‌برد و فصیح و استادانه سخن می‌راند. در بعض آثار او ضعف تألیف و حشو و اصطلاحات نامأنوس زیاد به چشم می‌خورد و گاهی ردیف‌های ثقیل در قصاید‎ خود‎ اختیار کرده است؛ ولی آثار خوب او بیشتر است و در ردیف آثار فصیح و خوب ادب این زمان به‌شمار می‌رود و احاطه او را به علوم‎ ادب‎ و عرفان کاملاً حکایت می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: همان، ص307-306]</ref>‏.


در‎ آثار‎ مفتون الفاظ و اصطلاح‎های محلی و عامیانه هم با مهارت بکار برده شده است. مفتون عرفان مشرب و درویش‎مسلک بود. به شعائر مذهبی صمیمانه علاقه داشت و گرد‎ مناهی‎ نمی‌گشت و بسیار پاک‎دل و صریح‎اللهجه‎ بود. از تملق و چاپلوسی سخت تنفر داشت و به صاحبان زر و زور و شاغلان مقام‎های پوشالی اعتنائی نداشت، به‌زحمت کار می‌کرد و با شرافت لقمه نانی به دست می‌آورد و با آزادگی هرچه‌تمام‎تر زندگی را بسر‎ می‌برد‎ و به طبع زبون و جبون دنیاداران خودخواه می‌خندید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/307 ر.ک: همان، ص307]</ref>‏.
در‎ آثار‎ مفتون الفاظ و اصطلاح‎های محلی و عامیانه هم با مهارت بکار برده شده است. مفتون عرفان مشرب و درویش‎مسلک بود. به شعائر مذهبی صمیمانه علاقه داشت و گرد‎ مناهی‎ نمی‌گشت و بسیار پاک‎دل و صریح‌اللهجه‎ بود. از تملق و چاپلوسی سخت تنفر داشت و به صاحبان زر و زور و شاغلان مقام‎های پوشالی اعتنائی نداشت، به‌زحمت کار می‌کرد و با شرافت لقمه نانی به دست می‌آورد و با آزادگی هرچه‌تمام‎تر زندگی را بسر‎ می‌برد‎ و به طبع زبون و جبون دنیاداران خودخواه می‌خندید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/307 ر.ک: همان، ص307]</ref>‏.


==پایان زندگی==
==پایان زندگی==
در اواخر عمر از کار بازماند، چشمش کم‎دید شد و شاگردی داشت‎ که‎ با‎ شیادی مفتون را فریب داد و مایملک او را با یک زمین خشک و لم‎‎‎یزرع به نام مزرعه تعویض کرد‎ و ‎‎پولی از خریدار گرفت و گریخت. مفتون پاک باخته شد و سال‎ها دنبال این مطلب برای‎ احقاق‎ حق‎ خود در دادگستری رفت‌وآمد داشت و عاقبت نتیجه‌ای حاصل نکرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/307 ر.ک: همان، ص308-307]</ref>‏.
در اواخر عمر از کار بازماند، چشمش کم‌دید شد و شاگردی داشت‎ که‎ با‎ شیادی مفتون را فریب داد و مایملک او را با یک زمین خشک و لم‎‎‎یزرع به نام مزرعه تعویض کرد‎ و ‎‎پولی از خریدار گرفت و گریخت. مفتون پاک باخته شد و سال‎ها دنبال این مطلب برای‎ احقاق‎ حق‎ خود در دادگستری رفت‌وآمد داشت و عاقبت نتیجه‌ای حاصل نکرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/307 ر.ک: همان، ص308-307]</ref>‏.


سپس جنگ اخیر پیش آمد و مفتون‎ به حکم قریحه و روح حساس شاعری وارد در سیاست شد و به سرودن قصیده‌های سیاسی آغاز‎ کرد و به همین مناسبت مدتی‎ از‎ همدان به قریه «در جزین» تبعید شد و به جرم آزادی‌خواهی خسارت‎ها دید و مرارت‎ها چشید. پس از بازگشت از تبعید گوشه‎نشینی اختیار کرد و به جمع‎آوری شعرهای خود پرداخت و طبع دیوان خود را آغاز کرد؛ ولی‎ عمرش کفاف این مهم را نداد و در مهرماه 1334 به سن شصت‌ویک سالگی درگذشت و در یکی از اتاق‌های آرامگاه [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] برحسب وصیت خویش به خاک سپرده شد؛ چراکه در حیاتش به «[[بابا‌طاهر|باباطاهر]]» ارادت خاصی داشت و غالباً ً شب‌های جمعه به زیارت مقبره [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] می‌شتافت و ساعت‎ها در آنجا می‌ماند و با [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] خلوت می‌کرد و ذوق و وجدی به دست می‌آورد و با نشاط روح و انبساط خاطر به شهر‎ مراجعت‎ می‌کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/308 ر.ک: همان، ص308]</ref>‏.
سپس جنگ اخیر پیش آمد و مفتون‎ به حکم قریحه و روح حساس شاعری وارد در سیاست شد و به سرودن قصیده‌های سیاسی آغاز‎ کرد و به همین مناسبت مدتی‎ از‎ همدان به قریه «در جزین» تبعید شد و به جرم آزادی‌خواهی خسارت‎ها دید و مرارت‎ها چشید. پس از بازگشت از تبعید گوشه‌نشینی اختیار کرد و به جمع‌آوری شعرهای خود پرداخت و طبع دیوان خود را آغاز کرد؛ ولی‎ عمرش کفاف این مهم را نداد و در مهرماه 1334 به سن شصت‌ویک سالگی درگذشت و در یکی از اتاق‌های آرامگاه [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] برحسب وصیت خویش به خاک سپرده شد؛ چراکه در حیاتش به «[[بابا‌طاهر|باباطاهر]]» ارادت خاصی داشت و غالباً ً شب‌های جمعه به زیارت مقبره [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] می‌شتافت و ساعت‎ها در آنجا می‌ماند و با [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] خلوت می‌کرد و ذوق و وجدی به دست می‌آورد و با نشاط روح و انبساط خاطر به شهر‎ مراجعت‎ می‌کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/308 ر.ک: همان، ص308]</ref>‏.


==آثار مفتون همدانی==
==آثار مفتون همدانی==
خط ۶۶: خط ۶۹:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
#[[:noormags:162573|صفایی ملایری، ابراهیم، «مفتون همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیست‌وهشتم، مهر 1338، شماره 7، صفحه 304 تا 314]].
#[[:noormags:162573|صفایی ملایری، ابراهیم، «مفتون همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیست‌وهشتم، مهر 1338، شماره 7، صفحه 304 تا 314]].
# مفتون، رضا، شرح‎حال مفتون همدانی، مقدمه «دیوان اشعار مفتون همدانی»، تهران، کتاب‎فروشی زوار، چاپ دوم، 1364.
# مفتون، رضا، شرح‌حال مفتون همدانی، مقدمه «دیوان اشعار مفتون همدانی»، تهران، کتاب‌فروشی زوار، چاپ دوم، 1364.


{{شعر و شاعری}}
==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[دیوان اشعار مفتون همدانی]]
[[دیوان اشعار مفتون همدانی]]


خط ۷۴: خط ۸۰:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده: تیر(98)]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]]