۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'طبقات القراء' به 'طبقات القراء') |
جز (جایگزینی متن - 'زركلى' به 'زركلى') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
2. ابن عساكر: على بن الحسن بن هبةالله، ابوالقاسم دمشقى، معروف به ابن عساكر، درگذشته سال 751ق1175/م. پيشواى اهل حديث در زمان خودش بود و بين شناخت اسانيد و متون جمع كرد و محتاط و ثقه و استوار و اهل دقت و تأمل بود و سفرهاى فراوانى كرد و مطالبى را جمع كرد كه احدى جمع نكرده بود. شمار شيوخ و استادانش به هزار و سيصد شيخ رسيد و همچنين از هشتاد زن دانش آموخت. در دمشق رحلت كرد و در مقبره باب الصغير در جانب شرقى حجرهاى كه در آن معاويه دفن شده، مدفون شد. منابع شرح حالش: بهصورت مفصل در شرح حال حافظ در مقدمه مجلد اول تاريخ دمشق، از شرح حال او سخن گفتيم و همه منابع زندگىنامهاش را برشمرديم. مؤلفاتش: فراوان است و آنچه براى ما در اينجا مهم است در درجه اول، تاريخ دمشق است كه در هشتاد جلد نوشته شده و بزرگترين تاريخى است كه در ميراث فرهنگ عربى درباره يك شهر نوشته شده است. در مقدمه اين تاريخ، از فضائل شام، فتوحات آن، خطههايش، مساجدش، دروازههايش، خانههايش، كنيسههايش و... سخن گفته، سپس به شرح حالهاى كوتاه و بلند براى هر كسى پرداخته كه وارد دمشق و شهرهاى شام بهطور كلى شده، از دوره جاهليت تا قرن ششم - روزگار نورالدين - از انبياى آن شهر، هاديان، خليفهها، واليان، فقها، قضات، علما، راويان، قاريان، نحوىها، شاعران و اديبان و... پس اين كتاب، مفصلترين فرهنگنامهاى است كه براى شرح حال، بعد از [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]] پيدا شده و منبعى است براى تاريخ رجال همه شام، نه دمشق بهتنهايى... <ref>ر.ك: همان، ص38-39</ref>. | 2. ابن عساكر: على بن الحسن بن هبةالله، ابوالقاسم دمشقى، معروف به ابن عساكر، درگذشته سال 751ق1175/م. پيشواى اهل حديث در زمان خودش بود و بين شناخت اسانيد و متون جمع كرد و محتاط و ثقه و استوار و اهل دقت و تأمل بود و سفرهاى فراوانى كرد و مطالبى را جمع كرد كه احدى جمع نكرده بود. شمار شيوخ و استادانش به هزار و سيصد شيخ رسيد و همچنين از هشتاد زن دانش آموخت. در دمشق رحلت كرد و در مقبره باب الصغير در جانب شرقى حجرهاى كه در آن معاويه دفن شده، مدفون شد. منابع شرح حالش: بهصورت مفصل در شرح حال حافظ در مقدمه مجلد اول تاريخ دمشق، از شرح حال او سخن گفتيم و همه منابع زندگىنامهاش را برشمرديم. مؤلفاتش: فراوان است و آنچه براى ما در اينجا مهم است در درجه اول، تاريخ دمشق است كه در هشتاد جلد نوشته شده و بزرگترين تاريخى است كه در ميراث فرهنگ عربى درباره يك شهر نوشته شده است. در مقدمه اين تاريخ، از فضائل شام، فتوحات آن، خطههايش، مساجدش، دروازههايش، خانههايش، كنيسههايش و... سخن گفته، سپس به شرح حالهاى كوتاه و بلند براى هر كسى پرداخته كه وارد دمشق و شهرهاى شام بهطور كلى شده، از دوره جاهليت تا قرن ششم - روزگار نورالدين - از انبياى آن شهر، هاديان، خليفهها، واليان، فقها، قضات، علما، راويان، قاريان، نحوىها، شاعران و اديبان و... پس اين كتاب، مفصلترين فرهنگنامهاى است كه براى شرح حال، بعد از [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]] پيدا شده و منبعى است براى تاريخ رجال همه شام، نه دمشق بهتنهايى... <ref>ر.ك: همان، ص38-39</ref>. | ||
3. زركلى: خيرالدين بن محمود | 3. [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]]: خيرالدين بن محمود [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]]، با كسره زاء و راء، نسبت است به قبيله كردى [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]] و آن قبيلهاى است كه از زمره آنان بود خاندان كردى آل يوسف در دمشق. در دمشق رشد كرد و نويسنده، روزنامهنگار، شاعر و تاريخنگار بود. در قاهره در آخر سال 1976م1396/ق درگذشت. منابع زندگىنامه او: تقىالدين، منتخبات التواريخ، ص851 (الزركلية)، شرح حال خودنوشتش در جلد دهم كتاب «الأعلام» (چاپ 2)... <ref>ر.ك: همان، ص432</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش