مصحف خاموشان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای '
جز (جایگزینی متن - 'ه ها ' به 'ه‌ها ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای ')
خط ۵۴: خط ۵۴:
چنان که از متن کتاب پیداست فهرستی کامل از 114 سوره در آن دیده می‌شود و از از شگفتیهای ادبی است که در متنی که آغاز و انجام و نحوه‌ی سرودن و زمانهای آن هیچکدام پیدا نیست چنین شگفتی ای حاصل شده که تمامیت سوره‌های قرآن را در خود جای داده است. وجود آیاتی که نشان از اشاراتی کلّی به آیات قرآن دارد و تمام سوره‌ها را از ابتدا تا انتها در بر می‌گیرد کاری است کارستان و جمع و تدوین آن نیز عملی است ستودنی و ارزشمند. به هر حال فهرست مطالب کتاب با فهرست قرآن تطبیق شده و یکصد و چهارده سوره را به ترتیب در خود جای داده است.
چنان که از متن کتاب پیداست فهرستی کامل از 114 سوره در آن دیده می‌شود و از از شگفتیهای ادبی است که در متنی که آغاز و انجام و نحوه‌ی سرودن و زمانهای آن هیچکدام پیدا نیست چنین شگفتی ای حاصل شده که تمامیت سوره‌های قرآن را در خود جای داده است. وجود آیاتی که نشان از اشاراتی کلّی به آیات قرآن دارد و تمام سوره‌ها را از ابتدا تا انتها در بر می‌گیرد کاری است کارستان و جمع و تدوین آن نیز عملی است ستودنی و ارزشمند. به هر حال فهرست مطالب کتاب با فهرست قرآن تطبیق شده و یکصد و چهارده سوره را به ترتیب در خود جای داده است.


ترتیب مطالب و ساختار صوری کتاب حاضر چنین است که ابتدا با شماره از 1 تا 114 ترتیب شده است و ذیل هر شماره ای نام همان سوره درج شده مثلاً [1] سوره حمد. در ذیل نام سوره آیه‌یا آیاتی که در [[دیوان کبیر]] وجود داشته عیناً نقل شده و بعد ترجمه ای روان از آن قرار داده شده است و بعد از آن شاهد و یا  شواهدی که در کتاب وجود داشته‌یکی پس از دیگری با قید سند آمده است و لذا تطبیقی قرآنی و شعری را می‌توان در این چینش شاهد بود. نام سوه، متن آیه، شماره‌ی آیه، متن شاهد شعری، و شماره‌ی غزل.
ترتیب مطالب و ساختار صوری کتاب حاضر چنین است که ابتدا با شماره از 1 تا 114 ترتیب شده است و ذیل هر شماره‌ای نام همان سوره درج شده مثلاً [1] سوره حمد. در ذیل نام سوره آیه‌یا آیاتی که در [[دیوان کبیر]] وجود داشته عیناً نقل شده و بعد ترجمه‌ای روان از آن قرار داده شده است و بعد از آن شاهد و یا  شواهدی که در کتاب وجود داشته‌یکی پس از دیگری با قید سند آمده است و لذا تطبیقی قرآنی و شعری را می‌توان در این چینش شاهد بود. نام سوه، متن آیه، شماره‌ی آیه، متن شاهد شعری، و شماره‌ی غزل.




خط ۶۳: خط ۶۳:
نویسنده در مقدّمه در باره‌ی این اثر می‌گوید: بدیهی است که انتظاری که از غزل است شور و پایکوبی و هیجانهای مکرّر است. و کسی انتظار آنرا ندارد که حضور قرآن و حدیث را در بین غزلیات ادراک و احساس نماید. از کارهای بزرگ مولانا این است که در [[دیوان کبیر]] هم همان کاری را کرده که در [[مثنوی معنوی|مثنوی]]. و بر این اساس [[دیوان کبیر]] هم مثل [[مثنوی معنوی|مثنوی]] کتابی کاملاً دینی و قرآنی است. وفور آیات قرآن و قصص انبیاء و احادیث نبوی کتاب غزلیات [[مولانا]] را کتابی کاملاً دینی کرده و خواننده را نیز به آن سو سوق می‌دهد. همانطور که در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] گفتیم در اینجا نیز دگربار می‌گوییم: آنان که قرآن را نمی‌دانند و از آن به دور و برکنارند از بخش عمده‌ی [[دیوان کبیر]] فاصله دارند و به همان میزان هم از فهم آن دور می‌افتند. کثرت آیات استفاده شده در [[دیوان کبیر]] را به راستی نمی‌توان نادیده گرفت و در عین حال توجّه به آن نیز به علّت زیادی، مشتاق فارغ از قرآن را در فهم، دچار مشکلات اساسی می‌کند. و اگر به این وفور آیات، خیل روایات را هم اضافه کنیم دشواری دو چندان می‌شود. و اگر در این بین باز هم به دین و گرایش دینی و دینی بودن [[مولانا]] و آثار او اشاره نماییم می‌بینیم که بری شدگان از دین، و عرفان گرایان بی‌دین و دین‌گریز، از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] فرسنگها فاصله داشته و با کمال تأسّف باید گفت هرگز به فهم او نائل نمی‌گردند. به هر جهت [[مولانا]] گذشته از آیات قرآن که از ابتداء تا انتهاء، آن را در این کتاب ترتیب نمودیم، اشاراتی هم در خلال ابیات و غزلها به اسامی‌دیگر قرآن داشته که در این مقدّمه می‌تواند برای مولوی گرایِ قرآن دوست و مشتاقِ دین، مفید و ارزنده باشد<ref>مقدمه، صص 16-15</ref>.
نویسنده در مقدّمه در باره‌ی این اثر می‌گوید: بدیهی است که انتظاری که از غزل است شور و پایکوبی و هیجانهای مکرّر است. و کسی انتظار آنرا ندارد که حضور قرآن و حدیث را در بین غزلیات ادراک و احساس نماید. از کارهای بزرگ مولانا این است که در [[دیوان کبیر]] هم همان کاری را کرده که در [[مثنوی معنوی|مثنوی]]. و بر این اساس [[دیوان کبیر]] هم مثل [[مثنوی معنوی|مثنوی]] کتابی کاملاً دینی و قرآنی است. وفور آیات قرآن و قصص انبیاء و احادیث نبوی کتاب غزلیات [[مولانا]] را کتابی کاملاً دینی کرده و خواننده را نیز به آن سو سوق می‌دهد. همانطور که در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] گفتیم در اینجا نیز دگربار می‌گوییم: آنان که قرآن را نمی‌دانند و از آن به دور و برکنارند از بخش عمده‌ی [[دیوان کبیر]] فاصله دارند و به همان میزان هم از فهم آن دور می‌افتند. کثرت آیات استفاده شده در [[دیوان کبیر]] را به راستی نمی‌توان نادیده گرفت و در عین حال توجّه به آن نیز به علّت زیادی، مشتاق فارغ از قرآن را در فهم، دچار مشکلات اساسی می‌کند. و اگر به این وفور آیات، خیل روایات را هم اضافه کنیم دشواری دو چندان می‌شود. و اگر در این بین باز هم به دین و گرایش دینی و دینی بودن [[مولانا]] و آثار او اشاره نماییم می‌بینیم که بری شدگان از دین، و عرفان گرایان بی‌دین و دین‌گریز، از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] فرسنگها فاصله داشته و با کمال تأسّف باید گفت هرگز به فهم او نائل نمی‌گردند. به هر جهت [[مولانا]] گذشته از آیات قرآن که از ابتداء تا انتهاء، آن را در این کتاب ترتیب نمودیم، اشاراتی هم در خلال ابیات و غزلها به اسامی‌دیگر قرآن داشته که در این مقدّمه می‌تواند برای مولوی گرایِ قرآن دوست و مشتاقِ دین، مفید و ارزنده باشد<ref>مقدمه، صص 16-15</ref>.


آوردن شواهدی از غزلیات که در آنها الفاظ قرآن، مصحف، سوره، آیه، سوره ای خاص و یا آیاتی مشهور وجود دارد خواننده را مجاب می‌کند که [[دیوان کبیر]] با آنکه ظاهراً یک دیوان شعر است ولی سراینده‌ی آن آن را اینگونه به‌یک کتاب دینی تبدیل کرده است و مراد خویش را نیز که بسط معنای دین است از همین طریق به خود مشتاقان داده است. ولی کاری که نویسنده کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این کتاب کرده است نیز بسیار عظیم و ستودنی است، زیرا وی برای نخستین بار کتاب مولانا را به این نظم در آورده و با سوره‌های قرآن، آن هم به طور جامع تدوین نموده است. وقتی که به فهرست کتاب نظر می‌کنیم تمام سوره‌ها را به ترتیب می‌توانیم ببینیم و این حضور کامل از سوره‌ها و آیات به واقع در یک کتاب شعری بی نظیر است. تصوّر این که ابیاتی یا غزلیاتی به طور پراکنده و بدون در نظر داشتن مواردی خاص در طی زمانهای طولانی گفته شود و بعد با چینشی استادانه دیده شود که تمام یک‌صد و چهارده سوره‌ی قرآن را در بر دارد و از هر کدام آیه‌یا آیاتی را مدّ نظر قرار داده است به راستی که حیرتزاست و جز تحسین چیزی نمی‌توان گفت.
آوردن شواهدی از غزلیات که در آنها الفاظ قرآن، مصحف، سوره، آیه، سوره‌ای خاص و یا آیاتی مشهور وجود دارد خواننده را مجاب می‌کند که [[دیوان کبیر]] با آنکه ظاهراً یک دیوان شعر است ولی سراینده‌ی آن آن را اینگونه به‌یک کتاب دینی تبدیل کرده است و مراد خویش را نیز که بسط معنای دین است از همین طریق به خود مشتاقان داده است. ولی کاری که نویسنده کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این کتاب کرده است نیز بسیار عظیم و ستودنی است، زیرا وی برای نخستین بار کتاب مولانا را به این نظم در آورده و با سوره‌های قرآن، آن هم به طور جامع تدوین نموده است. وقتی که به فهرست کتاب نظر می‌کنیم تمام سوره‌ها را به ترتیب می‌توانیم ببینیم و این حضور کامل از سوره‌ها و آیات به واقع در یک کتاب شعری بی نظیر است. تصوّر این که ابیاتی یا غزلیاتی به طور پراکنده و بدون در نظر داشتن مواردی خاص در طی زمانهای طولانی گفته شود و بعد با چینشی استادانه دیده شود که تمام یک‌صد و چهارده سوره‌ی قرآن را در بر دارد و از هر کدام آیه‌یا آیاتی را مدّ نظر قرار داده است به راستی که حیرتزاست و جز تحسین چیزی نمی‌توان گفت.


مسلّماً جمع این همه شاهد و تنظیم آن با سوره‌های قرآن کاری صعب و دشوار است که بدون شناختی کامل از مولانا، شعر و قرآن چنین تدوینی از محالات است. امّا سابقه‌ی درخشان علمی‌نویسنده و این که در دین‌شناسی و عرفان و به ویژه در مولوی‌شناسی دستی بلند دارد کار را بر وی آسان ساخته و اینهمه نقش عجب را از برای دیده‌ی هنرمندان و مشتاقان قرآن و عرفان پدید آورده است.
مسلّماً جمع این همه شاهد و تنظیم آن با سوره‌های قرآن کاری صعب و دشوار است که بدون شناختی کامل از مولانا، شعر و قرآن چنین تدوینی از محالات است. امّا سابقه‌ی درخشان علمی‌نویسنده و این که در دین‌شناسی و عرفان و به ویژه در مولوی‌شناسی دستی بلند دارد کار را بر وی آسان ساخته و اینهمه نقش عجب را از برای دیده‌ی هنرمندان و مشتاقان قرآن و عرفان پدید آورده است.
خط ۶۹: خط ۶۹:
نویسنده کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در آخر مقدّمه خود می‌گوید: باری آنچه که در این اثر مشاهده می‌کنید برای نخستین بار است که تدوینی بر اساس سوره‌های قرآن دارد و از سوره‌ی مبارکه «حمد» تا سوره مبارکه «ناس» را در برگرفته و آیات خاص هر سوره را در آن طبق شماره ترتیب نموده است. وجود این کتاب که مصحف خاموشان نام گرفته در حقیقت مکمّل کار پیشین، یعنی [[آیات مثنوی معنوی]] است و انجام آن می‌تواند کار را برای فهم بهتر مطالب عرفانی مولانا از طرفی، و از طرفی هم کار مشتاقان قرآن را راحت‌تر کرده و به فهم آیات نزدیکشان سازد. امید است که مشتاقان مولانا با این اثر به حقیقتِ مولانا که عارفی دیندار و مسلمان و قرآن شناس است هرچه بهتر و بیشتر نزدیک شوند و برای اساتید مولوی پژوه هم کاری مرجع و قابل استناد باشد. به هر روی از هرکه این اثر را می‌خواند و بهره می‌گیرد التماس دعا داشته و آروزی این راقم هم این است که این کار عرفانی و قرآنی مورد رضایت خدا و پیامبر(ص) قرار گرفته و باعث خرسندی ولیِّ عارف او یعنی سراینده‌ی [[دیوان کبیر]] نیز باشد<ref>مقدمه، صص 26-25</ref>.
نویسنده کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در آخر مقدّمه خود می‌گوید: باری آنچه که در این اثر مشاهده می‌کنید برای نخستین بار است که تدوینی بر اساس سوره‌های قرآن دارد و از سوره‌ی مبارکه «حمد» تا سوره مبارکه «ناس» را در برگرفته و آیات خاص هر سوره را در آن طبق شماره ترتیب نموده است. وجود این کتاب که مصحف خاموشان نام گرفته در حقیقت مکمّل کار پیشین، یعنی [[آیات مثنوی معنوی]] است و انجام آن می‌تواند کار را برای فهم بهتر مطالب عرفانی مولانا از طرفی، و از طرفی هم کار مشتاقان قرآن را راحت‌تر کرده و به فهم آیات نزدیکشان سازد. امید است که مشتاقان مولانا با این اثر به حقیقتِ مولانا که عارفی دیندار و مسلمان و قرآن شناس است هرچه بهتر و بیشتر نزدیک شوند و برای اساتید مولوی پژوه هم کاری مرجع و قابل استناد باشد. به هر روی از هرکه این اثر را می‌خواند و بهره می‌گیرد التماس دعا داشته و آروزی این راقم هم این است که این کار عرفانی و قرآنی مورد رضایت خدا و پیامبر(ص) قرار گرفته و باعث خرسندی ولیِّ عارف او یعنی سراینده‌ی [[دیوان کبیر]] نیز باشد<ref>مقدمه، صص 26-25</ref>.


در این کتاب ما با متنی کاملاً دینی مواجه هستیم و نویسنده سعی دارد که مولانا را فردی مقیّد به دین و شریعت نشان بدهد که در تمام کارهای مولوی شناسی او این دید کاملاً برجسته و نمایان است و از این بابت با دیگر پژوهندگان مولوی و مثنوی تفاوتی مشخّص دارد. برای نمونه اگر از کتاب شاهدی را بخواهیم در نظر آوریم توجّه به نخستین سوره‌یعنی سوره‌ی حمد می‌تواند روال کار، گستردگی و دقّت پژوهشگر را به ما نشان بدهد، ضمن اینکه ما از هر دو متن قرآنی و شعری نیز نصیبی وافر می‌بریم. در ذیل سوره حمد که متن و ترجمه‌ی آن دیده می‌شود حدود یازده مورد شاهد آورده که مولانا نام این سوره را در غزلیات خود وارد کرده است و در واقع این به منزله‌ی تمهیدی برای ورود به آیات مندرج در سوره‌ی حمد است. بعد از آن به تفکیک آیات از شماره 1 تا 7 تمام مواردی که با همان الفاظ وجود داشته را به ترتیب قرار داده است. مثلاً برای آیه‌ی نخست «الحمدلله ربّ العالمین» هفت شاهد آورده است. برای آیه‌ی سوّم دو شاهد و برای آیه‌ی چهارم شش شاهد و به همین ترتیب با اختلاف تعداد برای هر آیه ای می‌توان اشتشهادی را جست که ما را با معنای شعری آیه همراه و هماهنگ می‌کند.
در این کتاب ما با متنی کاملاً دینی مواجه هستیم و نویسنده سعی دارد که مولانا را فردی مقیّد به دین و شریعت نشان بدهد که در تمام کارهای مولوی شناسی او این دید کاملاً برجسته و نمایان است و از این بابت با دیگر پژوهندگان مولوی و مثنوی تفاوتی مشخّص دارد. برای نمونه اگر از کتاب شاهدی را بخواهیم در نظر آوریم توجّه به نخستین سوره‌یعنی سوره‌ی حمد می‌تواند روال کار، گستردگی و دقّت پژوهشگر را به ما نشان بدهد، ضمن اینکه ما از هر دو متن قرآنی و شعری نیز نصیبی وافر می‌بریم. در ذیل سوره حمد که متن و ترجمه‌ی آن دیده می‌شود حدود یازده مورد شاهد آورده که مولانا نام این سوره را در غزلیات خود وارد کرده است و در واقع این به منزله‌ی تمهیدی برای ورود به آیات مندرج در سوره‌ی حمد است. بعد از آن به تفکیک آیات از شماره 1 تا 7 تمام مواردی که با همان الفاظ وجود داشته را به ترتیب قرار داده است. مثلاً برای آیه‌ی نخست «الحمدلله ربّ العالمین» هفت شاهد آورده است. برای آیه‌ی سوّم دو شاهد و برای آیه‌ی چهارم شش شاهد و به همین ترتیب با اختلاف تعداد برای هر آیه‌ای می‌توان اشتشهادی را جست که ما را با معنای شعری آیه همراه و هماهنگ می‌کند.


بدیهی است که نباید چنین تصوّر کرد که تمام قرآن با الفاظ خاص قدسیِ آن در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و یا [[دیوان کبیر]] وجود داشته باشد، ولی در عین حال باورمندی و ارادت مولانا به قرآن چنین بوده که در حدّ کرامتی ستودنی توانسته در طول زمان و بدون قصد از این آیات در دل ابیات غزل خود استفاده کند و غزلیات خود را نیز اینگونه قداستی معنوی ببخشد. مثلاً بزرگترین سوره‌ی قرآن که بقره است کسی انتظار ندارد که تمام سوره در شعر مولانا وجود داشته باشد، گرچه حتّی وجود دو سه شاهد نیز وی را در این کار والا و برجسته می‌کرده است در عین حال می‌توان با این کتاب شاهد وسعت آیات در این خصوص بود. در سوره بقره طبق چینش نویسنده آیات: 2، 3، 7، 11، 14، 25، 29، 30، 31، 34، 35، 36، 37، 38، 40، 51، 57، 60، 61، 62، 67، 73، 97، 102، 112، 115، 117، 131، 138، 144، 150، 151، 153، 156، 184، 187، 221، 245، 249، 250، 253، 255، 256، 258، 259، 260، 61، 262، 272، 274، 277، 278 و 285 قید شده است، یعنی بیش از پنجاه آیه از سوره‌ی بقره در خلال ابیات مولانا حضوری چشمگیر و نورانی یافته است و این از عجایب است و به طور حتم کسی با این حجم و با این دقّت تا کنون چنین کاری را نکرده است. امّا از نکته ای که نباید غافل بود این که این تعداد از آیات که در سوره‌ی بقره و یا در دیگر سوره‌ها آمده است گاه شواهدی متعدّد تا ده مورد را برای خود حفظ کرده است و اگر این مکرّرات را هم در نظر بگیریم که در دیوان کبیر پراکنده است باید به وسعت حضور آیات در این کتاب شعری اشاره داشته باشیم.
بدیهی است که نباید چنین تصوّر کرد که تمام قرآن با الفاظ خاص قدسیِ آن در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و یا [[دیوان کبیر]] وجود داشته باشد، ولی در عین حال باورمندی و ارادت مولانا به قرآن چنین بوده که در حدّ کرامتی ستودنی توانسته در طول زمان و بدون قصد از این آیات در دل ابیات غزل خود استفاده کند و غزلیات خود را نیز اینگونه قداستی معنوی ببخشد. مثلاً بزرگترین سوره‌ی قرآن که بقره است کسی انتظار ندارد که تمام سوره در شعر مولانا وجود داشته باشد، گرچه حتّی وجود دو سه شاهد نیز وی را در این کار والا و برجسته می‌کرده است در عین حال می‌توان با این کتاب شاهد وسعت آیات در این خصوص بود. در سوره بقره طبق چینش نویسنده آیات: 2، 3، 7، 11، 14، 25، 29، 30، 31، 34، 35، 36، 37، 38، 40، 51، 57، 60، 61، 62، 67، 73، 97، 102، 112، 115، 117، 131، 138، 144، 150، 151، 153، 156، 184، 187، 221، 245، 249، 250، 253، 255، 256، 258، 259، 260، 61، 262، 272، 274، 277، 278 و 285 قید شده است، یعنی بیش از پنجاه آیه از سوره‌ی بقره در خلال ابیات مولانا حضوری چشمگیر و نورانی یافته است و این از عجایب است و به طور حتم کسی با این حجم و با این دقّت تا کنون چنین کاری را نکرده است. امّا از نکته‌ای که نباید غافل بود این که این تعداد از آیات که در سوره‌ی بقره و یا در دیگر سوره‌ها آمده است گاه شواهدی متعدّد تا ده مورد را برای خود حفظ کرده است و اگر این مکرّرات را هم در نظر بگیریم که در دیوان کبیر پراکنده است باید به وسعت حضور آیات در این کتاب شعری اشاره داشته باشیم.


نمونه ای از سوره بقره شاید برای این منظور کافی باشد. آیه‌ی 31 با این متن: «و علّم آدم الأسماء کلّها ثمّ عرضهم علی الملائکة فقال أنبئونی بأسماء هولاء إن کنتم صادقین». و نامها را به تمامی‌به آدم بیاموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید مرا به نامهای اینها خبر دهید.
نمونه‌ای از سوره بقره شاید برای این منظور کافی باشد. آیه‌ی 31 با این متن: «و علّم آدم الأسماء کلّها ثمّ عرضهم علی الملائکة فقال أنبئونی بأسماء هولاء إن کنتم صادقین». و نامها را به تمامی‌به آدم بیاموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید مرا به نامهای اینها خبر دهید.
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' ازیرا اسمها عین مسمّاست ''|2=''ز عین اسم آدم عین بین شد ''<ref>دیوان کبیر، غزل 678</ref>}}
{{ب|'' ازیرا اسمها عین مسمّاست ''|2=''ز عین اسم آدم عین بین شد ''<ref>دیوان کبیر، غزل 678</ref>}}
خط ۹۸: خط ۹۸:
# ویژگی اصلی کتاب چنانکه از ظاهر آن پیداست ابتکار نویسنده است که آیات پراکنده در طول دیوان را با زحمت تمام جمع و مرتّب کرده و این کتاب را بر مبنای قرآن و ترتیب سوره‌های قرآن تنظیم نموده که قبلاً کسی چنین کاری را نکرده بود. ضمن ابتکاری بودن معلوم است که امری شاق و بسیار دشوار نیز بوده است، زیرا فرد باید حدّاقل به دو متن حتّی در ظاهر هم که شده تسلّط داشته باشد و نویسنده کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با سابقه و تسلّطی که بر دین و عرفان دارد به خوبی از عهده‌ی این کار برآمده است.
# ویژگی اصلی کتاب چنانکه از ظاهر آن پیداست ابتکار نویسنده است که آیات پراکنده در طول دیوان را با زحمت تمام جمع و مرتّب کرده و این کتاب را بر مبنای قرآن و ترتیب سوره‌های قرآن تنظیم نموده که قبلاً کسی چنین کاری را نکرده بود. ضمن ابتکاری بودن معلوم است که امری شاق و بسیار دشوار نیز بوده است، زیرا فرد باید حدّاقل به دو متن حتّی در ظاهر هم که شده تسلّط داشته باشد و نویسنده کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با سابقه و تسلّطی که بر دین و عرفان دارد به خوبی از عهده‌ی این کار برآمده است.
# ویژگی دیگر این که خواننده با فهرستی که در ابتدای کتاب وجود دارد به سهولت می‌تواند وارد همان سوره بشود و ناظر به آیاتی باشد که [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در دیوان خود وارد کرده است.
# ویژگی دیگر این که خواننده با فهرستی که در ابتدای کتاب وجود دارد به سهولت می‌تواند وارد همان سوره بشود و ناظر به آیاتی باشد که [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در دیوان خود وارد کرده است.
# دیگر این که جامعیّت کار چنان است که به نظر نمی‌آید بیتی و یا آیه ای مغفول مانده و یا از قلم افتاده باشد، مگر در ضرورت و آنهم از بابت مکرّر بودن و یا مشابهتی که قبلاً متذکر آن شده‌اند.
# دیگر این که جامعیّت کار چنان است که به نظر نمی‌آید بیتی و یا آیه‌ای مغفول مانده و یا از قلم افتاده باشد، مگر در ضرورت و آنهم از بابت مکرّر بودن و یا مشابهتی که قبلاً متذکر آن شده‌اند.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==