۸۱٬۷۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شکل گیری ' به 'شکلگیری ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|سقیفه (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|سقیفه (ابهام زدایی)}} | ||
'''مشروعیت سقیفه''' از سری کتابهای «مسائل سؤال برانگیز در تاریخ اسلام» اثر [[داودی، سعید|سعید داودی]]، است که درباره یکی از مهمترین وقایع صدر اسلام و بعد از وفات پیامبر(ص)؛ یعنی سقیفه بنی ساعده نوشته شده است. | '''مشروعیت سقیفه''' از سری کتابهای «مسائل سؤال برانگیز در تاریخ اسلام» اثر [[داودی، سعید|سعید داودی]]، است که درباره یکی از مهمترین وقایع صدر اسلام و بعد از وفات پیامبر(ص)؛ یعنی سقیفه بنی ساعده نوشته شده است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۴: | ||
وی در ادامه این سؤال را مطرح کرده است که چه انگیزهاى موجب شد که عمر ارتحال پیامبر(ص) را انکار کند و معتقدان به آن را منافق بنامد! درحالیکه انبیاى گذشته نیز از دنیا رفتهاند و مرگ براى همه انسانهاست و هر کس یک روز از این دنیا کوچ خواهد کرد. علاوه بر آن، آیات قرآن- که مسلمانان همیشه آنها را مىخواندند و مىشنیدند- بهروشنی گواهى مىدهد که پیامبر(ص) نیز روزى رحلت خواهد کرد و نمىتوان باور کرد که عمر این آیات را نشنیده باشد<ref>همان، ص13</ref> به نظر وی، عمده دلیل این انکار، آن است که هنگام رحلت پیامبر(ص) ابوبکر در مدینه حضور نداشت و خوف آن بود که در این فرصت کسى به خلافت مسلمین برگزیده شود که مورد رضایت عمر نبوده باشد. لذا با طرح این مسائل و تهدید مسلمانان، توجه آنان را از خلافت پیامبر منصرف ساخت و پسازآنکه ابوبکر آمد و آن آیات را خواند، عمر پذیرفت<ref>همان، ص15</ref> | وی در ادامه این سؤال را مطرح کرده است که چه انگیزهاى موجب شد که عمر ارتحال پیامبر(ص) را انکار کند و معتقدان به آن را منافق بنامد! درحالیکه انبیاى گذشته نیز از دنیا رفتهاند و مرگ براى همه انسانهاست و هر کس یک روز از این دنیا کوچ خواهد کرد. علاوه بر آن، آیات قرآن- که مسلمانان همیشه آنها را مىخواندند و مىشنیدند- بهروشنی گواهى مىدهد که پیامبر(ص) نیز روزى رحلت خواهد کرد و نمىتوان باور کرد که عمر این آیات را نشنیده باشد<ref>همان، ص13</ref> به نظر وی، عمده دلیل این انکار، آن است که هنگام رحلت پیامبر(ص) ابوبکر در مدینه حضور نداشت و خوف آن بود که در این فرصت کسى به خلافت مسلمین برگزیده شود که مورد رضایت عمر نبوده باشد. لذا با طرح این مسائل و تهدید مسلمانان، توجه آنان را از خلافت پیامبر منصرف ساخت و پسازآنکه ابوبکر آمد و آن آیات را خواند، عمر پذیرفت<ref>همان، ص15</ref> | ||
در ادامه، به تشریح ماجرای سقیفه، بر اساس دو گزارش (طبری به نقل از عبدالله بن عبدالرحمن بن ابیعمره انصاری و [[صحيح البخاري]] به نقل از [[ | در ادامه، به تشریح ماجرای سقیفه، بر اساس دو گزارش (طبری به نقل از عبدالله بن عبدالرحمن بن ابیعمره انصاری و [[صحيح البخاري]] به نقل از [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] از عمر)، پرداخته شده است<ref>همان، ص16-29</ref> | ||
نویسنده پس از تشریح چگونگی شکلگیرى سقیفه و معرفى ابوبکر براى خلافت و اینکه این واقعه، امرى ناگهانى و طى یک سلسله حوادث و برخوردها و کشمکشها صورت گرفت و چگونه پسازآنکه بشیر بن سعد و عمر و ابوعبیده بهسرعت با ابوبکر بیعت نمودند، جمعى از انصار نیز با ابوبکر بیعت کردند، در محور دوم، به ادامه ماجرا و بررسی عکسالعملها در این رابطه پرداخته است<ref>همان، ص29-49</ref> | نویسنده پس از تشریح چگونگی شکلگیرى سقیفه و معرفى ابوبکر براى خلافت و اینکه این واقعه، امرى ناگهانى و طى یک سلسله حوادث و برخوردها و کشمکشها صورت گرفت و چگونه پسازآنکه بشیر بن سعد و عمر و ابوعبیده بهسرعت با ابوبکر بیعت نمودند، جمعى از انصار نیز با ابوبکر بیعت کردند، در محور دوم، به ادامه ماجرا و بررسی عکسالعملها در این رابطه پرداخته است<ref>همان، ص29-49</ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۷۶: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[سقیفه: بررسی نحوه | [[سقیفه: بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت پیامبر]] | ||
[[السقيفة و فدك ]] | [[السقيفة و فدك]] | ||
[[السقيفة]] | [[السقيفة]] |