مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۵۷: خط ۵۷:
اين كتاب، مهم‌ترين و معروف‌ترين اثر برسى است كه با شيوه‌اى بديع و ابتكارى و با استفاده از مبانى عرفان نظرى به شرح و تفسير مناقب و فضايل اهل بيت(ع)، خصوصاً [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] پرداخته است. [[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]] در اين اثر، روايات خاصى را كه مربوط به فضايل حضرات معصومان(ع) بوده، نقل نموده كه پيش از او كم‌تر مورد توجّه قرار مى‌گرفته و براى افرادى كه بعد از او آمدند، منبع و مرجع مهمّى شده است.
اين كتاب، مهم‌ترين و معروف‌ترين اثر برسى است كه با شيوه‌اى بديع و ابتكارى و با استفاده از مبانى عرفان نظرى به شرح و تفسير مناقب و فضايل اهل بيت(ع)، خصوصاً [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] پرداخته است. [[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]] در اين اثر، روايات خاصى را كه مربوط به فضايل حضرات معصومان(ع) بوده، نقل نموده كه پيش از او كم‌تر مورد توجّه قرار مى‌گرفته و براى افرادى كه بعد از او آمدند، منبع و مرجع مهمّى شده است.


[[کربن، هانری|هانرى كربن]]، در باره آثار [[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]] و «مشارق الانوار» مى‌نويسد:
[[کربن، هانری|هانرى كربن]]، درباره آثار [[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]] و «مشارق الانوار» مى‌نويسد:


آثار [[حافظ برسی، رجب بن محمد|رجب بُرسى]] براى فلسفه شيعى داراى اهمّيت بسيارى است. در ميان آثار وى، «مشارق الانوار» را كه مهم‌ترين خطبه‌هاى عرفانى منسوب به امام اوّل را شامل مى‌شود، مى‌توان ديباچه‌اى بسيار عالى بر حكمت شيعى تلقّى كرد. اين اثر، شرحى مبسوط در باره حقيقت محمّديّه دارد كه همه كلمات كتاب هستى را شامل مى‌شود. اين حقيقت، مرآت خداست؛ نور واحدى است كه دو ساحت دارد: ساحت ظاهرى كه همان رسالت نبوى است و ساحت باطنى كه ولايت؛ يعنى محبّت الهى متجلّى در امام است.
آثار [[حافظ برسی، رجب بن محمد|رجب بُرسى]] براى فلسفه شيعى داراى اهمّيت بسيارى است. در ميان آثار وى، «مشارق الانوار» را كه مهم‌ترين خطبه‌هاى عرفانى منسوب به امام اوّل را شامل مى‌شود، مى‌توان ديباچه‌اى بسيار عالى بر حكمت شيعى تلقّى كرد. اين اثر، شرحى مبسوط درباره حقيقت محمّديّه دارد كه همه كلمات كتاب هستى را شامل مى‌شود. اين حقيقت، مرآت خداست؛ نور واحدى است كه دو ساحت دارد: ساحت ظاهرى كه همان رسالت نبوى است و ساحت باطنى كه ولايت؛ يعنى محبّت الهى متجلّى در امام است.


[[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]] در اظهار انديشه‌هايش بى‌پروا بوده، محبّت شديد او به اهل بيت(ع) او را واداشته تا بسيارى از غرايب رواياتى را كه در باره خاندان عصمت و طهارت(ع) وارد شده است، در يك جا (در كتاب مشارق) جمع آورد و اين معنا سبب شده تا عدّه‌اى كه حقيقت اين سخنان برايشان روشن نشده است، او را مورد طعن قرار دهند و گروهى ديگر نيز - كه خلوص نيّت و عقيده مؤلّف و وجود همين روايات را در متون مجامع حديثى به‌طور پراكنده مى‌ديده‌اند - به دفاع از او برخيزند. به هر حال، همگان محبّت و ولاى شديد او را نسبت به اهل بيت(ع) مى‌ستايند و مورد تأكيد قرار مى‌دهند.
[[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]] در اظهار انديشه‌هايش بى‌پروا بوده، محبّت شديد او به اهل بيت(ع) او را واداشته تا بسيارى از غرايب رواياتى را كه درباره خاندان عصمت و طهارت(ع) وارد شده است، در يك جا (در كتاب مشارق) جمع آورد و اين معنا سبب شده تا عدّه‌اى كه حقيقت اين سخنان برايشان روشن نشده است، او را مورد طعن قرار دهند و گروهى ديگر نيز - كه خلوص نيّت و عقيده مؤلّف و وجود همين روايات را در متون مجامع حديثى به‌طور پراكنده مى‌ديده‌اند - به دفاع از او برخيزند. به هر حال، همگان محبّت و ولاى شديد او را نسبت به اهل بيت(ع) مى‌ستايند و مورد تأكيد قرار مى‌دهند.


[[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]]، از نخستين كسانى است كه با تطبيق نظراتى كه در مكاتب عرفانى راجع به انسان كامل گفته شده، بر چهارده معصوم(ع)، در صدد معرفى مقام و رتبه بلند ايشان برآمده و آنچه را در باره كرامات و فضايل ايشان آمده، توجيه نموده است؛ در حالى كه پيش از او كتاب‌هاى متعدّدى به ذكر فضايل و مناقب ائمّه اطهار(ع) اختصاص يافته بود، امّا هيچ‌يك از آنها به‌صورت مستقيم و مفصّل به بررسى و تفسير فضايل مذكور نمى‌پرداخت. [[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]]، مستقيماً به اين كار پرداخته و كتاب «مشارق» را بر مبناى دوگانه ذكر فضايل و توجيه آنها نگاشته است. در مواردى نيز توجيهات او جنبه اقناعى داشته و راه جدال احسن را در پيش گرفته است. ازاين‌رو است كه تأثّرش از نظرات عرفا در سخنانش مشهود است و حتّى در موردى مستقيماً از محى‌الدين نام مى‌برد.
[[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]]، از نخستين كسانى است كه با تطبيق نظراتى كه در مكاتب عرفانى راجع به انسان كامل گفته شده، بر چهارده معصوم(ع)، در صدد معرفى مقام و رتبه بلند ايشان برآمده و آنچه را درباره كرامات و فضايل ايشان آمده، توجيه نموده است؛ در حالى كه پيش از او كتاب‌هاى متعدّدى به ذكر فضايل و مناقب ائمّه اطهار(ع) اختصاص يافته بود، امّا هيچ‌يك از آنها به‌صورت مستقيم و مفصّل به بررسى و تفسير فضايل مذكور نمى‌پرداخت. [[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]]، مستقيماً به اين كار پرداخته و كتاب «مشارق» را بر مبناى دوگانه ذكر فضايل و توجيه آنها نگاشته است. در مواردى نيز توجيهات او جنبه اقناعى داشته و راه جدال احسن را در پيش گرفته است. ازاين‌رو است كه تأثّرش از نظرات عرفا در سخنانش مشهود است و حتّى در موردى مستقيماً از محى‌الدين نام مى‌برد.


[[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]] در ابتداى كتاب «مشارق»، افهام عادى را از درك مرتبه اميرالمؤمنين(ع) قاصر مى‌داند و از ملامت‌گرى و حسادت برخى از معاصران خود شكوه مى‌نمايد. پس از آن، فصول متعدّدى را به علم حُروف و شرافت آن اختصاص داده و با بهره‌گيرى از آن، به بيان فضايل و مناقب معصومين(ع) مى‌پردازد.
[[حافظ برسی، رجب بن محمد|بُرسى]] در ابتداى كتاب «مشارق»، افهام عادى را از درك مرتبه اميرالمؤمنين(ع) قاصر مى‌داند و از ملامت‌گرى و حسادت برخى از معاصران خود شكوه مى‌نمايد. پس از آن، فصول متعدّدى را به علم حُروف و شرافت آن اختصاص داده و با بهره‌گيرى از آن، به بيان فضايل و مناقب معصومين(ع) مى‌پردازد.


هم‌چنين، در اين راه از علم نُقَط و دواير نيز بهره جسته و در باره اسرار سوره فاتحه و اسم اعظم مطالبى مطرح مى‌نمايد. از جمله مباحث كتاب، گفتارى است در باره حقيقت نقطه و فيض اوّل و اينكه انبيا مظاهر اسماى الهى‌اند. پس از آن، اخبارى را كه در فضل على(ع) و فرزندانش رسيده، مطرح نموده و به دنبال آن، اشعارى را كه در مدح اهل بيت و اميرالمؤمنين(ع) سروده، آورده و طرفه، آنكه بحث جالبى در باره برائت جستن ائمه(ع) از غُلات به ميان مى‌آورد و رواياتى را در ذم غُلات از حضرات معصومين(ع) نقل مى‌كند. بعد از آن، فصولى را به بيان اسرار ائمه و كرامات ايشان اختصاص داده و در باره اسرار تك‌تك چهارده معصوم طىّ فصولى مستقل، بحث مى‌نمايد. بيشتر مباحث كتاب، به بيان فضايل [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اختصاص دارد. در بخش‌هاى پايانى كتاب، چند خطبه منسوب به اميرالمؤمنين را آورده، مثل خطبه افتخار(خطبة البيان) و خطبه تطنجيه.
هم‌چنين، در اين راه از علم نُقَط و دواير نيز بهره جسته و درباره اسرار سوره فاتحه و اسم اعظم مطالبى مطرح مى‌نمايد. از جمله مباحث كتاب، گفتارى است درباره حقيقت نقطه و فيض اوّل و اينكه انبيا مظاهر اسماى الهى‌اند. پس از آن، اخبارى را كه در فضل على(ع) و فرزندانش رسيده، مطرح نموده و به دنبال آن، اشعارى را كه در مدح اهل بيت و اميرالمؤمنين(ع) سروده، آورده و طرفه، آنكه بحث جالبى درباره برائت جستن ائمه(ع) از غُلات به ميان مى‌آورد و رواياتى را در ذم غُلات از حضرات معصومين(ع) نقل مى‌كند. بعد از آن، فصولى را به بيان اسرار ائمه و كرامات ايشان اختصاص داده و درباره اسرار تك‌تك چهارده معصوم طىّ فصولى مستقل، بحث مى‌نمايد. بيشتر مباحث كتاب، به بيان فضايل [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اختصاص دارد. در بخش‌هاى پايانى كتاب، چند خطبه منسوب به اميرالمؤمنين را آورده، مثل خطبه افتخار(خطبة البيان) و خطبه تطنجيه.


از جمله مهم‌ترين انتقادات مخالفان نويسنده، استفاده وى از علم حروف و غلوّآميز بودن مطالب كتاب و نيز آوردن دو خطبه مزبور در ضمن كتاب است.
از جمله مهم‌ترين انتقادات مخالفان نويسنده، استفاده وى از علم حروف و غلوّآميز بودن مطالب كتاب و نيز آوردن دو خطبه مزبور در ضمن كتاب است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش