۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عموما ' به 'عموماً') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در خاتمه نيز مؤلف از نياكان و پدران و عموها و دايىهاى خويش ياد مىكند و نمونهاى از شعر ايشان را يادآور مىشود. | در خاتمه نيز مؤلف از نياكان و پدران و عموها و دايىهاى خويش ياد مىكند و نمونهاى از شعر ايشان را يادآور مىشود. | ||
مصحح كتاب، ارزشهاى اين تذكره را در چهار بخش تاريخ، ادبيات، تصوف و مردمشناسى به تفصيل بيان كرده است؛ اما بايد گفت كه بيشتر كسانى كه نامشان در اين تذكره به عنوان شاعر آمده است، در تاريخ ادبيات فارسى چندان شهرتى ندارند و حتى نام آنان به جز در اين تذكره در جايى ديگر نيامده است. اينان كسانى هستند كه به روايت مؤلف «گاه ميل شعر مىكردهاند» و يا به ندرت مرتكب شعر مىشدهاند و | مصحح كتاب، ارزشهاى اين تذكره را در چهار بخش تاريخ، ادبيات، تصوف و مردمشناسى به تفصيل بيان كرده است؛ اما بايد گفت كه بيشتر كسانى كه نامشان در اين تذكره به عنوان شاعر آمده است، در تاريخ ادبيات فارسى چندان شهرتى ندارند و حتى نام آنان به جز در اين تذكره در جايى ديگر نيامده است. اينان كسانى هستند كه به روايت مؤلف «گاه ميل شعر مىكردهاند» و يا به ندرت مرتكب شعر مىشدهاند و عموماًاحباب و ياران مؤلف بودهاند. | ||
نثارى به رسم اديبان قديم «سخن» را به دو صورت تقسيم مىكند: نثر و نظم. به نظر وى وزن يكى از اساسىترين عناصر شعر است و او شعر را در واقع «سخن موزون» مىداند. همين تلقى از شعر سبب شده است تا مؤلف هر موزون طبعى را در زمره شعرا بياورد. | نثارى به رسم اديبان قديم «سخن» را به دو صورت تقسيم مىكند: نثر و نظم. به نظر وى وزن يكى از اساسىترين عناصر شعر است و او شعر را در واقع «سخن موزون» مىداند. همين تلقى از شعر سبب شده است تا مؤلف هر موزون طبعى را در زمره شعرا بياورد. |
ویرایش