مدارك العروة (اشتهاردي): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'في‌الدين' به 'في‌ الدين'
جز (جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «')
جز (جایگزینی متن - 'في‌الدين' به 'في‌ الدين')
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR00395J1.jpg|بندانگشتی|مدارک العروة (اشتهاردی)]]
| تصویر =NUR00395J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =مدارک العروة (اشتهاردی)
|+ |
| عنوان‌های دیگر =العروه الوثقی. شرح
|-
| پدیدآوران =
! نام کتاب!! data-type='bookName'|مدارک العروة (اشتهاردی)
[[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم]] (نویسنده)
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|الـعروه الوثقی. شرح
|-
|پدیدآورندگان
|data-type='authors'|[[یزدی، محمد کاظم بن عبدالعظیم]] (نويسنده)


[[اشتهاردی، علی پناه]] (نويسنده)
[[اشتهاردی، علی پناه]] (نویسنده)
|-
| زبان =عربی
|زبان  
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏183‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ی‎‏4‎‏ ‎‏ع‎‏4022‎‏ ‎‏1376
|data-type='language'|عربی
| موضوع =
|-
فقه جعفری - قرن 14
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏183‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ی‎‏4‎‏ ‎‏ع‎‏4022‎‏ ‎‏1376
|-
|موضوع  
|data-type='subject'|فقه جعفری - قرن 14


یزدی، محمد کاظم بن عبدالعظیم، 1247؟ - 1338؟ق. العروه الوثقی - نقد و تفسیر
یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم، 1247؟ - 1338؟ق. العروه الوثقی - نقد و تفسیر
|-
| ناشر =
|ناشر  
منظمة الاوقاف و الشؤون الخیریة، دار الأسوة للطباعة و النشر
|data-type='publisher'|منظمة الاوقاف و الشؤون الخیریة، دار الأسوة للطباعة و النشر
| مکان نشر =تهران - ایران
|-
| سال نشر = 1417 ق  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|تهران - ایران
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1417 هـ.ق  
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE395AUTOMATIONCODE
|}
</div>


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00395AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| تعداد جلد =30
| کتابخانۀ دیجیتال نور =00395
| کتابخوان همراه نور =00395
| کد پدیدآور =


== معرفى اجمالى ==
| پس از =
| پیش از =
}}


'''مدارک العروة'''، يكى از چندين شرحى است كه بر كتاب شريف عروة الوثقاى مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] نوشته شده است.


«مدارك العروة»، يكى از چندين شرحى است كه بر كتاب شريف عروة الوثقاى مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] نوشته شده است.
اين كتاب را آیت‌الله [[اشتهاردی، علی‌پناه|على پناه اشتهاردى]] به زبان عربى و در سى جلد تأليف نموده و مقدمه‌اى كه بر آن نوشته مصادف با رحلت بنيان‌گذار جمهورى اسلامى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) است كه خود به اين موضوع اشاره كرده‌اند.


اين كتاب را آیت‌الله [[اشتهاردی، علی‌پناه|على پناه اشتهاردى]]  به زبان عربى و در سى جلد تأليف نموده و مقدمه‌اى كه بر آن نوشته مصادف با رحلت بنيان‌گذار جمهورى اسلامى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) است كه خود به اين موضوع اشاره كرده‌اند.
ايشان هم‌چنين چند شرح مهم از شروح عروه را نام برده و شرحى از زندگى مؤلف عروه و نيز زندگى‌نامه خود را قبل از ورود به مباحث كتاب آورده است.


ايشان هم‌چنين چند شرح مهم از شروع عروه را نام برده و شرحى از زندگى مؤلف عروه و نيز زندگى‌نامه خود را قبل از ورود به مباحث كتاب آورده است.
شروحى كه بر عروه نوشته شده‌اند، غالباً  در دو قالب تعلقيات درس بزرگانى كه متن درسشان عروه بوده و نوشتن شرح به صورت ابتدايى مى‌باشد كه كتاب حاضر از قسم دوم است.
 
شروحى كه بر عروه نوشته شده‌اند، غالبا در دو قالب تعلقيات درس بزرگانى كه متن درسشان عروه بوده و نوشتن شرح به صورت ابتدايى مى‌باشد كه كتاب حاضر از قسم دوم است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
كتاب [[العروة الوثقی]] را [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] از بحث تقليد شروع كرده و با بحث وصيت به پايان برده است.


ايشان براى هر باب فقهى مسائل و فروعاتى را مطرح كرده‌اند كه شارح اقدام به بيان مدارک و مآخذ اين مسائل نموده است.


كتاب عروة الوثقى را [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]]  از بحث تقليد شروع كرده و با بحث وصيت به پايان برده است.
باب اجتهاد و تقليد داراى هفتاد و دو مسئله، باب طهارت كه در دو فصل است، ابتدا درباره آنها مسائلى مطرح شده و سپس به بحث نجاسات رسيده است.
 
ايشان براى هر باب فقهى مسائل و فروعاتى را مطرح كرده‌اند كه شارح اقدام به بيان مدارك و مآخذ اين مسائل نموده است.
 
باب اجتهاد و تقليد داراى هفتاد و دو مسئله، باب طهارت كه در دو فصل است، ابتدا در باره آنها مسائلى مطرح شده و سپس به بحث نجاسات رسيده است.


وضو و غسل ديگر مباحث مطرح شده در باب طهارت مى‌باشند. اين مباحث تا جلد دهم كتاب را به خود اختصاص داده‌اند كه حاكى از بسط و شرح قابل توجه مطالب مى‌باشد.
وضو و غسل ديگر مباحث مطرح شده در باب طهارت مى‌باشند. اين مباحث تا جلد دهم كتاب را به خود اختصاص داده‌اند كه حاكى از بسط و شرح قابل توجه مطالب مى‌باشد.
خط ۷۷: خط ۶۱:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مسائل اجتهاد و تقليد  
مسائل اجتهاد و تقليد  


خط ۸۷: خط ۶۹:
ايشان در مبحث تقليد با استناد به چند آيه، دنبال بيان حكم شرعى آن بوده، بعد مسئله اجتهاد را پيش كشيده و راجع به آن ادله‌اى را طرح مى‌نمايد.
ايشان در مبحث تقليد با استناد به چند آيه، دنبال بيان حكم شرعى آن بوده، بعد مسئله اجتهاد را پيش كشيده و راجع به آن ادله‌اى را طرح مى‌نمايد.


از جلمه ادله مورد اشاره در اين بخش آيه 122 سوره التوبة است كه مى‌فرمايد: '''«فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم يحذرون»'''.
از جلمه ادله مورد اشاره در اين بخش آيه 122 سوره التوبة است كه مى‌فرمايد: '''«فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في‌ الدين و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم يحذرون»'''.


از اخبار هم آن دسته از روايات كه دلالت بر لزوم يادگيرى علوم اهل بيت(عليهم السلام) و تعليم آنها به مردم مى‌كنند، شاهد اين مسئله هستند.
از اخبار هم آن دسته از روايات كه دلالت بر لزوم يادگيرى علوم اهل‌بيت عليهم‌السلام و تعليم آنها به مردم مى‌كنند، شاهد اين مسئله هستند.


ماتن در مسئله دوم جواز عمل به احتياط را براى مجتهد و مقلد مطرح مى‌كند و شارح نيز بحثى را در زمينه احتياط مطرح مى‌كند كه حلال بسيارى از اشكالات در اين موضوع مى‌تواند باشد.
ماتن در مسئله دوم جواز عمل به احتياط را براى مجتهد و مقلد مطرح مى‌كند و شارح نيز بحثى را در زمينه احتياط مطرح مى‌كند كه حلال بسيارى از اشكالات در اين موضوع مى‌تواند باشد.
خط ۹۷: خط ۷۹:
كتاب طهارت  
كتاب طهارت  


باب طهارت كه از جلد دوم كتاب شروع مى‌شود با مقدمه‌اى از سوى شارح آغاز شده كه در آن مقدمه راجع به اشخاص ذكر شده در متن، توضيحاتى را بيان نموده است. اين افراد عبارتند از: [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، صدوق و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]].
باب طهارت كه از جلد دوم كتاب شروع مى‌شود با مقدمه‌اى از سوى شارح آغاز شده كه در آن مقدمه راجع به اشخاص ذكر شده در متن، توضيحاتى را بيان نموده است. اين افراد عبارتند از: [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]]، [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|صدوق]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]].


ايشان، نكاتى را نيز در مورد [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] ذكر كرده و وارد ديباچه مى‌شود و در آن‌جا شكر الهى را با شناخت عبادات و عمل بدانها ميسر مى‌داند.
ايشان، نكاتى را نيز در مورد [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] ذكر كرده و وارد ديباچه مى‌شود و در آن‌جا شكر الهى را با شناخت عبادات و عمل بدانها ميسر مى‌داند.
خط ۱۲۷: خط ۱۰۹:
ايشان مى‌فرمايد: قرار دادن آب نابع در مقابل جارى زيبا نيست، زيرا حكمشان يكى بوده، چون هر دو با وجود قلت، نجس نمى‌گردند و علتش داراى ماده بودنشان است. در مورد نجاسات هم كه عنوان فصل بعدى باب طهارت است، دوازده مورد از سوى ماتن برشمرده شده كه شارح تعداد آنها را طبق نقل‌هاى مختلف گوناگون مى‌داند و مى‌گويد: بعضى تعدادشان را ده، بعضى يازده و برخى ديگر دوازده مورد شمرده‌اند.
ايشان مى‌فرمايد: قرار دادن آب نابع در مقابل جارى زيبا نيست، زيرا حكمشان يكى بوده، چون هر دو با وجود قلت، نجس نمى‌گردند و علتش داراى ماده بودنشان است. در مورد نجاسات هم كه عنوان فصل بعدى باب طهارت است، دوازده مورد از سوى ماتن برشمرده شده كه شارح تعداد آنها را طبق نقل‌هاى مختلف گوناگون مى‌داند و مى‌گويد: بعضى تعدادشان را ده، بعضى يازده و برخى ديگر دوازده مورد شمرده‌اند.


اين تعداد در وسيله به بيست و يك مورد نيز رسيده است كه عرق حيوان نجاست‌خوار، عرق جنب از حرام و شير صبيه از موارد اختلافى مى‌باشند. اولين مواردى كه نام برده شده و در باره‌شان به بيان ادله پرداخته‌اند، طبق روال كتب فقهى بول و غائط حيوانات حرام گوشت اعم از انسان و غير انسان مى‌باشد؛ فرقى هم بين حيوانات دريايى، خشكى و داراى خون جهنده و غير آن وجود ندارد.
اين تعداد در وسيله به بيست و يك مورد نيز رسيده است كه عرق حيوان نجاست‌خوار، عرق جنب از حرام و شير صبيه از موارد اختلافى مى‌باشند. اولين مواردى كه نام برده شده و درباره‌شان به بيان ادله پرداخته‌اند، طبق روال كتب فقهى بول و غائط حيوانات حرام گوشت اعم از انسان و غير انسان مى‌باشد؛ فرقى هم بين حيوانات دريايى، خشكى و داراى خون جهنده و غير آن وجود ندارد.


از جمله مسائلى كه در بحث نجاسات مطرح شده، احتياطى بودن اجتناب از روباه، خرگوش، قورباغه، عقرب و موش و هر حيوانى كه مسخ شده، مى‌باشد. ماتن مى‌گويد: گر چه اقوى عدم نجاستشان مى‌باشد.
از جمله مسائلى كه در بحث نجاسات مطرح شده، احتياطى بودن اجتناب از روباه، خرگوش، قورباغه، عقرب و موش و هر حيوانى كه مسخ شده، مى‌باشد. ماتن مى‌گويد: گر چه اقوى عدم نجاستشان مى‌باشد.
خط ۱۳۷: خط ۱۱۹:
شارح در ابتداى جلد چهارم كه تتمه باب طهارت است مقدمه‌اى دارد كه در آن با اشاره به حديث تفقه، به فضيلت علم و اقسام آن اشاره نموده است.
شارح در ابتداى جلد چهارم كه تتمه باب طهارت است مقدمه‌اى دارد كه در آن با اشاره به حديث تفقه، به فضيلت علم و اقسام آن اشاره نموده است.


وى نخست حديثى از پيامبر(ص) را در مورد شخصى كه مردم اطرافش جمع شده بودند و او از انساب عرب برايشان مى‌گفت، نقل مى‌كند كه پيامبر(ص) در مورد چنين علمى فرمود: اين علمى است كه ندانستنش ضررى به انسان نمى‌رساند.
وى نخست حديثى از پيامبر(ص) را در مورد شخصى كه مردم اطرافش جمع شده بودند و او از انساب عرب برایشان مى‌گفت، نقل مى‌كند كه پيامبر(ص) در مورد چنين علمى فرمود: اين علمى است كه ندانستنش ضررى به انسان نمى‌رساند.


علم واقعى به سه صورت است: آية محكمة، فريضة عادلة، سنة قائمة و ما خلاهن فهو فضل كه در تفسير اين علوم به ترتيب گفته‌اند مراد علم توحيد، علم اخلاق و علم فقه مى‌باشد.
علم واقعى به سه صورت است: آية محكمة، فريضة عادلة، سنة قائمة و ما خلاهن فهو فضل كه در تفسير اين علوم به ترتيب گفته‌اند مراد علم توحيد، علم اخلاق و علم فقه مى‌باشد.


از باب طهارت نيز اولين فصلى كه نقل شده، موجبات وضو و نواقض آن مى‌باشد كه شارح در اين‌جا راجع به وجوب وضو مطالبى را بيان نموده و سپس وارد بيان مدارك مسئله اول شده است.
از باب طهارت نيز اولين فصلى كه نقل شده، موجبات وضو و نواقض آن مى‌باشد كه شارح در اين‌جا راجع به وجوب وضو مطالبى را بيان نموده و سپس وارد بيان مدارک مسئله اول شده است.


در جلد پنجم هم كه باز ادامه باب طهارت است، غسل مطرح شده و ابتدا از مسائل غسل جنابت آغاز شده است. اولين مسئله اين فصل مستحب نفسى و واجب غيرى بودن غسل جنابت براى اهداف واجبه، مانند خواندن نماز، گرفتن روزه، خواندن عزائم و... مى‌باشد.
در جلد پنجم هم كه باز ادامه باب طهارت است، غسل مطرح شده و ابتدا از مسائل غسل جنابت آغاز شده است. اولين مسئله اين فصل مستحب نفسى و واجب غيرى بودن غسل جنابت براى اهداف واجبه، مانند خواندن نماز، گرفتن روزه، خواندن عزائم و... مى‌باشد.
خط ۱۶۷: خط ۱۴۹:
مبحث تيمم هم دهمين جلد را به خود اختصاص داده است.
مبحث تيمم هم دهمين جلد را به خود اختصاص داده است.


بيان آنچه تيمم بر آن صحيح است، شرطيت پاك بودن آنچه بر آن تيمم مى‌شود، كيفيت تيمم و احكام تيمم، فصول تيمم در اين بخش هستند.
بيان آنچه تيمم بر آن صحيح است، شرطيت پاک بودن آنچه بر آن تيمم مى‌شود، کیفیت تيمم و احكام تيمم، فصول تيمم در اين بخش هستند.


در جلد يازدهم مبحث صلات شروع مى‌شود. در مقدمه اين بحث شارح مى‌گويد: ماتن چهل و شش فصل براى صلات ترتيب داده كه در نهايت با يك خاتمه پايان مى‌پذيرد.
در جلد يازدهم مبحث صلات شروع مى‌شود. در مقدمه اين بحث شارح مى‌گويد: ماتن چهل و شش فصل براى صلات ترتيب داده كه در نهايت با يك خاتمه پايان مى‌پذيرد.


وى توضيحات جالبى را در باره نماز ارائه نموده كه وجوبش از زمان آدم(ع) تا خاتم(ص)، بحثى در معنى فارسى صلات كه نماز است و بيان اينكه نماز باعث فلاح و رستگارى مؤمنان است از آن جمله مى‌باشند.
وى توضيحات جالبى را درباره نماز ارائه نموده كه وجوبش از زمان آدم(ع) تا خاتم(ص)، بحثى در معنى فارسى صلات كه نماز است و بيان اينكه نماز باعث فلاح و رستگارى مؤمنان است از آن جمله مى‌باشند.


از آياتى هم كه ايشان بدانها استناد جسته‌اند مى‌توان به آيه 1 و 2 سوره مؤمنون كه مى‌فرمايد: '''«قد أفلح المؤمنون الذين في صلاتهم خاشعون»'''، آيه 3 سوره البقره كه مى‌فرمايد: '''«هدى للمتقين الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلاة»''' و امثال آنها اشاره كرد كه همگى مقتضاى اصل ايمان را برپايى نماز برشمرده‌اند.
از آياتى هم كه ايشان بدانها استناد جسته‌اند مى‌توان به آيه 1 و 2 سوره مؤمنون كه مى‌فرمايد: '''«قد أفلح المؤمنون الذين في صلاتهم خاشعون»'''، آيه 3 سوره البقره كه مى‌فرمايد: '''«هدى للمتقين الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلاة»''' و امثال آنها اشاره كرد كه همگى مقتضاى اصل ايمان را برپايى نماز برشمرده‌اند.


ايشان مى‌فرمايد: بعضى از مفسرين نماز را به دين معنا كرده‌اند كه علتش تأكيد بسيار زياد قرآن در مورد نماز است، لكن نيازى به تفسير خلاف ظاهر نبوده و از آن‌جايى كه نماز از لوازم دين مى‌باشد و به وسيله آن معبود شناخته مى‌گردد، خود به اندازه كافى از اهميت برخوردار بوده و چنين تفاسيرى جايى ندارند. تعداد فرايض، اوقات نمازهاى يوميه، اوقات رواتب يا همان نوافل، احكام اوقات، قبله، ستر و ساتر، مكان مصلى، اذان و اقامه و چندين بحث ديگر در باره نماز، عناوين فصول باب صلات مى‌باشند.
ايشان مى‌فرمايد: بعضى از مفسرين نماز را به دين معنا كرده‌اند كه علتش تأكيد بسيار زياد قرآن در مورد نماز است، لكن نيازى به تفسير خلاف ظاهر نبوده و از آن‌جايى كه نماز از لوازم دين مى‌باشد و به وسيله آن معبود شناخته مى‌گردد، خود به اندازه كافى از اهميت برخوردار بوده و چنين تفاسيرى جايى ندارند. تعداد فرايض، اوقات نمازهاى يوميه، اوقات رواتب يا همان نوافل، احكام اوقات، قبله، ستر و ساتر، مكان مصلى، اذان و اقامه و چندين بحث ديگر درباره نماز، عناوين فصول باب صلات مى‌باشند.


مباحث صلات تا جلد نوزدهم كتاب ادامه داشته و باب صوم از جلد بيستم شروع مى‌گردد.
مباحث صلات تا جلد نوزدهم كتاب ادامه داشته و باب صوم از جلد بيستم شروع مى‌گردد.
خط ۱۸۵: خط ۱۶۷:
چهارده مورد مكروه براى روزه‌دار ذكر شده كه ما به چند مورد از آنها اشاره مى‌نماييم: مباشرت با زنان اعم از بوسيدن، ملامسه و سرمه كشيدن با چيزى كه داراى مشك و... مى‌باشد، داخل شدن در حمام، بيرون آوردن خونى كه باعث ضعف شود، بوييدن گل، نشستن زن داخل آب، ريختن دارو در بينى و كشيدن دندان و هر كارى كه باعث جريان خون از دهان شود.
چهارده مورد مكروه براى روزه‌دار ذكر شده كه ما به چند مورد از آنها اشاره مى‌نماييم: مباشرت با زنان اعم از بوسيدن، ملامسه و سرمه كشيدن با چيزى كه داراى مشك و... مى‌باشد، داخل شدن در حمام، بيرون آوردن خونى كه باعث ضعف شود، بوييدن گل، نشستن زن داخل آب، ريختن دارو در بينى و كشيدن دندان و هر كارى كه باعث جريان خون از دهان شود.


در جلد بيست و يك نيز چند فصل در باره صوم بيان شده كه طرق ثبوت هلال، احكام روزه قضا و احكام روزه كفاره از آن جمله هستند.
در جلد بيست و يك نيز چند فصل درباره صوم بيان شده كه طرق ثبوت هلال، احكام روزه قضا و احكام روزه كفاره از آن جمله هستند.


بعد از بحث صوم نوبت مى‌رسد به اعتكاف.
بعد از بحث صوم نوبت مى‌رسد به اعتكاف.


باب اعتكاف: ماتن در تعريف اعتكاف مى‌گويد: هو اللبث في المسجد بقصد العبادة بل لا يبعد كفاية قصد التعبد بنفس اللبث و إن لم يضم إليه قصد عبادة أخرى خارجة عنه لكن الأحوط هو الأول.
باب اعتكاف: ماتن در تعريف اعتكاف مى‌گويد: هو اللبث في المسجد بقصد العبادة بل لا يبعد كفاية قصد التعبدبنفس اللبث و إن لم يضم إليه قصد عبادة أخرى خارجة عنه لكن الأحوط هو الأول.


شارح لبث، اقامت، حبس و معنى لغوى اعتكاف را بيان كرده و چند آيه از قرآن را كه اشاره به بحث اعتكاف دارند، نام برده؛ از آن جمله‌اند آيه 25 سوره حج كه مى‌فرمايد: '''«و المسجد الحرام الذي جعلناه للناس سواء العاكف فيه و الباد»''' و آيه 125 سوره بقره كه مى‌فرمايد: '''«و عهدنا إلى إبراهيم و إسماعيل أن طهرا بيتي للطائفين و العاكفين و الركع السجود»'''.
شارح لبث، اقامت، حبس و معنى لغوى اعتكاف را بيان كرده و چند آيه از قرآن را كه اشاره به بحث اعتكاف دارند، نام برده؛ از آن جمله‌اند آيه 25 سوره حج كه مى‌فرمايد: '''«و المسجد الحرام الذي جعلناه للناس سواء العاكف فيه و الباد»''' و آيه 125 سوره بقره كه مى‌فرمايد: '''«و عهدنا إلى إبراهيم و إسماعيل أن طهرا بيتي للطائفين و العاكفين و الركع السجود»'''.
خط ۲۱۱: خط ۱۹۳:
باب حج: جلدهاى بيست و چهار، بيست و پنج و بيست و شش راجع به حج بوده و فصول مختلفى از اين باب را در بر گرفته‌اند.
باب حج: جلدهاى بيست و چهار، بيست و پنج و بيست و شش راجع به حج بوده و فصول مختلفى از اين باب را در بر گرفته‌اند.


ماتن، ابتدا توضيحات مفصلى راجع به اين فريضه مهم الهى بيان مى‌نمايد كه همراه با اشاراتى به آيات كريمه قرآن مى‌باشند.
ماتن، ابتدا توضيحات مفصلى راجع به اين فريضه مهم الهى بيان مى‌نمايد كه همراه با اشاراتى به آيات كريمه قرآن مى‌باشند.


اولين آيه‌اى كه در تمام آثار فقهى در باره حج بدان اشاره مى‌شود آيه 97 سوره آل عمران است كه مى‌فرمايد: '''«و لله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا»'''.
اولين آيه‌اى كه در تمام آثار فقهى درباره حج بدان اشاره مى‌شود آيه 97 سوره آل عمران است كه مى‌فرمايد: '''«و لله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا»'''.


شارح راجع به توضيحات ابتدايى باب مى‌فرمايد: آنچه در اين قسمت ملاحظه مى‌شود رشحات قلم نوه ماتن سيد محمد است كه در محراب به شهادت رسيده است.
شارح راجع به توضيحات ابتدايى باب مى‌فرمايد: آنچه در اين قسمت ملاحظه مى‌شود رشحات قلم نوه ماتن سيد محمد است كه در محراب به شهادت رسيده است.
خط ۲۲۳: خط ۲۰۵:
باب اجاره  
باب اجاره  


اجاره، موضوع مطرح شده در جلد بيست و هفتم مدارك العروة است. اين باب داراى هفت فصل و يك خاتمه مى‌باشد.
اجاره، موضوع مطرح شده در جلد بيست و هفتم مدارک العروة است. اين باب داراى هفت فصل و يك خاتمه مى‌باشد.


در اين فصول اشاره‌اى به اركان اجاره، عقد لازم بودن اجاره، مالك شدن مستأجر منفعت را در اجاره اعيان، امانت بودن عين مستأجره در دست مستأجر، كفايت مالكيت موجر نسبت به منفعت در صحت اجاره، عدم جواز اجاره زمين براى كاشت گندم و جو و تنازع واقع شده ميان موجر و مستأجر، شده است.
در اين فصول اشاره‌اى به اركان اجاره، عقد لازم بودن اجاره، مالك شدن مستأجر منفعت را در اجاره اعيان، امانت بودن عين مستأجره در دست مستأجر، كفايت مالكيت موجر نسبت به منفعت در صحت اجاره، عدم جواز اجاره زمين براى كاشت گندم و جو و تنازع واقع شده ميان موجر و مستأجر، شده است.
خط ۲۶۱: خط ۲۴۳:
ماتن در سرآغاز اين باب به استحباب نفسى اين سنت حسنه نبوى اشاره نموده و آيه 32 سوره نور را يادآورى مى‌نمايد كه فرموده: '''«و أنكحوا الأيامى منكم و الصالحين من عبادكم و إمائكم إن يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله و الله واسع عليهم»'''، بعد اشاره به نبوى مشهور دارد كه مى‌فرمايد: «النكاح سنتي و من رغب عن سنتي فليس مني». اين بحث مجموعا دوازده فصل دارد كه به جوانب مختلف نكاح موقت و دائم رسيدگى نموده است.
ماتن در سرآغاز اين باب به استحباب نفسى اين سنت حسنه نبوى اشاره نموده و آيه 32 سوره نور را يادآورى مى‌نمايد كه فرموده: '''«و أنكحوا الأيامى منكم و الصالحين من عبادكم و إمائكم إن يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله و الله واسع عليهم»'''، بعد اشاره به نبوى مشهور دارد كه مى‌فرمايد: «النكاح سنتي و من رغب عن سنتي فليس مني». اين بحث مجموعا دوازده فصل دارد كه به جوانب مختلف نكاح موقت و دائم رسيدگى نموده است.


مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] در كتاب خود؛ يعنى عروة الوثقى به كتاب‌هاى طلاق و حدود و ديات و قصاص و... نپرداخته است.
مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] در كتاب خود؛ يعنى [[العروة الوثقی]] به كتاب‌هاى طلاق و حدود و ديات و قصاص و... نپرداخته است.
 
كتاب بعدى كتاب وصيت است كه آخرين باب عروه و شرح آن را تشكيل مى‌دهد. شارح مى‌گويد: اين كتاب در آثار قدما غالبا به كتاب وصايا تعبير مى‌شود و علت صيغه جمع بودنش در واقع اشاره به اقسام وصيت است. ايشان در ادامه به چند روايت اشاره مى‌نمايد كه در راستاى ترغيب به وصيت مى‌باشند؛ از جمله، اين روايت از پيامبر(ص) است كه مى‌فرمايد: «الوصية حق على كل مسلم» يا اين روايت كه مى‌فرمايد: «لا ينبغي لامرء مسلم أن يبيت ليلة إلا و وصيته تحت رأسه». اين باب داراى يازده مسئله مى‌باشد كه اولين مسئله‌اش در مورد وصيت عهديه است كه گفته‌اند نياز به قبول ندارد. ماتن در آخرين بخش باب، هشت مسئله هم راجع به موصى‌به عنوان نموده كه پايان‌بخش كتاب مى‌باشند.
 


== پیوندها ==
كتاب بعدى كتاب وصيت است كه آخرين باب عروه و شرح آن را تشكيل مى‌دهد. شارح مى‌گويد: اين كتاب در آثار قدما غالباً  به كتاب وصايا تعبير مى‌شود و علت صيغه جمع بودنش در واقع اشاره به اقسام وصيت است. ايشان در ادامه به چند روايت اشاره مى‌نمايد كه در راستاى ترغيب به وصيت مى‌باشند؛ از جمله، اين روايت از پيامبر(ص) است كه مى‌فرمايد: «الوصية حق على كل مسلم» يا اين روايت كه مى‌فرمايد: «لا ينبغي لامرء مسلم أن يبيت ليلة إلا و وصيته تحت رأسه». اين باب داراى يازده مسئله مى‌باشد كه اولين مسئله‌اش در مورد وصيت عهديه است كه گفته‌اند نياز به قبول ندارد. ماتن در آخرين بخش باب، هشت مسئله هم راجع به موصى‌به عنوان نموده كه پايان‌بخش كتاب مى‌باشند.


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]