مجموعه رسائل فلسفی کندی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۱: خط ۳۱:
در ترجمه سعى شده است که حتى‎المقدور ضمن حفظ امانت و وفادارى به متن، شیوایى و رسایى فداى امانت‎دارى نشود و تا حد امکان جمع بین آن دو صورت گیرد. البته مواردى وجود دارد که عبارت عربى حتى براى مصحح نیز قابل فهم نبوده و یا ابهام و غموضى داشته است که دستیابى به مقصود فیلسوف را دشوار مى‎کرده است. مصحح در موارد بسیارى به این امر اشاره و گاه برداشت خود را نیز در حاشیه ذکر کرده است و مترجم نیز اکثر قریب به اتفاق این موارد را در حاشیه متذکر شده است. بنابراین اگر خواننده در برخى مواضع، فهم مقصود را دشوار بیابد، می‌تواند احتمال دهد که این امر ناشى از عبارت عربى بوده و انتقال آن به زبان فارسى به‎صورت دیگرى میسور نبوده است و البته مراجعه به متن عربى رسائل، می‌تواند در رفع ابهام تا حدود زیادى مؤثر باشد<ref>ر.ک: همان، صفحه نه</ref>.
در ترجمه سعى شده است که حتى‎المقدور ضمن حفظ امانت و وفادارى به متن، شیوایى و رسایى فداى امانت‎دارى نشود و تا حد امکان جمع بین آن دو صورت گیرد. البته مواردى وجود دارد که عبارت عربى حتى براى مصحح نیز قابل فهم نبوده و یا ابهام و غموضى داشته است که دستیابى به مقصود فیلسوف را دشوار مى‎کرده است. مصحح در موارد بسیارى به این امر اشاره و گاه برداشت خود را نیز در حاشیه ذکر کرده است و مترجم نیز اکثر قریب به اتفاق این موارد را در حاشیه متذکر شده است. بنابراین اگر خواننده در برخى مواضع، فهم مقصود را دشوار بیابد، می‌تواند احتمال دهد که این امر ناشى از عبارت عربى بوده و انتقال آن به زبان فارسى به‎صورت دیگرى میسور نبوده است و البته مراجعه به متن عربى رسائل، می‌تواند در رفع ابهام تا حدود زیادى مؤثر باشد<ref>ر.ک: همان، صفحه نه</ref>.


در این مجموعه، علاوه بر ترجمه متن رساله‏‌ها، براى هر رساله مقدمه مستقلى نیز در آغاز نگاشته شده است که مضمون و محتواى آن، عمدتاًً متخذ از مقدمه‌‏هایى است که مصحح خود بر رساله‌‏ها نگاشته است و مترجم کوشیده است تا نکات عمده آن‏ها را به‎صورت جمع و تلخیص، در آغاز رساله بیاورد. ضمناً سه مکتوب دیگر از کندى که در مجموعه‏اى از رساله‏‌هاى او آمده است و در مجموعه رسائل کندى به تصحیح ابوریده نیامده، در پایان افزوده شده و منابع اصلى آن‏ها نیز در آغاز هر مکتوب مشخص گردیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه نه - ده</ref>؛ از آن جمله‎اند:  
در این مجموعه، علاوه بر ترجمه متن رساله‏‌ها، براى هر رساله مقدمه مستقلى نیز در آغاز نگاشته شده است که مضمون و محتواى آن، عمدتاًً متخذ از مقدمه‌‏هایى است که مصحح خود بر رساله‌‏ها نگاشته است و مترجم کوشیده است تا نکات عمده آن‏ها را به‎صورت جمع و تلخیص، در آغاز رساله بیاورد. ضمناً سه مکتوب دیگر از کندى که در مجموعه‏اى از رساله‏‌هاى او آمده است و در مجموعه رسائل کندى به تصحیح ابوریده نیامده، در پایان افزوده شده و منابع اصلى آن‏ها نیز در آغاز هر مکتوب مشخص گردیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه نه - ده</ref>؛ از آن جمله‌اند:  
# درباره ماهیت خواب و رؤیا: این رساله از مهم‏ترین رساله‏‌هاى کندى است که [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] و [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‎اصیبعه]] از آن با عنوان «رسالة في علة النوم و الرؤيا و ما يرمز به النفس» یاد کرده‌‏اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص159</ref>.
# درباره ماهیت خواب و رؤیا: این رساله از مهم‏ترین رساله‏‌هاى کندى است که [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] و [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‎اصیبعه]] از آن با عنوان «رسالة في علة النوم و الرؤيا و ما يرمز به النفس» یاد کرده‌‏اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص159</ref>.
# گفتار کندى به نقل از [[صوان الحكمة و ثلاث رسائل في الأجرام و المحرك الأول و الكمال|صوان الحكمة]]: در آغاز این مکتوب چنین آمده است: «از آن جمله است سخن او: اگر علت اولى – تعالى – به‎واسطه فیضش بر ما، با ما مرتبط است و ما با او جز از ناحیه فیضش ارتباط نداریم، تنها به اندازه‌‏اى که فیض‎گیرنده می‌تواند فیض‏‌دهنده را درک کند، می‌توانیم او را درک کنیم. پس لازم است که اندازه احاطه او بر خودمان را با اندازه درک خود از او مقایسه نکنیم؛ زیرا او عزیزتر و در فروگرفتن ما شامل‏‌تر و شدیدتر است. پس چون چنین است، آن‏که گمان کند که علت اولى از جزئیات آگاه نیست، از حق بسیار دور است»<ref>ر.ک: همان، ص207</ref>.
# گفتار کندى به نقل از [[صوان الحكمة و ثلاث رسائل في الأجرام و المحرك الأول و الكمال|صوان الحكمة]]: در آغاز این مکتوب چنین آمده است: «از آن جمله است سخن او: اگر علت اولى – تعالى – به‎واسطه فیضش بر ما، با ما مرتبط است و ما با او جز از ناحیه فیضش ارتباط نداریم، تنها به اندازه‌‏اى که فیض‎گیرنده می‌تواند فیض‏‌دهنده را درک کند، می‌توانیم او را درک کنیم. پس لازم است که اندازه احاطه او بر خودمان را با اندازه درک خود از او مقایسه نکنیم؛ زیرا او عزیزتر و در فروگرفتن ما شامل‏‌تر و شدیدتر است. پس چون چنین است، آن‏که گمان کند که علت اولى از جزئیات آگاه نیست، از حق بسیار دور است»<ref>ر.ک: همان، ص207</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش