مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة المسلمين): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'توماس، آکويناس' به 'آکویناس، توماس')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}


'''مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة المسلمين)'''، تألیف توماس آکویناس، فیلسوف مسیحی ایتالیایی، نقد و ردی بر نظریات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] است که توسط نعمت‌الله ابو‎کرم مارونی از لاتین به عربی ترجمه و تحقیق شده است.  
'''مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة المسلمين)'''، تألیف [[آکویناس، توماس|توماس آکویناس]]، فیلسوف مسیحی ایتالیایی، نقد و ردی بر نظریات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] است که توسط [[ابو کرم ماروني، نعمه الله|نعمت‌الله ابو‎کرم مارونی]] از لاتین به عربی ترجمه و تحقیق شده است.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۱: خط ۴۱:
مترجم کتاب، حواشی و شروحی را بر مطالبی از متن که فهم آن وقت زیادی را از خواننده می‌گیرد نوشته است. به گفته خود او بیشتر این شروح برگرفته از فلاسفه غرب و مشهورترین فلاسفه عرب است<ref>ر.ک: همان، صفحه ب</ref>‎.‎
مترجم کتاب، حواشی و شروحی را بر مطالبی از متن که فهم آن وقت زیادی را از خواننده می‌گیرد نوشته است. به گفته خود او بیشتر این شروح برگرفته از فلاسفه غرب و مشهورترین فلاسفه عرب است<ref>ر.ک: همان، صفحه ب</ref>‎.‎


در ابتدای اثر، شرح حال مارونی با معرفی خاندان و سیر زندگانی او آغاز شده است. در بخش تألیفات مطبوع و آماده طبع مارونی، از کتاب مورد بحث به‌عنوان پنجمین اثر مطبوع یاد شده است: «این کتاب را توماس آکویناس، بزرگ فلاسفه غرب به زبان لاتین در چهار جلد منتشر کرده و در آن دیدگاه علما و فلاسفه غیر مسیحی، به‌ویژه علمای مسلمان، مانند [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را مورد مناقشه قرار داده و نظریات و مبانی آنها را منصفانه نقد کرده است». ‎کتاب حاضر جلد اول از این مجموعه چهار جلدی است که با عبارات بلیغ و با رعایت امانت و دقت به عربی ترجمه شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ق</ref>‎.
در ابتدای اثر، شرح حال مارونی با معرفی خاندان و سیر زندگانی او آغاز شده است. در بخش تألیفات مطبوع و آماده طبع مارونی، از کتاب مورد بحث به‌عنوان پنجمین اثر مطبوع یاد شده است: «این کتاب را [[آکویناس، توماس|توماس آکویناس]]، بزرگ فلاسفه غرب به زبان لاتین در چهار جلد منتشر کرده و در آن دیدگاه علما و فلاسفه غیر مسیحی، به‌ویژه علمای مسلمان، مانند [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را مورد مناقشه قرار داده و نظریات و مبانی آنها را منصفانه نقد کرده است». ‎کتاب حاضر جلد اول از این مجموعه چهار جلدی است که با عبارات بلیغ و با رعایت امانت و دقت به عربی ترجمه شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ق</ref>‎.


تأثیر فلسفه ارسطویی بر آکویناس آن‎قدر مشخص‎ است‎ که‎ کشف موارد اختلاف آنان بررسی دقیق‎تری را می‎طلبد. البته، یکی از‎ اختلافات‎ عمده و مشهور این است که توماس یک مسیحی است و سعی او بر این است که در‎ همان‎ حال‎ که ارسطوگرای خوبی است، مسیحی خوبی هم باشد و مسائل نسبتاً مشکل هم‎ از‎ همین‎ تلاش برای وحدت این دو دیدگاه ناشی می‌شود. اما تقریباً به ‎دلیل اینکه یک فیلسوف‎ مسیحی‎ بود‎، فلسفه او عناصری از ریشه‌های افلاطونی یا نوافلاطونی را نیز به خود جذب کرده‎ است‎<ref>ر.ک: نوت ترانوی، ص‎165</ref>‎.
تأثیر فلسفه ارسطویی بر آکویناس آن‎قدر مشخص‎ است‎ که‎ کشف موارد اختلاف آنان بررسی دقیق‎تری را می‎طلبد. البته، یکی از‎ اختلافات‎ عمده و مشهور این است که توماس یک مسیحی است و سعی او بر این است که در‎ همان‎ حال‎ که ارسطوگرای خوبی است، مسیحی خوبی هم باشد و مسائل نسبتاً مشکل هم‎ از‎ همین‎ تلاش برای وحدت این دو دیدگاه ناشی می‌شود. اما تقریباً به ‎دلیل اینکه یک فیلسوف‎ مسیحی‎ بود‎، فلسفه او عناصری از ریشه‌های افلاطونی یا نوافلاطونی را نیز به خود جذب کرده‎ است‎<ref>ر.ک: نوت ترانوی، ص‎165</ref>‎.
خط ۵۷: خط ۵۷:
یا اینکه همان ‎طور که آنچه که برتر از حواس و محسوسات است، غیر قابل برهان است، وجود خداوند نیز که موجودی فوق محسوسات است، اثبات نمی‌شود<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>‎. سپس در رد این دیدگاه، ادله مختلفی را ذکر کرده و در آخر چنین استدلال می‌کند که خداوند متعال اگرچه برتر از همه محسوسات و هر حسی است، اما معلولات وی که آنها را برای اثبات وجود او به‌کار می‌گیریم، تحت حواس قرار دارند و بنابراین مصدر شناخت ما حس است<ref>ر.ک: همان، ص‎45</ref>‎.
یا اینکه همان ‎طور که آنچه که برتر از حواس و محسوسات است، غیر قابل برهان است، وجود خداوند نیز که موجودی فوق محسوسات است، اثبات نمی‌شود<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>‎. سپس در رد این دیدگاه، ادله مختلفی را ذکر کرده و در آخر چنین استدلال می‌کند که خداوند متعال اگرچه برتر از همه محسوسات و هر حسی است، اما معلولات وی که آنها را برای اثبات وجود او به‌کار می‌گیریم، تحت حواس قرار دارند و بنابراین مصدر شناخت ما حس است<ref>ر.ک: همان، ص‎45</ref>‎.


بیستمین فصل کتاب به جسم نبودن خداوند اشاره دارد؛ چراکه هر جسمی چون متصل و به‍‌هم‌پیوسته است، مرکب است و اجزائی دارد؛ درحالی‌که خداوند مرکب نیست، پس جسم نیست<ref>ر.ک: همان، ص‎95-94</ref>‎.
بیستمین فصل کتاب به جسم نبودن خداوند اشاره دارد؛ چراکه هر جسمی چون متصل و به‍‌ هم‌پیوسته است، مرکب است و اجزائی دارد؛ درحالی‌که خداوند مرکب نیست، پس جسم نیست<ref>ر.ک: همان، ص‎95-94</ref>‎.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۶۵: خط ۶۵:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش