مجلسی، محمدتقی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امیر المؤمنین' به 'امیرالمؤمنین'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امیر المؤمنین' به 'امیرالمؤمنین')
خط ۴۲: خط ۴۲:
صاحب حدائق المقربین گفته که ملا محمدتقى تلمیذ ملا عبداللّٰه شوشترى و شیخ بهاء الدین رحمهما اللّٰه بوده و در علم فقه و تفسیر و حدیث و رجال فائق اهل دهر خویش بود و در زهد و تقوى و عبادت و ورع و ترک دنیا تالى تلو استادش ملا عبداللّٰه بوده و پیوسته در ایام حیات خود مشغول به ریاضیات و مجاهدات و تهذیب اخلاق و عبادات و ترویج أحادیث و سعى در حوائج مؤمنین و هدایت خلق بوده و به یمن همتش احادیث اهل‌بیت عصمت علیهم السلام انتشار یافت و بنور هدایتش جمع بسیارى هدایت یافتند.
صاحب حدائق المقربین گفته که ملا محمدتقى تلمیذ ملا عبداللّٰه شوشترى و شیخ بهاء الدین رحمهما اللّٰه بوده و در علم فقه و تفسیر و حدیث و رجال فائق اهل دهر خویش بود و در زهد و تقوى و عبادت و ورع و ترک دنیا تالى تلو استادش ملا عبداللّٰه بوده و پیوسته در ایام حیات خود مشغول به ریاضیات و مجاهدات و تهذیب اخلاق و عبادات و ترویج أحادیث و سعى در حوائج مؤمنین و هدایت خلق بوده و به یمن همتش احادیث اهل‌بیت عصمت علیهم السلام انتشار یافت و بنور هدایتش جمع بسیارى هدایت یافتند.


و هم نقل فرموده در بعض تألیفات رائقه خویش که اتفاق افتاد از براى من تشرف به زیارت عتبات عالیات پس زمانى که وارد نجف اشرف شدم زمستان داخل شد پس من عزم کردم که طول زمستان را در نجف بمانم پس مالى را که کرایه کرده بودم رد کردم پس شبى در خواب دیدم حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام را که لطف بسیار با من فرمود و فرمایش کرد که بعد از این در اینجا توقف مکن و برو بشهر خودت اصفهان همانا وجود تو نفعش بیشتر است و نیکوتر و چون من بسیار اشتیاق داشتم در تشرف به آستان مقدس مبالغه کردم در استدعاء از آن حضرت که رخصت توقف دهد قبول نفرمود و فرمود که شاه عباس وفات مى‌کند در این سال و مى‌نشیند شاه صفى به جاى او و حادث مى‌شود در بلاد شما فتنه‌هاى سخت و حق تعالى خواست که تو در مثال این فتنه در اصفهان باشى و بذل کنى طاقت خود را در هدایت خلق
و هم نقل فرموده در بعض تألیفات رائقه خویش که اتفاق افتاد از براى من تشرف به زیارت عتبات عالیات پس زمانى که وارد نجف اشرف شدم زمستان داخل شد پس من عزم کردم که طول زمستان را در نجف بمانم پس مالى را که کرایه کرده بودم رد کردم پس شبى در خواب دیدم حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام را که لطف بسیار با من فرمود و فرمایش کرد که بعد از این در اینجا توقف مکن و برو بشهر خودت اصفهان همانا وجود تو نفعش بیشتر است و نیکوتر و چون من بسیار اشتیاق داشتم در تشرف به آستان مقدس مبالغه کردم در استدعاء از آن حضرت که رخصت توقف دهد قبول نفرمود و فرمود که شاه عباس وفات مى‌کند در این سال و مى‌نشیند شاه صفى به جاى او و حادث مى‌شود در بلاد شما فتنه‌هاى سخت و حق تعالى خواست که تو در مثال این فتنه در اصفهان باشى و بذل کنى طاقت خود را در هدایت خلق


«أنت ترید أن تجیء إلى باب اللّٰه وحدک و اللّٰه تعالى یرید أن یجیء الیه بیمن هدایتک سبعون ألفا فارجع إلیهم فانه لا بد لک من الرجوع»
«أنت ترید أن تجیء إلى باب اللّٰه وحدک و اللّٰه تعالى یرید أن یجیء الیه بیمن هدایتک سبعون ألفا فارجع إلیهم فانه لا بد لک من الرجوع»
خط ۸۶: خط ۸۶:
رؤیاى دوم در فضیلت زیارت جامعه و حقانیت او پس فرمود:
رؤیاى دوم در فضیلت زیارت جامعه و حقانیت او پس فرمود:


چون حضرت آفریده‌گار مرا توفیق زیارت امیر المؤمنین علیه السّلام کرامت فرمود در حوالى روضه مقدسه مشغول به مجاهدات گشتم و به برکت آن بزرگوار مکاشفات بسیار بر من روى داد که عقول ضعیفه آن را متحمل نمى‌تواند شد در آن عالم دیدم بلکه اگر بخواهم مى‌گویم که در میان نوم و یقظه بودم که ناگاه دیدم که در سرّ من رأى هستم و مشهد آنجا را در غایت ارتفاع و زینت دیدم و دیدم لباس سبزى از لباسهاى بهشت بر سر قبر امامین همامین عسکریین افکنده بودند که در دنیا مثل آن را ندیده بودم و آقاى ما حضرت صاحب الأمر صلوات اللّٰه علیه را دیدم که نشسته و بر قبر تکیه کرده و روى آن جناب به جانب در است پس چون آن جناب را دیدم شروع کردم به خواندن زیارت جامعه به صوت بلند مانند مدح گویندگان
چون حضرت آفریده‌گار مرا توفیق زیارت امیرالمؤمنین علیه السّلام کرامت فرمود در حوالى روضه مقدسه مشغول به مجاهدات گشتم و به برکت آن بزرگوار مکاشفات بسیار بر من روى داد که عقول ضعیفه آن را متحمل نمى‌تواند شد در آن عالم دیدم بلکه اگر بخواهم مى‌گویم که در میان نوم و یقظه بودم که ناگاه دیدم که در سرّ من رأى هستم و مشهد آنجا را در غایت ارتفاع و زینت دیدم و دیدم لباس سبزى از لباسهاى بهشت بر سر قبر امامین همامین عسکریین افکنده بودند که در دنیا مثل آن را ندیده بودم و آقاى ما حضرت صاحب الأمر صلوات اللّٰه علیه را دیدم که نشسته و بر قبر تکیه کرده و روى آن جناب به جانب در است پس چون آن جناب را دیدم شروع کردم به خواندن زیارت جامعه به صوت بلند مانند مدح گویندگان


پس چون تمام کردم آن جناب فرمود که خوب زیارتى است عرضه کردم که اى آقاى من روحم به فداى تو باد این زیارت جد تست و اشاره کردم به جانب قبر مبارک
پس چون تمام کردم آن جناب فرمود که خوب زیارتى است عرضه کردم که اى آقاى من روحم به فداى تو باد این زیارت جد تست و اشاره کردم به جانب قبر مبارک
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش