مجالس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
| پدیدآورندگان
| پدیدآورندگان
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[عتیقی تبریزی، جلال‎الدین بن قطب‎الدین]] (نويسنده)
[[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب‌الدین]] (نويسنده)
[[کریمی، سعید]] (محقق و مصحح)
[[کریمی، سعید]] (محقق و مصحح)
|زبان
|زبان
خط ۲۷: خط ۲۷:


{{کاربردهای دیگر| مجالس (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| مجالس (ابهام زدایی)}}
'''مجالس'''، سخنان و لطایف و اشارات یکی از صوفیان و شاعران دوره دوم ایلخانی <ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ‌سی‌وشش</ref>، به نام [[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب الدین|جلال‌الدین عبدالحمید عتیقی تبریزی]] در سده هفتم و هشتم هجری است که یکی از مریدان ایشان به نام ابوالمجد تبریزی از سال 712 تا 718ق، برخی از سخنان او را یادداشت کرده و در سال 723ق در سفینه تبریز درج کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌شصت</ref>.
'''مجالس'''، سخنان و لطایف و اشارات یکی از صوفیان و شاعران دوره دوم ایلخانی <ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ‌سی‌وشش</ref>، به نام [[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب‌الدین|جلال‌الدین عبدالحمید عتیقی تبریزی]] در سده هفتم و هشتم هجری است که یکی از مریدان ایشان به نام ابوالمجد تبریزی از سال 712 تا 718ق، برخی از سخنان او را یادداشت کرده و در سال 723ق در سفینه تبریز درج کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌شصت</ref>.


در ابتدای کتاب، مقدمه مصحح در سه فصل آمده است که بر ارزش علمی کتاب افزوده است.
در ابتدای کتاب، مقدمه مصحح در سه فصل آمده است که بر ارزش علمی کتاب افزوده است.


فصل اول، به سوانح و شرح آثار [[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب الدین|جلال‌الدین عتیقی]] پرداخته است<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌نه - بیست‌وهشت</ref>.
فصل اول، به سوانح و شرح آثار [[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب‌الدین|جلال‌الدین عتیقی]] پرداخته است<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌نه - بیست‌وهشت</ref>.


فصل دوم، به موقعیت ادیان و وضعیت تصوف در زمان جلال‌الدین عتیقی اختصاص دارد<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌بیست‌ونه</ref>.
فصل دوم، به موقعیت ادیان و وضعیت تصوف در زمان [[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب‌الدین|جلال‌الدین عتیقی]] اختصاص دارد<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌بیست‌ونه</ref>.


مصحح در فصل سوم، به موضوع سیری در مجالس می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌پنجاه</ref>.
مصحح در فصل سوم، به موضوع سیری در مجالس می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌پنجاه</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۱:
بر اساس تاریخی که در ابتدای هر مجلس آمده، تعداد مجالس 22 مجلس است که ابوالمجد بنا به سلیقه خود آنها را در 67 قسمت مجزا گنجانده است. این کتاب مملوّ از صور خیال شگفت‌آور است و به آیات و احادیث و اشعار عربی و فارسی آراسته شده است.
بر اساس تاریخی که در ابتدای هر مجلس آمده، تعداد مجالس 22 مجلس است که ابوالمجد بنا به سلیقه خود آنها را در 67 قسمت مجزا گنجانده است. این کتاب مملوّ از صور خیال شگفت‌آور است و به آیات و احادیث و اشعار عربی و فارسی آراسته شده است.


روش [[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب الدین|عتیقی]] در پرداخت چنین مجالسی بدین‌گونه است که او غیر مسلمانان را در نقش گناهکاران و ریاکاران و مشرکان مسلمان نشان می‌دهد؛ به‌عبارت‌دیگر، او تلاش می‌کند که با نقل حکایتی از یک مسیحی یا یهودی یا زردشتی یا بت‌پرست به تشریح یکی از مسائل مهم بپردازد<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌سی‌وشش ‌و سی‌وهفت</ref>.
روش [[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب‌الدین|عتیقی]] در پرداخت چنین مجالسی بدین‌گونه است که او غیر مسلمانان را در نقش گناهکاران و ریاکاران و مشرکان مسلمان نشان می‌دهد؛ به‌عبارت‌دیگر، او تلاش می‌کند که با نقل حکایتی از یک مسیحی یا یهودی یا زردشتی یا بت‌پرست به تشریح یکی از مسائل مهم بپردازد<ref>ر.ک: همان، صفحه ‌سی‌وشش ‌و سی‌وهفت</ref>.


[[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب الدین|عتیقی]] از یک‌سوی قصد دارد از ذات باری نفی شرک کند و به مخاطبان خود بگوید که مراقب باشید گرفتار شرک نشوید. او برای نفی شرک در موارد فراوانی از آیه '''فلا تجعلو لله أندادا''' (بقره: آیه 22) استفاده کرده<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌30، 31، 33، 35، 40 و...</ref> و به دنبال همین آیه، حکایاتی از غیر مسلمانان نقل نموده و سپس خاطرنشان ساخته که آنان مشرکانی هستند که نفی شرکشان تنها در اسلام ‌آوردن است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.
[[عتیقی تبریزی، جلال‌الدین بن قطب‌الدین|عتیقی]] از یک‌سوی قصد دارد از ذات باری نفی شرک کند و به مخاطبان خود بگوید که مراقب باشید گرفتار شرک نشوید. او برای نفی شرک در موارد فراوانی از آیه '''فلا تجعلو لله أندادا''' (بقره: آیه 22) استفاده کرده<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌30، 31، 33، 35، 40 و...</ref> و به دنبال همین آیه، حکایاتی از غیر مسلمانان نقل نموده و سپس خاطرنشان ساخته که آنان مشرکانی هستند که نفی شرکشان تنها در اسلام ‌آوردن است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.


==پانویس==
==پانویس==