۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
مقدمه نویسنده درباره راویان و جاعلان حدیث است؛ در وقایع صدر اسلام، تحریفات بسیاری توسط نویسندگان سیره و روات، صورت گرفته است؛ درعینحال منابع بکر و قابل استناد هم موجود است؛ منابعی که وقایع را با شفافیت ضبط کردهاند. | مقدمه نویسنده درباره راویان و جاعلان حدیث است؛ در وقایع صدر اسلام، تحریفات بسیاری توسط نویسندگان سیره و روات، صورت گرفته است؛ درعینحال منابع بکر و قابل استناد هم موجود است؛ منابعی که وقایع را با شفافیت ضبط کردهاند. | ||
در ادامه به حدیث نبوی مبنی بر، اختلاف مسلمین اشاره شده است. سپس از حضرت خدیجه و خدمات و کتاب او سخن به میان آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب ص 9-18</ref> | در ادامه به حدیث نبوی مبنی بر، اختلاف مسلمین اشاره شده است. سپس از حضرت خدیجه و خدمات و کتاب او سخن به میان آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب ص 9-18</ref> | ||
در فصل اول به لیلةالمبیت، وقایع آن شب و کیفیت خروج پیامبر(ص) از مدینه و پناه بردن به غار اشاره شده است. | در فصل اول به لیلةالمبیت، وقایع آن شب و کیفیت خروج پیامبر(ص) از مدینه و پناه بردن به غار اشاره شده است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در مبحث سوم، به علت آمدن ابوبکر به منزل رسولالله(ص) در آن شب پرداخته شده و از سؤالات ابوبکر از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در آن شب و جواب آن حضرت به او و نیز بررسی حکمت آن جواب، سخن به میان آمده است. | در مبحث سوم، به علت آمدن ابوبکر به منزل رسولالله(ص) در آن شب پرداخته شده و از سؤالات ابوبکر از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در آن شب و جواب آن حضرت به او و نیز بررسی حکمت آن جواب، سخن به میان آمده است. | ||
بهطورکلی در این فصل، نویسنده ادعا میکند که روات، بسیاری از حقایق لیلةالمبیت را مخفی نمودهاند<ref>ر.ک: همان ص20-51</ref> | بهطورکلی در این فصل، نویسنده ادعا میکند که روات، بسیاری از حقایق لیلةالمبیت را مخفی نمودهاند<ref>ر.ک: همان ص20-51</ref> | ||
در فصل دوم نویسنده، اقدام رسول خدا(ص) به شکستن بتهای قریش، درست در همان شب هجرت را پیش میکشد و ابتدا ادله وقوع این حادثه تاریخی را ذکر کرده و سپس در باب حکمت این عمل از ناحیه پیامبر اکرم(ص) سخن به میان میآورد و نتایجی قابل توجه را مطرح میکند. | در فصل دوم نویسنده، اقدام رسول خدا(ص) به شکستن بتهای قریش، درست در همان شب هجرت را پیش میکشد و ابتدا ادله وقوع این حادثه تاریخی را ذکر کرده و سپس در باب حکمت این عمل از ناحیه پیامبر اکرم(ص) سخن به میان میآورد و نتایجی قابل توجه را مطرح میکند. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
در مبحث دوم از این فصل، در تشابه بین عمل ابراهیم خلیلالله(ص) و این اقدام از ناحیه رسول خدا(ص) و نیز در مباحث توحید، نبوت و امامت، مطالبی ارزنده بیان شده است. یکی از حکمتهای شکستن بتها و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر پیامبر(ص) در یک شب، این است که بین توحید، نبوت و امامت ملازمت وجود دارد. | در مبحث دوم از این فصل، در تشابه بین عمل ابراهیم خلیلالله(ص) و این اقدام از ناحیه رسول خدا(ص) و نیز در مباحث توحید، نبوت و امامت، مطالبی ارزنده بیان شده است. یکی از حکمتهای شکستن بتها و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر پیامبر(ص) در یک شب، این است که بین توحید، نبوت و امامت ملازمت وجود دارد. | ||
در مبحث سوم از این فصل، به بررسی دلایل انکار واقعه «تکسیر اصنام (شکستن بتها)» در لیلةالمبیت پرداخته شده و به سه احتمال تحریف و انکار این واقعه اشاره گردیده است<ref>ر.ک: همان ص 55-88</ref> | در مبحث سوم از این فصل، به بررسی دلایل انکار واقعه «تکسیر اصنام (شکستن بتها)» در لیلةالمبیت پرداخته شده و به سه احتمال تحریف و انکار این واقعه اشاره گردیده است<ref>ر.ک: همان ص 55-88</ref> | ||
نویسنده در فصل سوم، کیفیت بیتوته [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و مجموعه فرمایشات مطرح شده بین آن جناب و رسول خدا(ص) را بررسی میکند. و از اینکه برخی روات مغرض و متعصب، این ایثار بزرگ را به یک خوابیدن معمولی تعبیر کردهاند، اظهار تأسف میکند. | نویسنده در فصل سوم، کیفیت بیتوته [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و مجموعه فرمایشات مطرح شده بین آن جناب و رسول خدا(ص) را بررسی میکند. و از اینکه برخی روات مغرض و متعصب، این ایثار بزرگ را به یک خوابیدن معمولی تعبیر کردهاند، اظهار تأسف میکند. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
«و لعمری! فلقد أراد الحلبی أن یذم، فمدح! اذ حصول الطمأنینة لعلی(ع)، لا یتحقق ذلک، الّا بایمانه الراسخ برسول الله(ص)»؛ قسم به جانم حلبی تلاش کرده ذم [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را بیان کند، لکن مدح علی(ع) شده؛ زیرا حصول طمأنینه (اطمینان قلبی) در علی(ع) حاصل نمیشود الا به اینکه [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ایمان راسخ به رسول گرامی اسلام(ص) داشته باشد. | «و لعمری! فلقد أراد الحلبی أن یذم، فمدح! اذ حصول الطمأنینة لعلی(ع)، لا یتحقق ذلک، الّا بایمانه الراسخ برسول الله(ص)»؛ قسم به جانم حلبی تلاش کرده ذم [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را بیان کند، لکن مدح علی(ع) شده؛ زیرا حصول طمأنینه (اطمینان قلبی) در علی(ع) حاصل نمیشود الا به اینکه [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ایمان راسخ به رسول گرامی اسلام(ص) داشته باشد. | ||
در پایان، نویسنده با ذکر چند فرمایش از حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و یک نتیجهگیری کوتاه، کتاب را به پایان میرساند<ref>ر.ک: همان ص 91-158</ref> | در پایان، نویسنده با ذکر چند فرمایش از حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و یک نتیجهگیری کوتاه، کتاب را به پایان میرساند<ref>ر.ک: همان ص 91-158</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش