لطايف ‌الأمثال و طرايف‌ الأقوال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (A-esmaili صفحهٔ لطايف ‌الأمثال و طرايف‌ الأقوال (شرح فارسی 281 مثل عربی) را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به لطايف ‌الأمثال و طرايف‌ الأقوال منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''لطایف الأمثال و طرایف الأقوال'''، اثر رشیدالدین وطواط (متوفی 572ق)، شرح فارسی 281 مثل عربی است که با مقدمه، تصحیح و تعلیقات حبیبه دانش‌آموز، منتشر شده است.
'''لطایف الأمثال و طرایف الأقوال'''، اثر [[رشید وطواط، محمد بن محمد|رشیدالدین وطواط]] (متوفی 572ق)، شرح فارسی 281 مثل عربی است که با مقدمه، تصحیح و تعلیقات [[دان‍ش‌آم‍وز، ح‍ب‍ی‍ب‍ه‌|حبیبه دانش‌آموز]]، منتشر شده است.


نویسنده، کتاب را به فرمان آتسز خوارزمشاه و به نام خزانه کتب او، تألیف کرده است. انگیزه آتسز این بوده که با فراگیری امثال عرب و به‌کار بردن آنها، سخنان خود را آراستگی دهد<ref>ر.ک: مقدمه، ص32</ref>.
نویسنده، کتاب را به فرمان آتسز خوارزمشاه و به نام خزانه کتب او، تألیف کرده است. انگیزه آتسز این بوده که با فراگیری امثال عرب و به‌کار بردن آنها، سخنان خود را آراستگی دهد<ref>ر.ک: مقدمه، ص32</ref>.
خط ۳۱: خط ۳۱:
اثر حاضر، تنها کتابی است به فارسی که به شیوه‌ای منظم، مثل‌های عربی در آن گردآوری و شرح داده شده است و می‌تواند در موضوع خود، اثری بی‌مانند شمرده شود<ref>ر.ک: همان</ref>.
اثر حاضر، تنها کتابی است به فارسی که به شیوه‌ای منظم، مثل‌های عربی در آن گردآوری و شرح داده شده است و می‌تواند در موضوع خود، اثری بی‌مانند شمرده شود<ref>ر.ک: همان</ref>.


در صورت مقایسه میان «لطایف الأمثال» با «مجمع الأمثال» ابوالفضل میدانی (متوفی 518ق)، روشن خواهد شد که رشید وطواط، به این کتاب، تکیه زیادی داشته است. عناوین مثل‌های «لطایف»، غیر از مثل‌های یکم، ششم و پانزدهم که هر سه در شمار احادیث نبوی آمده‌اند، به‌تمامی، در کتاب میدانی نیز هست. توضیح‌های او نیز در بسیاری از موارد، آشکارا برگرفته از آن کتاب است و هرچند از میدانی بیش از دیگر مؤلفان امثال نام نمی‌برد، در مجموع وامدار اوست. بااین‌همه، «لطایف» او، لطف و تازگی خود را داراست<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>.
در صورت مقایسه میان «لطایف الأمثال» با «[[مجمع الأمثال]]» [[میدانی، احمد بن محمد|ابوالفضل میدانی]] (متوفی 518ق)، روشن خواهد شد که [[رشید وطواط، محمد بن محمد|رشید وطواط]]، به این کتاب، تکیه زیادی داشته است. عناوین مثل‌های «لطایف»، غیر از مثل‌های یکم، ششم و پانزدهم که هر سه در شمار احادیث نبوی آمده‌اند، به‌تمامی، در کتاب میدانی نیز هست. توضیح‌های او نیز در بسیاری از موارد، آشکارا برگرفته از آن کتاب است و هرچند از میدانی بیش از دیگر مؤلفان امثال نام نمی‌برد، در مجموع وامدار اوست. بااین‌همه، «لطایف» او، لطف و تازگی خود را داراست<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>.


وطواط برای پاره‌ای از امثال، مثل‌های معادلی را از فارسی می‌آورد که بسیاری از آنها را در متون موجود، نمی‌توان یافت و این بر غنا و تازگی کار او، افزوده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
[[رشید وطواط، محمد بن محمد|وطواط]] برای پاره‌ای از امثال، مثل‌های معادلی را از فارسی می‌آورد که بسیاری از آنها را در متون موجود، نمی‌توان یافت و این بر غنا و تازگی کار او، افزوده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


در این کتاب، به لغات و ترکیب‌هایی نیز برمی‌خوریم که یا بعیدند و یا نمونه آنها، در متون دیگر، اندک است که برخی از آن‌ها، عبارتند از: غوغا فروگرفتن، سهم دادن (به معنی ترساندن)، خویشتن‌ساختگی/ خویشتن‌ساخته (به معنای خودپسندی/ خودپسند)، خارناک، پای [موزه] (به معنی لنگه)، وقت‌وقت (به معنی گاه‌گاه)، خویشتن‌گیری (معادل انقباض)، سپر بر روی آب افکندن، فرخج، فاژه، مشتن<ref>ر.ک: همان</ref>.
در این کتاب، به لغات و ترکیب‌هایی نیز برمی‌خوریم که یا بعیدند و یا نمونه آنها، در متون دیگر، اندک است که برخی از آن‌ها، عبارتند از: غوغا فروگرفتن، سهم دادن (به معنی ترساندن)، خویشتن‌ساختگی/ خویشتن‌ساخته (به معنای خودپسندی/ خودپسند)، خارناک، پای [موزه] (به معنی لنگه)، وقت‌وقت (به معنی گاه‌گاه)، خویشتن‌گیری (معادل انقباض)، سپر بر روی آب افکندن، فرخج، فاژه، مشتن<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۳۹: خط ۳۹:
برخی از معادل‌هایی که او برای لغات عربی آورده نیز قابل توجه است، مانند: سخنان سربسته، در برابر «المعاريض»؛ دشمن‌رویی، در برابر «المقت»؛ اسبان هم‌رف‌شده، در برابر «المذکیات»؛ کشنده، در برابر «قائد»؛ بسندکار شدم، در برابر «رضيت» و... <ref>ر.ک: همان، ص34-35</ref>.
برخی از معادل‌هایی که او برای لغات عربی آورده نیز قابل توجه است، مانند: سخنان سربسته، در برابر «المعاريض»؛ دشمن‌رویی، در برابر «المقت»؛ اسبان هم‌رف‌شده، در برابر «المذکیات»؛ کشنده، در برابر «قائد»؛ بسندکار شدم، در برابر «رضيت» و... <ref>ر.ک: همان، ص34-35</ref>.


اثر حاضر، به‌جز دیباچه مصنوع آن، در مقایسه با دیگر آثار منثور وطواط، به‌ویژه منشآت او، در مجموع نثری روان و ساده دارد و در آن قسمت‌ها هم که به سجع می‌گراید، خالی از تکلف است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.
اثر حاضر، به‌جز دیباچه مصنوع آن، در مقایسه با دیگر آثار منثور [[رشید وطواط، محمد بن محمد|وطواط]]، به‌ویژه منشآت او، در مجموع نثری روان و ساده دارد و در آن قسمت‌ها هم که به سجع می‌گراید، خالی از تکلف است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==