لطائف غيبية (آيات العقائد): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'به'''' به 'به ''''
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'به'''' به 'به '''')
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR01290J1.jpg|بندانگشتی|لطائف غیبیه (آیات العقائد)]]
| تصویر =NUR01290J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =لطائف غیبیه (آیات العقائد)
|+ |
| عنوان‌های دیگر =آیات العقائد
|-
| پدیدآوران =
! نام کتاب!! data-type='bookName'|لطائف غیبیه (آیات العقائد)
[[میردامادی، جمال‌الدین]] (اهتمام)
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|آیات العقائد
|-
|پدیدآورندگان
|data-type='authors'|[[میردامادی، جمال‎الدین]] (اهتمام)


[[علوی عاملی، احمد بن زین‌‌العابدین]] (نويسنده)
[[علوی عاملی، احمد بن زین‌‌العابدین]] (نویسنده)
|-
| زبان =فارسی
|زبان  
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏104‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏6‎‏ع‎‏8‎‏
|data-type='language'|فارسی
| موضوع =
|-
شیعه - اصول دین
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏104‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏6‎‏ع‎‏8‎‏
|-
|موضوع  
|data-type='subject'|شیعه - اصول دین


شیعه - عقاید - جنبه‏‌های قرآنی
شیعه - عقاید - جنبه‏‌های قرآنی


شیعه - عقاید - دفاعیه‏ها و ردیه‏ها
شیعه - عقاید - دفاعیه‌‏ها و ردیه‌‏ها
|-
| ناشر =
|ناشر  
[بی نا]
|data-type='publisher'|[بی نا]
| مکان نشر =ایران -
|-
| سال نشر = 1355 ش یا 1396 ق  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|ایران -
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1355 هـ.ش یا 1396 هـ.ق  
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1290AUTOMATIONCODE
|}
</div>


 
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01290AUTOMATIONCODE
 
| چاپ =1
 
| تعداد جلد =1
'''لطائف غيبيه''' يا '''آيات العقائد''' نام كتابى است كه [[علوی عاملی، احمد بن زین‌‌العابدین|مرحوم مير سيد احمد بن زين العابدين علوى عاملى]] در موضوع عقاید با استفاده از آيات قرآنى به زبان عربى در قرن يازدهم هجرى تأليف نموده است.
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01290
| کتابخوان همراه نور =01290
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}
{{کاربردهای دیگر| لطائف (ابهام زدایی)}}
'''لطائف غيبيه''' يا '''آيات العقائد''' نام كتابى است كه [[علوی عاملی، احمد بن زین‌‌العابدین|مرحوم مير سيد احمد بن زين‌العابدين علوى عاملى]] در موضوع عقاید با استفاده از آيات قرآنى به زبان عربى در قرن يازدهم هجرى تأليف نموده است.


==مقدمه محقق==
==مقدمه محقق==




نخست محقق كتاب يعنى آقاى سيد جمال‌الدين ميردامادى مقدمه‌اى مفصل در سرآغاز كتاب آورده است كه شرح حالى است از خاندان [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، به مناسبت نسبتى كه بين مؤلف كتاب و مرحوم [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]](ره)بوده است.ايشان در مورد مؤلف نيز مطالبى آورده سپس تأليفات ديگر او را نام برده است.هكذا او اجازه‌اى را كه از [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] و مرحوم [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] داشته است را نيز در اين مقدمه ذكر كرده است.
نخست محقق كتاب يعنى آقاى سيد جمال‌الدين ميردامادى مقدمه‌اى مفصل در سرآغاز كتاب آورده است كه شرح حالى است از خاندان [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، به مناسبت نسبتى كه بين مؤلف كتاب و مرحوم [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]](ره) بوده است.ايشان در مورد مؤلف نيز مطالبى آورده سپس تأليفات ديگر او را نام برده است.هكذا او اجازه‌اى را كه از [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] و مرحوم [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] داشته است را نيز در اين مقدمه ذكر كرده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
 
مؤلف در آغاز كتاب ابتدا به موضوع علم عرفان پرداخته و فرق موضوع اين علم را با موضوع علم كلام را ذكر نموده است.مؤلف مقصود از تأليف اين كتاب را كه بعد از بيان موضوع علم توحيد آورده اثبات وجود بارى معرفى كرده است وى همچنين اثبات صفات ذات و صفات و ذات و صفات افعال حق تعالى و اثبات نبوت و معاد و امامت را با استفاده از آيات قرآن از اهداف اين كتاب برشمرده است.ايشان با استناد به آيۀ '''و نزل عليك الكتاب تبيانا لكل شىء و هدى رحمة'''و آيۀ'''يا ايها الناس قد جاءتكم موعظة من ربّكم و شفاء لما فى الصدور و هدى و رحمة للمؤمنين'''تمامى موارد فوق را مذكور در قرآن كريم مى‌داند فلذا لازم دانسته تا اين آيات را از قرآن استخراج نموده و شيوۀ استناد به آنها رامورد بررسى قرار بدهد.براى نمونه ايشان آيۀ شريفۀ'''الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير'''را براى صفات علم الهى مورد استناد قرار داده است يا از كلمۀ رب العالمين صفات حيات، اراده، كراهت، سميع، بصير و متكلم را استفاده مى‌كند و دليلش را نيز اين مى‌داند كه خالق بايد داراى چنين صفاتى باشد وگرنه خالقيت عالم معنا ندارد.ايشان وارد تفسير سورۀ حمد شده و نكات و ظرائف زيادى از اين قبيل را از اين سورۀ مبارکه استفاده مى‌نمايد.
 
مؤلف در آغاز كتاب ابتدا به موضوع علم عرفان پرداخته و فرق موضوع اين علم را با موضوع علم كلام را ذكر نموده است.مؤلف مقصود از تأليف اين كتاب را كه بعد از بيان موضوع علم توحيد آورده اثبات وجود بارى معرفى كرده است وى همچنين اثبات صفات ذات و صفات و ذات و صفات افعال حق تعالى و اثبات نبوت و معاد و امامت را با استفاده از آيات قرآن از اهداف اين كتاب برشمرده است.ايشان با استناد به آيۀ '''و نزل عليك الكتاب تبيانا لكل شىء و هدى رحمة'''و آيۀ'''يا ايها الناس قد جاءتكم موعظة من ربّكم و شفاء لما فى الصدور و هدى و رحمة للمؤمنين'''تمامى موارد فوق را مذكور در قرآن كريم مى‌داند فلذا لازم دانسته تا اين آيات را از قرآن استخراج نموده و شيوۀ استناد به آنها رامورد بررسى قرار بدهد.براى نمونه ايشان آيۀ شريفۀ'''الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير'''را براى صفات علم الهى مورد استناد قرار داده است يا از كلمۀ رب العالمين صفات حيات، اراده، كراهت، سميع، بصير و متكلم را استفاده مى‌كند و دليلش را نيز اين مى‌داند كه خالق بايد داراى چنين صفاتى باشد وگرنه خالقيت عالم معنا ندارد.ايشان وارد تفسير سورۀ حمد شده و نكات و ظرائف زيادى از اين قبيل را از اين سورۀ مباركه استفاده مى‌نمايد.




خط ۷۹: خط ۶۳:


ايشان در ركن اول سه ميقات ذكر كرده‌اند كه ميقات اول در اثبات وجود واجب بالذات مى‌باشد از جمله مواردى كه در اينجا بدان استناد كرده آيۀ شريفۀ'''ا لم تر إلى الذى حاج ابراهيم فى ربه ان آتاه اللّه الملك اذ قال ابراهيم ربى الذى يحيى و يميت قال انا احيى و اميت قال ابراهيم فان اللّه يأتى بالشمس من المشرق فأت بها من المغرب فبهت الذى كفر و اللّه لا يهدى القوم الظالمين.'''ايشان اين آيه را مشتمل بر براهين عقليه بر وجود بارى تعالى مى‌داند و مى‌فرمايد
ايشان در ركن اول سه ميقات ذكر كرده‌اند كه ميقات اول در اثبات وجود واجب بالذات مى‌باشد از جمله مواردى كه در اينجا بدان استناد كرده آيۀ شريفۀ'''ا لم تر إلى الذى حاج ابراهيم فى ربه ان آتاه اللّه الملك اذ قال ابراهيم ربى الذى يحيى و يميت قال انا احيى و اميت قال ابراهيم فان اللّه يأتى بالشمس من المشرق فأت بها من المغرب فبهت الذى كفر و اللّه لا يهدى القوم الظالمين.'''ايشان اين آيه را مشتمل بر براهين عقليه بر وجود بارى تعالى مى‌داند و مى‌فرمايد
ا لم تر يعنى آيا نديدى؟و به چشم بصيرت نگاه نكردى؟!كه اشاره‌اى است به محاجّۀ نمرود و حماقت او كه در واقع تسليتى است به نبى مكرم اسلام صلى اله عليه و آله كه از مجادله و حماقت كفار اندوهگين مباش چرا كه پيغمبران قبل از تو نيز چنين كردند.سپس به موارد مهم و قابل توجه ديگرى كه در اين آيه وجود دارد اشاره مى‌كند مانند'''انا احيى و اميت'''كه نشان از حماقت و بسته بودن چشم بصيرت نمرود دارد.
ا لم تر يعنى آيا نديدى؟و به چشم بصيرت نگاه نكردى؟!كه اشاره‌اى است به محاجّۀ نمرود و حماقت او كه در واقع تسليتى است به نبى مكرم اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله كه از مجادله و حماقت كفار اندوهگين مباش چرا كه پيغمبران قبل از تو نيز چنين كردند.سپس به موارد مهم و قابل توجه ديگرى كه در اين آيه وجود دارد اشاره مى‌كند مانند'''انا احيى و اميت'''كه نشان از حماقت و بسته بودن چشم بصيرت نمرود دارد.


در ميقات دوم ركن اول سخن از صفات ثبوتيه الهى است كه از قدرت و علم و حيات بخصوصه سخن به ميان آمده است و ادله‌اى كه براى اثبات اين صفات و همچنين عين ذات بودن آنها لازم است را بيان نموده است.ايشان در ابتداء اين ميقات معنى صفات ثبوتى را بيان مى‌كند آنگاه به وجه اختلاف حكماء و متكلمين در صفت قدرت الهى اشاره مى‌نمايد و در اثبات علم الهى به ذات خود و به ساير ممكنات نيز به آياتى از قرآن كريم استناد كرده است كه از آنجمله آيۀ'''الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير'''و آيۀ'''و علم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملائكه فقال انبئونى باسماء هؤلاء ان كنتم صادقين...'''مى‌توان اشاره كرد.همچنين است در اثبات حيات قيوم واجب الوجود بالذات كه آية الكرسى را دليل روشنى به اين معنا مى‌داند او حيات واجب را عبارت از فضل و علم او مى‌داند.
در ميقات دوم ركن اول سخن از صفات ثبوتيه الهى است كه از قدرت و علم و حيات بخصوصه سخن به ميان آمده است و ادله‌اى كه براى اثبات اين صفات و همچنين عين ذات بودن آنها لازم است را بيان نموده است.ايشان در ابتداء اين ميقات معنى صفات ثبوتى را بيان مى‌كند آنگاه به وجه اختلاف حكماء و متكلمين در صفت قدرت الهى اشاره مى‌نمايد و در اثبات علم الهى به ذات خود و به ساير ممكنات نيز به آياتى از قرآن كريم استناد كرده است كه از آنجمله آيۀ'''الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير'''و آيۀ'''و علم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملائكه فقال انبئونى باسماء هؤلاء ان كنتم صادقين...'''مى‌توان اشاره كرد.همچنين است در اثبات حيات قيوم واجب‌الوجود بالذات كه آية الكرسى را دليل روشنى به اين معنا مى‌داند او حيات واجب را عبارت از فضل و علم او مى‌داند.


ايشان در معناى اراده مريد بودن ذات اقدس الهى را متفق عليه مسلمين مى‌داند، ولى در چگونگى ارادۀ الهى به دو نظريۀ اشاره مى‌كند كه نظر اول متعلق به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و همفكرانش مى‌باشد و آن اين است كه اراده نفس داعى بمعنى علم به نفع است و نظر دوم هم متعلق به اشاعره و جبائيان مى‌باشد كه اراده الهى را صفت زائد بر علم مى‌دانند.ايشان حق را با نظر اول دانسته و براى مدعاى خود به آيۀ شريفۀ'''يريد اللّه بكم اليسر و لا يريد بكم العسر'''استناد مى‌كند و مى‌گويد ظاهر آيه دلالت بر ارادۀ الهى به آسانى بندگان دارد كه نشان مى‌دهد اراده نفس علم به مصلحت است.مرحوم علوى عاملى مى‌گويد فلذا است كه [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]] ‌اين آيه را دليلى بر رد قول جبريون دانسته است.
ايشان در معناى اراده مريد بودن ذات اقدس الهى را متفق عليه مسلمين مى‌داند، ولى در چگونگى ارادۀ الهى به دو نظريۀ اشاره مى‌كند كه نظر اول متعلق به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و همفكرانش مى‌باشد و آن اين است كه اراده نفس داعى بمعنى علم به نفع است و نظر دوم هم متعلق به اشاعره و جبائيان مى‌باشد كه اراده الهى را صفت زائد بر علم مى‌دانند.ايشان حق را با نظر اول دانسته و براى مدعاى خود به آيۀ شريفۀ'''يريد اللّه بكم اليسر و لا يريد بكم العسر'''استناد مى‌كند و مى‌گويد ظاهر آيه دلالت بر ارادۀ الهى به آسانى بندگان دارد كه نشان مى‌دهد اراده نفس علم به مصلحت است.مرحوم علوى عاملى مى‌گويد فلذا است كه [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]] ‌اين آيه را دليلى بر رد قول جبريون دانسته است.


مؤلف ميقات سوم ركن اول را به تحقيق صفات سلبيه اختصاص داده و چهار آيه را بر اين منظور يادآور مى‌شود ايشان ضمن تعريف صفات سلبيه اصل اول در نفى شريك بر خداوند را بيان نموده سورۀ اخلاص را بهترين نمود اين معنا مى‌داند.بعد به تفسير اين سوره براى اثبات مدعاى خود مى‌پردازد.ديگر صفات سلبيه را نيز مطرح كرده و به اثبات سلبى بودن آنها مبادرت مى‌ورزد.
مؤلف ميقات سوم ركن اول را به تحقيق صفات سلبيه اختصاص داده و چهار آيه را بر اين منظور يادآور مى‌شود ايشان ضمن تعريف صفات سلبيه اصل اول در نفى شریک بر خداوند را بيان نموده سورۀ اخلاص را بهترين نمود اين معنا مى‌داند.بعد به تفسير اين سوره براى اثبات مدعاى خود مى‌پردازد.ديگر صفات سلبيه را نيز مطرح كرده و به اثبات سلبى بودن آنها مبادرت مى‌ورزد.


ركن دوم كتاب همانطور كه گذشت در بيان تحقيق افعال، عدل و حكمت حق تعالى است.
ركن دوم كتاب همانطور كه گذشت در بيان تحقيق افعال، عدل و حكمت حق تعالى است.
خط ۹۱: خط ۷۵:




مرحوم علوى عاملى در اين ركن به افعال الهى پرداخته و مطالبى را در عقلى بودن حسن و قبح بيان نموده و بحث جبر و اختيار را مورد بررسى قرار داد.جبريون را طبق روايت پيغمبر اكرم صلى اله عليه و آله مجوس امت قلمداد مى‌كند و براى رد عقائد جبريّه ناچار به معنى دقيق آيۀ'''يضل به كثيرا و يهدى به كثيرا و ما يضل به الاّ الفاسقون'''مى‌پردازد چرا كه اين آيه و امثال آن مستمسكى بر جبريه شده‌اند تا از آنها غير اختيارى بودن افعال را اثبات كنند و به اين نتيجه كه هدايت و ضلالت بدست خداست و انسان خود اختيارى ندارد برسانند در حاليكه مرحوم علوى اتفاق مسلمين را در اين مى‌داند كه منظور از ضلالت در آيۀ شريفۀ فوق به معنى هلاكت است نه گمراه كردن انسانها كه چنين فعلى داراى قبح عقلى است و محال است چنين عملى از خداوند سر بزند.
مرحوم علوى عاملى در اين ركن به افعال الهى پرداخته و مطالبى را در عقلى بودن حسن و قبح بيان نموده و بحث جبر و اختيار را مورد بررسى قرار داد.جبريون را طبق روايت پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله مجوس امت قلمداد مى‌كند و براى رد عقائد جبريّه ناچار به معنى دقيق آيۀ'''يضل به كثيرا و يهدى به كثيرا و ما يضل به الاّ الفاسقون'''مى‌پردازد چرا كه اين آيه و امثال آن مستمسكى بر جبريه شده‌اند تا از آنها غير اختيارى بودن افعال را اثبات كنند و به اين نتيجه كه هدايت و ضلالت بدست خداست و انسان خود اختيارى ندارد برسانند در حاليكه مرحوم علوى اتفاق مسلمين را در اين مى‌داند كه منظور از ضلالت در آيۀ شريفۀ فوق به معنى هلاكت است نه گمراه كردن انسه‌گانها كه چنين فعلى داراى قبح عقلى است و محال است چنين عملى از خداوند سر بزند.


سومين ركن كتاب در نبوت است ايشان اول به اثبات نبوت پرداخته و مهمترين ادله‌را در اين زمينه متذكر مى‌گردد كه يكى از ادله عبارتست از اين‌كه انسان در راستاى عبوديت و بندگى نياز به تهذيب و تزكيۀ نفس دارد اگر اين تهذيب روشمند و با الهامات الهى نباشد باعث اضرار بر نفس و آسيب‌هاى مهم ديگر مى‌شود كه به همين منظور وجود انبياء و بيان شيوه‌هاى تهذيب و تزكيۀ نفس از جانب آنان ضرورى مى‌نمايد.
سومين ركن كتاب در نبوت است ايشان اول به اثبات نبوت پرداخته و مهمترين ادله‌را در اين زمينه متذكر مى‌گردد كه يكى از ادله عبارتست از اين‌كه انسان در راستاى عبوديت و بندگى نياز به تهذيب و تزكيۀ نفس دارد اگر اين تهذيب روشمند و با الهامات الهى نباشد باعث اضرار بر نفس و آسيب‌هاى مهم ديگر مى‌شود كه به همين منظور وجود انبياء و بيان شيوه‌هاى تهذيب و تزكيۀ نفس از جانب آنان ضرورى مى‌نمايد.


مؤلف در مرحلۀ بعدى به اثبات نبوت حضرت محمد صلى اله عليه و آله مى‌پردازد و بشارتهاى كتب آسمانى قبلى را در اين مورد استناد مى‌كند، همچنين برهان اثبات نبوت آنحضرت را در ادامه مى‌آورد وى سپس به مناسبت معجزه بودن قرآن را نيز اثبات مى‌نمايد.
مؤلف در مرحلۀ بعدى به اثبات نبوت حضرت محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‌پردازد و بشارتهاى كتب آسمانى قبلى را در اين مورد استناد مى‌كند، همچنين برهان اثبات نبوت آن حضرت را در ادامه مى‌آورد وى سپس به مناسبت معجزه بودن قرآن را نيز اثبات مى‌نمايد.




خط ۱۰۳: خط ۸۷:
آدم على نبينا و آله وعليه‌السلام در اكل شجرۀ منهيّه يا شبهه در قول حضرت ابراهيم‌ عليه‌السلام زمانيكه در جواب بت‌پرستان فرمود:و انت فعلت هذا بآلهتنا يا ابراهيم قال بل فعله كبيرهم هذا فسئلوهم ان كانوا ينطقون.كه چرا حضرت فرمود فعله كبيرهم آيا اين دروغ نيست و اگر دروغ است پس معلوم مى‌شود انبياء معصوم نيستند كه مرحوم علوى عاملى در جواب به تأويل آيه اشاره كرده و مى‌فرمايد كبيرهم كه حضرت ابراهيم مى‌گويد منظور خودش است زيرا انسان بزرگتر از هر بت و هر جماد ديگرى است.
آدم على نبينا و آله وعليه‌السلام در اكل شجرۀ منهيّه يا شبهه در قول حضرت ابراهيم‌ عليه‌السلام زمانيكه در جواب بت‌پرستان فرمود:و انت فعلت هذا بآلهتنا يا ابراهيم قال بل فعله كبيرهم هذا فسئلوهم ان كانوا ينطقون.كه چرا حضرت فرمود فعله كبيرهم آيا اين دروغ نيست و اگر دروغ است پس معلوم مى‌شود انبياء معصوم نيستند كه مرحوم علوى عاملى در جواب به تأويل آيه اشاره كرده و مى‌فرمايد كبيرهم كه حضرت ابراهيم مى‌گويد منظور خودش است زيرا انسان بزرگتر از هر بت و هر جماد ديگرى است.


همينطور به شبهات عصمت ديگر انبياء مثل حضرت يعقوب،يوسف، ايّوب، موسى، شعيب، داود، سليمان،يونس، لوط، زكريا و عيسى عليهم‌السلام اشاراتى كرده و از آنها جوابهاى روشنى بيان مى‌نمايد.به خاطر اهميت و به عنوان نمونه به قضيۀ حضرت يوسف نيز اشاره مى‌نمائيم كه الذين فى قلوبهم مرض در مورد آيۀ'''لقد همت به و همّ بها لو لا ان رأى برهان ربه'''شبهه كرده‌اند
همينطور به شبهات عصمت ديگر انبياء مثل حضرت يعقوب، يوسف، ايّوب، موسى، شعيب، داود، سليمان، يونس، لوط، زكريا و عيسى عليهم‌السلام اشاراتى كرده و از آنها جوابهاى روشنى بيان مى‌نمايد.به خاطر اهميت و به عنوان نمونه به قضيۀ حضرت يوسف نيز اشاره مى‌نمائيم كه الذين فى قلوبهم مرض در مورد آيۀ'''لقد همت به و همّ بها لو لا ان رأى برهان ربه '''شبهه كرده‌اند


كه منظور از اين آيه اين است كه حضرت يوسف نيز قصد زليخا كرد و او به مقصد نرسيد ولى اين حاكى از عدم عصمت آنحضرت مى‌باشد.در حاليكه مؤلف جواب مى‌دهد كه:همّ بها جزاى «لو لا ان رأى برهان ربه» است يعنى اگر يوسف برهان رب خود را كه عبارتست از عصمت نمى‌ديد قصد زليخا مى‌كرد.
كه منظور از اين آيه اين است كه حضرت يوسف نيز قصد زليخا كرد و او به مقصد نرسيد ولى اين حاكى از عدم عصمت آن حضرت مى‌باشد.در حاليكه مؤلف جواب مى‌دهد كه:همّ بها جزاى «لو لا ان رأى برهان ربه» است يعنى اگر يوسف برهان رب خود را كه عبارتست از عصمت نمى‌ديد قصد زليخا مى‌كرد.


مرحوم علوى عاملى دو بخش ديگر شبهاتى را كه در مورد عصمت پيغمبر اكرم صلى اله عليه و آله شده است را نيز مطرح كرده و به تك تك آنها پاسخ مى‌دهد.
مرحوم علوى عاملى دو بخش ديگر شبهاتى را كه در مورد عصمت پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله شده است را نيز مطرح كرده و به تك تك آنها پاسخ مى‌دهد.


ركن چهارم كتاب اختصاص به بحث امامت دارد كه در اين ركن نيز دو ميقات بيان شده است نخست به حقيقت ذات و احوال امام پرداخته سپس در ميقات اول امام را معرفى مى‌كند و به همين منظور آياتى از قرآن كه در مورد امامان وارد شده است را نيز ذكر مى‌كند.از آنجمله مى‌توان به آيۀ ولايت، آيۀ تطهير، آيۀ نجوى و سورۀ هل أتى اشاره كرد.
ركن چهارم كتاب اختصاص به بحث امامت دارد كه در اين ركن نيز دو ميقات بيان شده است نخست به حقيقت ذات و احوال امام پرداخته سپس در ميقات اول امام را معرفى مى‌كند و به همين منظور آياتى از قرآن كه در مورد امامان وارد شده است را نيز ذكر مى‌كند.از آنجمله مى‌توان به آيۀ ولايت، آيۀ تطهير، آيۀ نجوى و سورۀ هل أتى اشاره كرد.
خط ۱۲۵: خط ۱۰۹:
ايشان در آخر كتاب فقط فهرست مطالب را آورده است.
ايشان در آخر كتاب فقط فهرست مطالب را آورده است.


== پیوندها ==
==وابسته‌ها==
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/10834 مطالعه کتاب لطائف غیبیه (آیات العقائد) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
{{وابسته‌ها}}
 
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:تفسیر]]
[[رده:تفسیر]]
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]]
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]]