كلمات مكنونة من علوم أهل الحكمة و المعرفة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'ىالدين' به 'ى‌الدين')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۳: خط ۵۳:




در اين اثر، فيض، از اسرار سربه‌مهر، بر وفاق اهل معنا سخن گفته و جاى جاى، به كلمات اولياء الله و عرفاى محقق استشهاد نموده و از نظريات علمى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و انديشه‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] و آراى عرفانى محى‌الدين بن عربى استفاده نموده است. اينك به بررسى مكنونات مهم كتاب مى‌پردازيم كه در شناخت انديشه‌هاى فيض نقش بسزايى را ايفا مى‌كند:
در اين اثر، فيض، از اسرار سربه‌مهر، بر وفاق اهل معنا سخن گفته و جاى جاى، به كلمات اولياء الله و عرفاى محقق استشهاد نموده و از نظريات علمى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و انديشه‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] و آراى عرفانى محى‌الدين بن عربى استفاده نموده است. اينك به بررسى مكنونات مهم كتاب مى‌پردازيم كه در شناخت انديشه‌هاى فيض نقش بسزايى را ايفا مى‌كند:


1. جمع بين امتناع رؤيت و امكان آن: اكتناه حقيقت ميسور نيست، چرا كه او به همه چيز محيط است و ادراك چيزى بى‌احاطه به آن صورت نمى‌پذيرد، اما به اعتبار تجلى در مظاهر اسماء و صفات در هر موجودى، رويى دارد و در هر مرآتى جلوه‌اى مى‌نمايد: '''«فاينما تولوا فثم وجه الله»''' و اين تجلى، شامل همه است، ولى خواص مى‌دانند كه چه مى‌بينند و لذا مى‌فرمايند: «ما رايتُ شيئاً الا و رايتُ اللهَ قبله و بعده و معه»، اما عوام نمى‌دانند كه چه مى‌بينند.
1. جمع بين امتناع رؤيت و امكان آن: اكتناه حقيقت ميسور نيست، چرا كه او به همه چيز محيط است و ادراك چيزى بى‌احاطه به آن صورت نمى‌پذيرد، اما به اعتبار تجلى در مظاهر اسماء و صفات در هر موجودى، رويى دارد و در هر مرآتى جلوه‌اى مى‌نمايد: '''«فاينما تولوا فثم وجه الله»''' و اين تجلى، شامل همه است، ولى خواص مى‌دانند كه چه مى‌بينند و لذا مى‌فرمايند: «ما رايتُ شيئاً الا و رايتُ اللهَ قبله و بعده و معه»، اما عوام نمى‌دانند كه چه مى‌بينند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش