قیام شیعی سربداران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
بدون خلاصۀ ویرایش
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۰: خط ۲۰:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19643
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18169
| کتابخوان همراه نور =18169
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر| قیام (ابهام زدایی)}}
'''قيام شيعى سربداران'''، اثر [[آژند، یعقوب|يعقوب آژند]]، بررسى ابعاد مختلف قيام سربداران و بازتاب آن مى‌باشد كه به زبان فارسى و در سال 1363ش، نوشته شده است.
'''قيام شيعى سربداران'''، اثر [[آژند، یعقوب|يعقوب آژند]]، بررسى ابعاد مختلف قيام سربداران و بازتاب آن مى‌باشد كه به زبان فارسى و در سال 1363ش، نوشته شده است.


خط ۵۰: خط ۵۱:
نویسنده، معتقد است دوره مغول، دوره‌اى از جدليات و مباحثات شديد مذهبى بود. اين دوره، دوره‌اى است كه نظريات مختلف اسلامى پا به پاى هم، به موجوديت خود ادامه داده و فقها و علما به مذاكره و مباحثه با يكديگر مى‌پرداختند. همين مسئله سبب نوعى آزادى مذهبى و تسامح دو جانبه شده بود. مع‌الوصف نشانه‌هايى از تسلط شيعه اثناعشرى در اين قسمت از جهان اسلام رخ نموده بود<ref>همان</ref>
نویسنده، معتقد است دوره مغول، دوره‌اى از جدليات و مباحثات شديد مذهبى بود. اين دوره، دوره‌اى است كه نظريات مختلف اسلامى پا به پاى هم، به موجوديت خود ادامه داده و فقها و علما به مذاكره و مباحثه با يكديگر مى‌پرداختند. همين مسئله سبب نوعى آزادى مذهبى و تسامح دو جانبه شده بود. مع‌الوصف نشانه‌هايى از تسلط شيعه اثناعشرى در اين قسمت از جهان اسلام رخ نموده بود<ref>همان</ref>


به نظر نویسنده اين مسئله خصوصا در تلاش الجايتو براى مباحثه مكاتب مختلف، علنا متجلى گرديد. مغولان در اين مباحثات تا حدى نقش تماشاچى بى‌طرف را بازى مى‌كردند و همين مسئله باعث شكوفايى عقايد و نظريات مذهبى گرديد<ref>همان، ص 16</ref>
به نظر نویسنده اين مسئله خصوصا در تلاش الجايتو براى مباحثه مكاتب مختلف، علنا متجلى گرديد. مغولان در اين مباحثات تا حدى نقش تماشاچى بى‌طرف را بازى می‌كردند و همين مسئله باعث شكوفايى عقايد و نظريات مذهبى گرديد<ref>همان، ص 16</ref>


نویسنده بر اين باور است كه سلاطين ايلخانى در اكثر اوقات نقش حامى و يا واسطه را بازى مى‌كردند؛ مثلاًغازان خان در سفرش به عتبات عاليات، اموالى به خانقاه‌هاى دراويش و مدارس سادات وقف كرد. قبل از آن احمد تكودار (حكومت در 683 - 680ق) مكاتبات وسيعى با قلاوون سلطان مملوك مصر در زمينه مسائل مذهبى داشت. الجايتو به مذهب تشيع اثناعشرى پروبال داد و خود نيز بدان گرويد. شيعه اثناعشرى به‌صورت يك مكتب اصيل اسلامى همراه با اصول مدون و نظام بسيار سنجيده دينى، توانست پهلوبه‌پهلوى نوعى نظام مستقر دولتى در عهد ايلخانان گام بردارد<ref>همان</ref>
نویسنده بر اين باور است كه سلاطين ايلخانى در اكثر اوقات نقش حامى و يا واسطه را بازى می‌كردند؛ مثلاًغازان خان در سفرش به عتبات عاليات، اموالى به خانقاه‌هاى دراويش و مدارس سادات وقف كرد. قبل از آن احمد تكودار (حكومت در 683 - 680ق) مكاتبات وسيعى با قلاوون سلطان مملوك مصر در زمينه مسائل مذهبى داشت. الجايتو به مذهب تشيع اثناعشرى پروبال داد و خود نيز بدان گرويد. شيعه اثناعشرى به‌صورت يك مكتب اصيل اسلامى همراه با اصول مدون و نظام بسيار سنجيده دينى، توانست پهلوبه‌پهلوى نوعى نظام مستقر دولتى در عهد ايلخانان گام بردارد<ref>همان</ref>


به عقيده وى، پيروزى شيعه اثناعشرى در عهد مغولان مستعجل بود و مغولان در زمان ابوسعيد بار ديگر به تسنن گرويدند، ولى شيعه اثناعشرى ديگر جاى خود را باز كرده بود و به موجوديت خود به‌عنوان يك مكتب اصيل اسلامى همچنان ادامه مى‌داد. شخصيت والاى شيعه اثناعشرى در اين زمان، در ميان شخصيت‌هاى ديگر، ابن مطهر حلى بود. با فروپاشى و انحطاط قدرت ايلخانان در ايران در سال 736ق، هرج‌ومرج كامل سياسى سرتاسر اين قسمت از جهان اسلام را فراگرفت. در نبود يك دولت مقتدر مركزى، نوعى آزادى سياسى و مذهبى همه جا را در بر گرفت. دولت‌ها و سلسله‌هاى متعدد محلى سر درآوردند و همراه آن عقايد مختلف مذهبى، كه خصوصا از مكتب تشيع مايه گرفته بودند، در سرزمين‌هاى مختلف شكوفا شدند<ref>همان</ref>
به عقيده وى، پيروزى شيعه اثناعشرى در عهد مغولان مستعجل بود و مغولان در زمان ابوسعيد بار ديگر به تسنن گرويدند، ولى شيعه اثناعشرى ديگر جاى خود را باز كرده بود و به موجوديت خود به‌عنوان يك مكتب اصيل اسلامى همچنان ادامه مى‌داد. شخصيت والاى شيعه اثناعشرى در اين زمان، در ميان شخصيت‌هاى ديگر، ابن مطهر حلى بود. با فروپاشى و انحطاط قدرت ايلخانان در ايران در سال 736ق، هرج‌ومرج كامل سياسى سرتاسر اين قسمت از جهان اسلام را فراگرفت. در نبود يك دولت مقتدر مركزى، نوعى آزادى سياسى و مذهبى همه جا را در بر گرفت. دولت‌ها و سلسله‌هاى متعدد محلى سر درآوردند و همراه آن عقايد مختلف مذهبى، كه خصوصا از مكتب تشيع مايه گرفته بودند، در سرزمين‌هاى مختلف شكوفا شدند<ref>همان</ref>
خط ۵۸: خط ۵۹:
از آنجا كه اين سلسله‌هاى محلى در آستانه قيام شيعى سربداران و در رابطه با آن نقش عمده بازى كردند، لذا به بررسى اجمالى بعضى از آن‌ها از جمله: آل مظفر، آل جلاير، آل چوپان، آل كرت و طغاتيموريه پرداخته شده است<ref>همان</ref>
از آنجا كه اين سلسله‌هاى محلى در آستانه قيام شيعى سربداران و در رابطه با آن نقش عمده بازى كردند، لذا به بررسى اجمالى بعضى از آن‌ها از جمله: آل مظفر، آل جلاير، آل چوپان، آل كرت و طغاتيموريه پرداخته شده است<ref>همان</ref>


در فصل دوم، به رهبران مذهبى سربداران پرداخته شده است. جناح رهبريت مذهبى سربداران، مركب از يك سلسله رهبران مذهبى بود كه با تقويت بعد انقلابى تشيع اثناعشرى، حركتى انقلابى در قسمت شرق جهان اسلام پديد آوردند. به اعتقاد نویسنده، تشيع و عرفانى كه اينان مبلغ آن بودند، با تشيع و عرفانى كه بعضى از عرفا و متصوفان اين عصر داشتند، فرق مى‌كرد. بسيارى از عرفا و شيوخ اين عصر، گوشه‌نشينى و اعتكاف را تبليغ مى‌كردند و كارى با سیاسیات نداشتند و در واقع مى‌توان گفت كه آنان نهاد مذهبى را جداى از نهاد سياسى فرض كرده و يا تن به آن داده بودند<ref>همان، ص 71</ref>
در فصل دوم، به رهبران مذهبى سربداران پرداخته شده است. جناح رهبريت مذهبى سربداران، مركب از يك سلسله رهبران مذهبى بود كه با تقويت بعد انقلابى تشيع اثناعشرى، حركتى انقلابى در قسمت شرق جهان اسلام پديد آوردند. به اعتقاد نویسنده، تشيع و عرفانى كه اينان مبلغ آن بودند، با تشيع و عرفانى كه بعضى از عرفا و متصوفان اين عصر داشتند، فرق مى‌كرد. بسيارى از عرفا و شيوخ اين عصر، گوشه‌نشينى و اعتكاف را تبليغ می‌كردند و كارى با سیاسیات نداشتند و در واقع مى‌توان گفت كه آنان نهاد مذهبى را جداى از نهاد سياسى فرض كرده و يا تن به آن داده بودند<ref>همان، ص 71</ref>


به باور نویسنده، نهاد سياسى اين عصر كه در رأس آن بعضى از حكام ايلخانان قرار داشتند، ظاهر امر را نگهداشته و احترامى نسبت به نهاد مذهبى روا مى‌داشتند، ولى اين فقط ظاهر قضيه بود. بسيارى از اعمال و حركات نهاد سياسى، سازشى با اصول و احكام نهاد مذهبى نداشت. نهاد مذهبى اين عصر هم بيشتر مركب از علماى تسنن و عرفايى بود كه گوشه‌نشينى و اعتكاف را تبليغ مى‌كردند و در گوشه و كنار خانقاه‌ها و زوايا و مدارس، به طالب علمى مشغول بودند و در واقع كارى با مسائل سياسى زمان نداشتند. ازاين‌رو، وقتى كه شيخ خليفه، مسائل سياسى زمان را در كسوت مسائل مذهبى مطرح كرد و در واقع جدايى‌ناپذيرى دين و دولت را در چهارچوب تشيع اثناعشرى اعلام داشت، علماى رسمى و سنى‌مذهب زمان، او را محكوم به اين كردند كه «حديث دنيا» مى‌گويد و سر خروج دارد. همين اتهام را در خصوص شيخ حسن جورى و نيز سيد قوام‌الدين نيز ابراز داشتند و فتوا به محكوميت آن‌ها دادند<ref>همان</ref>
به باور نویسنده، نهاد سياسى اين عصر كه در رأس آن بعضى از حكام ايلخانان قرار داشتند، ظاهر امر را نگهداشته و احترامى نسبت به نهاد مذهبى روا مى‌داشتند، ولى اين فقط ظاهر قضيه بود. بسيارى از اعمال و حركات نهاد سياسى، سازشى با اصول و احكام نهاد مذهبى نداشت. نهاد مذهبى اين عصر هم بيشتر مركب از علماى تسنن و عرفايى بود كه گوشه‌نشينى و اعتكاف را تبليغ می‌كردند و در گوشه و كنار خانقاه‌ها و زوايا و مدارس، به طالب علمى مشغول بودند و در واقع كارى با مسائل سياسى زمان نداشتند. ازاين‌رو، وقتى كه شيخ خليفه، مسائل سياسى زمان را در كسوت مسائل مذهبى مطرح كرد و در واقع جدايى‌ناپذيرى دين و دولت را در چهارچوب تشيع اثناعشرى اعلام داشت، علماى رسمى و سنى‌مذهب زمان، او را محكوم به اين كردند كه «حديث دنيا» مى‌گويد و سر خروج دارد. همين اتهام را در خصوص شيخ حسن جورى و نيز سيد قوام‌الدين نيز ابراز داشتند و فتوا به محكوميت آن‌ها دادند<ref>همان</ref>


در بخش دوم، بازتاب قيام شيعى سربداران مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به عقيده نویسنده، قيام سربداران همراه با خصائص ويژه خود، بازتابى در مناطق اطراف خود داشت كه گاه به‌صورت مستقيم از اين قيام مايه گرفته بود و گاه به‌صورت غيرمستقيم. اين قيام‌ها كه به‌صورت قيام‌هاى نظامى و نيز عقيدتى در منطقه متبلور شدند، داراى خصائص مشترك با قيام سربداران بودند. اين قيام‌ها دو ويژگى مشترك داشتند: مبارزه با ظلم و ستم (در ابعاد مختلف) و مبارزه با عنصر بيگانه<ref>همان، ص 217</ref>
در بخش دوم، بازتاب قيام شيعى سربداران مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به عقيده نویسنده، قيام سربداران همراه با خصائص ويژه خود، بازتابى در مناطق اطراف خود داشت كه گاه به‌صورت مستقيم از اين قيام مايه گرفته بود و گاه به‌صورت غيرمستقيم. اين قيام‌ها كه به‌صورت قيام‌هاى نظامى و نيز عقيدتى در منطقه متبلور شدند، داراى خصائص مشترك با قيام سربداران بودند. اين قيام‌ها دو ويژگى مشترك داشتند: مبارزه با ظلم و ستم (در ابعاد مختلف) و مبارزه با عنصر بيگانه<ref>همان، ص 217</ref>
خط ۷۶: خط ۷۷:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
خط ۸۲: خط ۸۳:
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}




خط ۸۷: خط ۹۰:
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند]]