۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''قصه مدينه: تاريخ زندگى حضرت فاطمه زهرا(س) و وقايع پس از رحلت حضرت رسول(ص)'''، تأليف على نظرى منفرد، گزارش و تحليلى از تاريخ زندگى حضرت زهرا(س) و وقايع پس از رحلت پيامبر(ص) است كه با استناد به جوامع روايى و تاريخى فريقين نگاشته شده است | '''قصه مدينه: تاريخ زندگى حضرت فاطمه زهرا(س) و وقايع پس از رحلت حضرت رسول(ص)'''، تأليف على نظرى منفرد، گزارش و تحليلى از تاريخ زندگى حضرت زهرا(س) و وقايع پس از رحلت پيامبر(ص) است كه با استناد به جوامع روايى و تاريخى فريقين نگاشته شده است <ref>مجله كتابهاى اسلامى، ص148-149</ref>. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با مقدمهاى از مؤلف آغاز شده است. نويسنده در گزارش خود، سرنوشت پرفراز و نشيب مدينه، قصههاى پرماجراى دوران صحابه در اين شهر و بهويژه مطالبى در مظلوميت اهلبيت(ع) را در شش فصل ارائه كرده است | كتاب با مقدمهاى از مؤلف آغاز شده است. نويسنده در گزارش خود، سرنوشت پرفراز و نشيب مدينه، قصههاى پرماجراى دوران صحابه در اين شهر و بهويژه مطالبى در مظلوميت اهلبيت(ع) را در شش فصل ارائه كرده است <ref>همان</ref>. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، مطالبى پيرامون رحلت پيامبر(ص)، منشأ اختلافات، عادل دانستن صحابه و راه شناخت منافقين، عنوان گرديده است | در مقدمه، مطالبى پيرامون رحلت پيامبر(ص)، منشأ اختلافات، عادل دانستن صحابه و راه شناخت منافقين، عنوان گرديده است <ref>مقدمه، ص17-22</ref>. | ||
در فصل نخست اين اثر، مباحثى در شش بخش ارائه شده است. اين فصل، شامل مباحثى درباره خلافت و مشروعيت آن، حوادث تلخ مربوط به ماجراى سقيفه و احاديثى درباره امام على(ع) و اهلبيت(ع) است | در فصل نخست اين اثر، مباحثى در شش بخش ارائه شده است. اين فصل، شامل مباحثى درباره خلافت و مشروعيت آن، حوادث تلخ مربوط به ماجراى سقيفه و احاديثى درباره امام على(ع) و اهلبيت(ع) است <ref>متن كتاب، ص26-95</ref>. | ||
پيامبر(ص) پس از 23 سال تلاش بىوقفه و كوششى مداوم، چشم از جهان فروبست و روح مقدسش بهسوى ملكوت پرواز كرد. او مسئوليت خويش را انجام داد و رسالتش را ابلاغ نمود. دينى كه او مأمور تبليغ آن شده بود، كامل و تمام بود و هيچ نقصان و كاستىاى در آن نبود تا مسلمانان آن را كامل كنند. پس آنچه در خير و سعادت، تباهى و شقاوت بشريت تأثير مىگذاشت، توسط وحى به رسول خدا(ص) انتقال يافت و او نيز به مردم ابلاغ كرد. پس همه چيز از طرف حضرت حق بيان و توسط رسول خدا ابلاغ شد. نويسنده پس از بيان اين مطلب، اين سؤال را مطرح مىكند كه با توجه به اينكه اسلام دين ابدى و هميشگى است و بعد از پيامبر(ص)، كسى بهعنوان نبى و پيامبر نخواهد آمد، مسئله خلافت و مشروعيت آن بعد از ايشان چه خواهد شد؟ | پيامبر(ص) پس از 23 سال تلاش بىوقفه و كوششى مداوم، چشم از جهان فروبست و روح مقدسش بهسوى ملكوت پرواز كرد. او مسئوليت خويش را انجام داد و رسالتش را ابلاغ نمود. دينى كه او مأمور تبليغ آن شده بود، كامل و تمام بود و هيچ نقصان و كاستىاى در آن نبود تا مسلمانان آن را كامل كنند. پس آنچه در خير و سعادت، تباهى و شقاوت بشريت تأثير مىگذاشت، توسط وحى به رسول خدا(ص) انتقال يافت و او نيز به مردم ابلاغ كرد. پس همه چيز از طرف حضرت حق بيان و توسط رسول خدا ابلاغ شد. نويسنده پس از بيان اين مطلب، اين سؤال را مطرح مىكند كه با توجه به اينكه اسلام دين ابدى و هميشگى است و بعد از پيامبر(ص)، كسى بهعنوان نبى و پيامبر نخواهد آمد، مسئله خلافت و مشروعيت آن بعد از ايشان چه خواهد شد؟ <ref>ر.ك: همان، ص23-24</ref>. | ||
در ادامه، سه راهى كه براى مشروعيت خلافت وجود دارد، بهتفصيل بحث شده است. اين سه راه عبارتند از: اجماع، شورا و نصب | در ادامه، سه راهى كه براى مشروعيت خلافت وجود دارد، بهتفصيل بحث شده است. اين سه راه عبارتند از: اجماع، شورا و نصب <ref>همان، ص26</ref>. | ||
در فصل دوم، از شايستگىهاى حضرت على(ع) براى رهبرى سخن به ميان آمده است. از جمله آنكه از جابر بن عبدالله نقل شده است كه گفت: از رسول خدا(ص) شنيدم كه خصلتهايى از على(ع) بيان مىكرد كه اگر يكى از آنها در كسى باشد، براى فضل و شرف او كافى است؛ مثلا پيامبر فرموده: | در فصل دوم، از شايستگىهاى حضرت على(ع) براى رهبرى سخن به ميان آمده است. از جمله آنكه از جابر بن عبدالله نقل شده است كه گفت: از رسول خدا(ص) شنيدم كه خصلتهايى از على(ع) بيان مىكرد كه اگر يكى از آنها در كسى باشد، براى فضل و شرف او كافى است؛ مثلا پيامبر فرموده: | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
12. «من فارق عليا فقد فارقني و من فارقني فقد فارق اللّه»؛ «هركس از على جدا شود از من جدا شده و هركس از من جدا شود از خدا فاصله گرفته است». | 12. «من فارق عليا فقد فارقني و من فارقني فقد فارق اللّه»؛ «هركس از على جدا شود از من جدا شده و هركس از من جدا شود از خدا فاصله گرفته است». | ||
13. «شيعة علي هم الفائزون يوم القيامة»؛ «شيعيان على در روز قيامت رستگارند» | 13. «شيعة علي هم الفائزون يوم القيامة»؛ «شيعيان على در روز قيامت رستگارند» <ref>همان، ص97-98</ref>. | ||
در روايت ديگرى كه از معاذ بن جبل، از پيامبر(ص) نقل شده، چنين آمده است كه آن حضرت فرمود: يا على! من بر تو در نبوّت پيشى گرفتم و تو بر مردم در هفت چيز برتر هستى و هيچ قريشىاى نمىتواند با تو در آن مقابله كند: | در روايت ديگرى كه از معاذ بن جبل، از پيامبر(ص) نقل شده، چنين آمده است كه آن حضرت فرمود: يا على! من بر تو در نبوّت پيشى گرفتم و تو بر مردم در هفت چيز برتر هستى و هيچ قريشىاى نمىتواند با تو در آن مقابله كند: | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
6. آگاهى و بصيرت تو در قضايا بيش از ديگران است؛ | 6. آگاهى و بصيرت تو در قضايا بيش از ديگران است؛ | ||
7. نزد خدا مزيت و برترى تو عظيمتر است | 7. نزد خدا مزيت و برترى تو عظيمتر است <ref>ر.ك: همان، ص99</ref>. | ||
فصل سوم ويژه بيان فضايل، ويژگىها و مظلوميت حضرت فاطمه زهرا(س) است. در روايتى در اين فصل، چنين آمده است كه پيامبر(ص) فرمود: نور فاطمه قبل از خلقت زمين و آسمان آفريده شده است. بعضى از مردم گفتند: يا رسولالله! مگر فاطمه از جنس بشر نيست؟ فرمود: فاطمة حوراي إنسية (حور و انس است). گفتند: چگونه او حوراى انسيه است؟ فرمود: خدا او را قبل از خلقت آدم از نور خود آفريد و هنگامى كه آدم را آفريد او را بر آدم عرضه كرد. گفتند: فاطمه در كجا بود؟ فرمود: در حقهاى زير ساق عرش. گفتند: طعام او چه بود؟ فرمود: تسبيح، تقديس، تهليل و تحميد. پس زمانى كه خداى عز و جل آدم را آفريد و مرا از صلب او بيرون آورد و خواست فاطمه را از صلب من بيرون آورد، او را در سيب بهشتى قرار داد و جبرئيل آن را نزد من آورد | فصل سوم ويژه بيان فضايل، ويژگىها و مظلوميت حضرت فاطمه زهرا(س) است. در روايتى در اين فصل، چنين آمده است كه پيامبر(ص) فرمود: نور فاطمه قبل از خلقت زمين و آسمان آفريده شده است. بعضى از مردم گفتند: يا رسولالله! مگر فاطمه از جنس بشر نيست؟ فرمود: فاطمة حوراي إنسية (حور و انس است). گفتند: چگونه او حوراى انسيه است؟ فرمود: خدا او را قبل از خلقت آدم از نور خود آفريد و هنگامى كه آدم را آفريد او را بر آدم عرضه كرد. گفتند: فاطمه در كجا بود؟ فرمود: در حقهاى زير ساق عرش. گفتند: طعام او چه بود؟ فرمود: تسبيح، تقديس، تهليل و تحميد. پس زمانى كه خداى عز و جل آدم را آفريد و مرا از صلب او بيرون آورد و خواست فاطمه را از صلب من بيرون آورد، او را در سيب بهشتى قرار داد و جبرئيل آن را نزد من آورد <ref>همان، ص149-150</ref>. | ||
در فصلهاى چهارم تا ششم، حوادث و مسائل مربوط به دوران خلفاى سهگانه (ابوبكر، عمر و عثمان) ارائه شده است. از جمله مباحث مطرحشده در اين فصول، عبارت است از: حديث شيطان و استقاله، مدت زمامدارى ابوبكر، رابطه عمر با يهود، رأى عمر درباره قرآن، جارود عامرى، تصرف عثمان در بيتالمال، وليد بن عقبه، وفات ابوذر، اسباب قتل عثمان، نقش طلحه و زبير و... | در فصلهاى چهارم تا ششم، حوادث و مسائل مربوط به دوران خلفاى سهگانه (ابوبكر، عمر و عثمان) ارائه شده است. از جمله مباحث مطرحشده در اين فصول، عبارت است از: حديث شيطان و استقاله، مدت زمامدارى ابوبكر، رابطه عمر با يهود، رأى عمر درباره قرآن، جارود عامرى، تصرف عثمان در بيتالمال، وليد بن عقبه، وفات ابوذر، اسباب قتل عثمان، نقش طلحه و زبير و... <ref>همان، ص293-463</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
فهرست مطالب، در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست مطالب، در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع | در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع <ref>ر.ك: پاورقى، ص23</ref>، به توضيح برخى مطالب متن پرداخته شده است <ref>ر.ك: همان، ص26</ref>. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
1. مقدمه و متن كتاب. | 1. مقدمه و متن كتاب. |
ویرایش