قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف'
جز (جایگزینی متن - 'تاليفات' به 'تأليفات')
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
خط ۴۷: خط ۴۷:
مسلم از ابتداى جوانى، تحصيلات خود را در رشته دانش حديث در شهر نيشابور آغاز نمود و بعدها جهت تكميل معلومات خود به بلاد و شهرهاى اسلامى، از جمله خراسان، حجاز، عراق، شام و مصر سفر كرد و از محدّثان و مشايخ وقت، همچون اسحاق بن راهويه و يحيى بن يحيى در خراسان، محمد بن مهران و اباغسان در رى، احمد حنبل و عبدالله بن مسلمه در عراق، سعيد بن منصور و ابامصعب در حجاز و عمرو بن سواد در مصر، حديث را فراگرفت و به شهرش برگشت.
مسلم از ابتداى جوانى، تحصيلات خود را در رشته دانش حديث در شهر نيشابور آغاز نمود و بعدها جهت تكميل معلومات خود به بلاد و شهرهاى اسلامى، از جمله خراسان، حجاز، عراق، شام و مصر سفر كرد و از محدّثان و مشايخ وقت، همچون اسحاق بن راهويه و يحيى بن يحيى در خراسان، محمد بن مهران و اباغسان در رى، احمد حنبل و عبدالله بن مسلمه در عراق، سعيد بن منصور و ابامصعب در حجاز و عمرو بن سواد در مصر، حديث را فراگرفت و به شهرش برگشت.


بيشترين شهرت مسلم به سبب آگاهى و تسلط وى در علم حديث و تصنيف كتاب «الصحيح» است. وى بيشترين بهره را در علم حديث از محضر بخارى برد و در كتاب «الصحيح» كه دومين كتاب حديث صحيح از صحاح ششگانه اهل سنت به شمار مى‌رود، تاثير زيادى از بخارى پذيرفته است. ابوعلى نيشابورى در اين زمينه مى‌گويد: مسلم در تاليف كتاب خود، بيشترين بهره را از بخارى و صحيح او برده است و دارقطنى در اين باره گويد: اگر بخارى نبود، مسلم نه در سلك محدثان وارد مى‌شد و نه از آن خارج مى‌گرديد.
بيشترين شهرت مسلم به سبب آگاهى و تسلط وى در علم حديث و تصنيف كتاب «الصحيح» است. وى بيشترين بهره را در علم حديث از محضر بخارى برد و در كتاب «الصحيح» كه دومين كتاب حديث صحيح از صحاح ششگانه اهل سنت به شمار مى‌رود، تاثير زيادى از بخارى پذيرفته است. ابوعلى نيشابورى در اين زمينه مى‌گويد: مسلم در تألیف كتاب خود، بيشترين بهره را از بخارى و صحيح او برده است و دارقطنى در اين باره گويد: اگر بخارى نبود، مسلم نه در سلك محدثان وارد مى‌شد و نه از آن خارج مى‌گرديد.


آشنايى مسلم با بخارى از زمانى آغاز شد كه بخارى به نيشابور آمد و مسلم از اين فرصت استفاده كرده، ملازم و مصاحب او گرديد. حتى زمانى كه ميان محمد بن يحيى ذهلى و بخارى بر سر موضوع مخلوق بودن الفاظ قرآن، اختلاف به وجود آمد و محمد بن يحيى ذهلى مردم را از ديدار بخارى به علت باور او به مخلوق بودن قرآن منع نمود و از آنان خواست تا كسى از بخارى حديث ننمايد، مسلم به اين منع و تحريم وى اعتنايى ننمود و به ديدار بخارى مى‌شتافت. چون اين خبر به محمد بن يحيى رسيد، در هنگام درس كه مسلم در آن حضور داشت، خطاب بدو گفت: هر كس قائل به مخلوق بودن الفاظ قرآن است، جايز نيست كه در مجلس ما حضور داشته باشد. مسلم عبايش را بر سر خود كشيده و در مقابل ديدگان عموم از مجلس بيرون رفت و تمام نوشته‌ها و يادداشت‌هاى خود را كه از محمد بن يحيى جمع‌آورى كرده بود، توسط فردى به خانه محمد بن يحيى فرستاد و از اين جا بود كه رابطه مسلم و استادش- محمد بن يحيى ذهلى- به خاطر حمايت از عقيده بخارى از هم گسسته گرديد. با اين كه رابطه مسلم و محمد بن يحيى ذهلى رو به تيرگى و سردى نهاد، ولى او نتوانست از آوردن روايات ذهلى در صحيح خويش خوددارى ورزد. اما با وجود اين، به اسم وى تصريح ننمود و تنها از او با عنوان محمد ياد كرده است. او در كتاب صوم، طب، جنائز، عتق و.... در حدود سى حديث از محمد روايت نموده است.
آشنايى مسلم با بخارى از زمانى آغاز شد كه بخارى به نيشابور آمد و مسلم از اين فرصت استفاده كرده، ملازم و مصاحب او گرديد. حتى زمانى كه ميان محمد بن يحيى ذهلى و بخارى بر سر موضوع مخلوق بودن الفاظ قرآن، اختلاف به وجود آمد و محمد بن يحيى ذهلى مردم را از ديدار بخارى به علت باور او به مخلوق بودن قرآن منع نمود و از آنان خواست تا كسى از بخارى حديث ننمايد، مسلم به اين منع و تحريم وى اعتنايى ننمود و به ديدار بخارى مى‌شتافت. چون اين خبر به محمد بن يحيى رسيد، در هنگام درس كه مسلم در آن حضور داشت، خطاب بدو گفت: هر كس قائل به مخلوق بودن الفاظ قرآن است، جايز نيست كه در مجلس ما حضور داشته باشد. مسلم عبايش را بر سر خود كشيده و در مقابل ديدگان عموم از مجلس بيرون رفت و تمام نوشته‌ها و يادداشت‌هاى خود را كه از محمد بن يحيى جمع‌آورى كرده بود، توسط فردى به خانه محمد بن يحيى فرستاد و از اين جا بود كه رابطه مسلم و استادش- محمد بن يحيى ذهلى- به خاطر حمايت از عقيده بخارى از هم گسسته گرديد. با اين كه رابطه مسلم و محمد بن يحيى ذهلى رو به تيرگى و سردى نهاد، ولى او نتوانست از آوردن روايات ذهلى در صحيح خويش خوددارى ورزد. اما با وجود اين، به اسم وى تصريح ننمود و تنها از او با عنوان محمد ياد كرده است. او در كتاب صوم، طب، جنائز، عتق و.... در حدود سى حديث از محمد روايت نموده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش