فیاض، محمداسحاق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۲۴: خط ۲۴:
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[إعجاز آيات القرآن في بيان خلق الإنسان]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
|data-type='authorWritings'|[[إعجاز آيات القرآن في بيان خلق الإنسان]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد مولف
|کد مولف
خط ۳۵: خط ۳۵:


==ولادت==
==ولادت==
'''محمد‌اسحاق فیاض''' در سال 1930م در قريه «صوبه» يكى از قريه‌هاى ولايت غزنى در مركز افغانستان، واقع در جنوب پايتخت اين كشور يعنى كابل بدنيا آمد، او دومين فرزند خانواده و بعد از برادرش محمد ايوب است. پدرش رحمه اللّه (1989م) كشاورز ساده بود كه روى زمين يكى از ملاّكان و ثروتمندان محل كار مى‌كرد، تا از كد يمين و عرق جبين خانواده و عيالش را اداره و اعاشه نمايد، اما او با برخوردارى از سرمايه ايمان، روح قناعت، مهربانى، محبت و دلسوزى كه نسبت به خانواده‌اش داشت، از نظر معنوى غنى و ثروتمند بود، و در اثر محبت و ولايت او نسبت به رسول گرامى اسلام و اهل بيت اطهارش، مورد عنايت و شفاعت اين خاندان قرار داشت.
'''محمد‌اسحاق فیاض''' در سال 1930م در قريه «صوبه» يكى از قريه‌هاى ولايت غزنى در مركز افغانستان، واقع در جنوب پايتخت اين كشور يعنى كابل بدنيا آمد، او دومين فرزند خانواده و بعد از برادرش محمد ايوب است. پدرش رحمه اللّه (1989م) كشاورز ساده بود كه روى زمين يكى از ملاّكان و ثروتمندان محل كار مى‌كرد، تا از كد يمين و عرق جبين خانواده و عيالش را اداره و اعاشه نمايد، اما او با برخوردارى از سرمايه ايمان، روح قناعت، مهربانى، محبت و دلسوزى كه نسبت به خانواده‌اش داشت، از نظر معنوى غنى و ثروتمند بود، و در اثر محبت و ولايت او نسبت به رسول گرامى اسلام و اهل بيت اطهارش، مورد عنايت و شفاعت اين خاندان قرار داشت.


اين مرد كشاورز و مؤمن، علائم و نشانه‌هاى نبوغ، استعداد و ذكاوت سرشار را در فرزندش محمد اسحاق مشاهده مى‌كند، و اين نبوغ و استعداد، او را ملزم مى‌سازد تا اين فرزند را مورد عنايت و اهتمام ويژه قرار دهد، گويا در چهره او در همان ايام طفوليت و كودكى، آينده‌اى درخشان از مقام علم، فضل و تقوى، و شايستگى براى ايفاى نقش آشكار در راه خدمت به دين خدا و مؤمنين، مى‌خواند و مى‌ديد.
اين مرد كشاورز و مؤمن، علائم و نشانه‌هاى نبوغ، استعداد و ذكاوت سرشار را در فرزندش محمد اسحاق مشاهده مى‌كند، و اين نبوغ و استعداد، او را ملزم مى‌سازد تا اين فرزند را مورد عنايت و اهتمام ويژه قرار دهد، گويا در چهره او در همان ايام طفوليت و كودكى، آينده‌اى درخشان از مقام علم، فضل و تقوى، و شايستگى براى ايفاى نقش آشكار در راه خدمت به دين خدا و مؤمنين، مى‌خواند و مى‌ديد.
خط ۶۴: خط ۶۴:
او در سن 20 سالگى در جلسات بحث خارج حاضر مى‌شود، حلقات درسى بعضى اساتيد بزرگ از علماى قدرتمند نجف را براى مدت چند ماهى انتخاب نموده و در آن جلسات شركت مى‌كند، تا اينكه در انتخاب يك حلقه درسى مناسب‌تر به ثبات و استقرار مى‌رسد و سرانجام استاد هميشگى خود را انتخاب مى‌كند، استادى كه شاگردانش با نام او و او نيز با نام شاگردان خود مشهور گشته‌اند، و اين استاد و شاگردان آنچنان به هم پيوند خورده كه هر گاه نامى از خودش در ميان باشد در كنار او از بزرگانى چون: تبريزى، سيستانى، فياض، و ديگر شاگردان فاضل او نيز به ميان مى‌آيد، همان گونه كه هرگاه نامى از يكى از شاگردان او باشد نام خويى نيز به عنوان استاد به ميان مى‌آيد.
او در سن 20 سالگى در جلسات بحث خارج حاضر مى‌شود، حلقات درسى بعضى اساتيد بزرگ از علماى قدرتمند نجف را براى مدت چند ماهى انتخاب نموده و در آن جلسات شركت مى‌كند، تا اينكه در انتخاب يك حلقه درسى مناسب‌تر به ثبات و استقرار مى‌رسد و سرانجام استاد هميشگى خود را انتخاب مى‌كند، استادى كه شاگردانش با نام او و او نيز با نام شاگردان خود مشهور گشته‌اند، و اين استاد و شاگردان آنچنان به هم پيوند خورده كه هر گاه نامى از خودش در ميان باشد در كنار او از بزرگانى چون: تبريزى، سيستانى، فياض، و ديگر شاگردان فاضل او نيز به ميان مى‌آيد، همان گونه كه هرگاه نامى از يكى از شاگردان او باشد نام خويى نيز به عنوان استاد به ميان مى‌آيد.


آرى شيخ فياض در درس استادش آیت‌الله خويى مرتب و همه روزه طى بيش از 15 سال بدون وقفه و انقطاع در حلقه فقه و اصول حاضر گرديد، و اين حضور نيز يك حضور كيفى و علمى همراه با دقت، تتبع و ارائه تقريرات بحث بوده است.
آرى شيخ فياض در درس استادش آیت‌الله خويى مرتب و همه روزه طى بيش از 15 سال بدون وقفه و انقطاع در حلقه فقه و اصول حاضر گرديد، و اين حضور نيز يك حضور كيفى و علمى همراه با دقت، تتبع و ارائه تقريرات بحث بوده است.


=== نگارش تقريرات ===
=== نگارش تقريرات ===


در حوزه‌هاى علميه رسم بر آن است كه علما و فضلا بحث‌هاى استاد را بعد از درس، با برخى همدرس‌ها و هم كلاسان خود تقرير و گفتگو مى‌نمايند و بعد از انجام تحقيق و اخراج مصادر و تطبيق آراء و ادله آنها، درس‌هاى استاد را مى‌نويسند، و پس از آن به محضر استاد ارائه مى‌نمايند، اگر استاد آن را تأييد كرده و با آن موافقت كرد، اين نوشته چاپ و منتشر مى‌شود، تا بيانگر استحكام بحث، و ديدگاه‌هاى استاد و فضل شاگردى باشد كه آن را به تحرير در آورده است، اين كتاب‌ها در حوزه‌هاى علميه به تقريرات معروف است، و شيخ فياض از زمان حضورش در بحث آیت‌الله خويى بر همين منوال پيشرفته است، و بحث را براى برخى از هم دوره‌هايش تقرير مى‌نموده و سپس به طور منظم و دقيق هر روز درس‌ها را در دو حلقه اصول و فقه مى‌نوشته تا اينكه تقريرات پنجمين دوره بحث خارج اصول استادش را تكميل مى‌نمايد و اين كتاب (كه در ده جلد نگارش يافته است) به محاضرات معروف شده است.
در حوزه‌هاى علميه رسم بر آن است كه علما و فضلا بحث‌هاى استاد را بعد از درس، با برخى همدرس‌ها و هم كلاسان خود تقرير و گفتگو مى‌نمايند و بعد از انجام تحقيق و اخراج مصادر و تطبيق آراء و ادله آنها، درس‌هاى استاد را مى‌نويسند، و پس از آن به محضر استاد ارائه مى‌نمايند، اگر استاد آن را تأييد كرده و با آن موافقت كرد، اين نوشته چاپ و منتشر مى‌شود، تا بيانگر استحكام بحث، و ديدگاه‌هاى استاد و فضل شاگردى باشد كه آن را به تحرير در آورده است، اين كتاب‌ها در حوزه‌هاى علميه به تقريرات معروف است، و شيخ فياض از زمان حضورش در بحث آیت‌الله خويى بر همين منوال پيشرفته است، و بحث را براى برخى از هم دوره‌هايش تقرير مى‌نموده و سپس به طور منظم و دقيق هر روز درس‌ها را در دو حلقه اصول و فقه مى‌نوشته تا اينكه تقريرات پنجمين دوره بحث خارج اصول استادش را تكميل مى‌نمايد و اين كتاب (كه در ده جلد نگارش يافته است) به محاضرات معروف شده است.


در تقريظى كه آیت‌الله خويى بر تقريرات شيخ فياض نوشته چنين آمده است: «از جمله كسانى كه موفق به تربيت او شده‌ام و بحث‌هاى بلند و عالى مرا در فقه و اصول حاضر گرديده، نور چشمم علاّمه مدقق و فاضل شيخ محمد اسحاق فياض دامت تأييداته است، ايشان جلد اول كتاب خود (المحاضرات فى اصول الفقه) را بر من عرضه نمود، اين كتاب تقرير بحث‌هاى من است كه با سبك و شيوه روان و دريافت دقيق آن را به نگارش در آورده و قابل ستايش و تعجب برانگيز است، من اين كوشش ميمون را به او تبريك مى‌گويم، و از خداوند متعال براى او آرزوى توفيق دارم تا او را به آرزو و هدفى كه دارد برساند.»
در تقريظى كه آیت‌الله خويى بر تقريرات شيخ فياض نوشته چنين آمده است: «از جمله كسانى كه موفق به تربيت او شده‌ام و بحث‌هاى بلند و عالى مرا در فقه و اصول حاضر گرديده، نور چشمم علاّمه مدقق و فاضل شيخ محمد اسحاق فياض دامت تأييداته است، ايشان جلد اول كتاب خود (المحاضرات فى اصول الفقه) را بر من عرضه نمود، اين كتاب تقرير بحث‌هاى من است كه با سبك و شيوه روان و دريافت دقيق آن را به نگارش در آورده و قابل ستايش و تعجب برانگيز است، من اين كوشش ميمون را به او تبريك مى‌گويم، و از خداوند متعال براى او آرزوى توفيق دارم تا او را به آرزو و هدفى كه دارد برساند.»


=== تدريس ===
=== تدريس ===
خط ۷۸: خط ۷۸:
=== شوراى استفتا ===
=== شوراى استفتا ===


در ميان مراجع عظام تشكيل شوراى ويژه و با تركيبى از شاگردان فاضل و علماى برجسته كه ارتباط نزديك با استاد دارند، امرى متعارف و معمول است و به اين جمع شوراى استفتا مى‌گويند، كار اين شورا پاسخ به انبوهى از نامه‌ها و پرسش‌هايى است كه از نقاط مختلف جهان از سوى مقلدين آن مرجع تقليد سرازير مى‌شوند. آیت‌الله خويى نيز شورايى متشكل از علما و مجتهدين بزرگ از شاگردان خود براى قيام به اين امر مهم و پاسخ به پرسش‌هاى مقلدين تأسيس نمود، و حضرت آیت‌الله فياض با توجه به شايستگى و لياقت عالى يكى از اين كسانى بود كه مدام و مستمر بيش از  
در ميان مراجع عظام تشكيل شوراى ويژه و با تركيبى از شاگردان فاضل و علماى برجسته كه ارتباط نزديك با استاد دارند، امرى متعارف و معمول است و به اين جمع شوراى استفتا مى‌گويند، كار اين شورا پاسخ به انبوهى از نامه‌ها و پرسش‌هايى است كه از نقاط مختلف جهان از سوى مقلدين آن مرجع تقليد سرازير مى‌شوند. آیت‌الله خويى نيز شورايى متشكل از علما و مجتهدين بزرگ از شاگردان خود براى قيام به اين امر مهم و پاسخ به پرسش‌هاى مقلدين تأسيس نمود، و حضرت آیت‌الله فياض با توجه به شايستگى و لياقت عالى يكى از اين كسانى بود كه مدام و مستمر بيش از  


15 سال در اين شورا كار مى‌كرد. در مراحل مختلف اين شورا نام‌هاى مجتهدان عظام و علماى بزرگى بچشم مى‌خورد كه بعدها متصدى مقام مرجعيت شده‌اند، يا شايسته اين مقام گرديده‌اند، بزرگانى چون: آیت‌اللهسيد على بهشتى، آیت‌اللهسيد مرتضى خلخالى، آیت‌اللهميرزا على غروى، آیت‌الله[[صدر، محمدباقر|سيد محمد باقر صدر]] آیت‌اللهشيخ ميرزا جواد تبريزى، آیت‌اللهشيخ وحيد خراسانى، آیت‌اللهسيد محمد تقى قمى، آیت‌اللهشيخ ميرزا على فلسفى و آیت‌اللهسيد على سيستانى.
15 سال در اين شورا كار مى‌كرد. در مراحل مختلف اين شورا نام‌هاى مجتهدان عظام و علماى بزرگى بچشم مى‌خورد كه بعدها متصدى مقام مرجعيت شده‌اند، يا شايسته اين مقام گرديده‌اند، بزرگانى چون: آیت‌اللهسيد على بهشتى، آیت‌اللهسيد مرتضى خلخالى، آیت‌اللهميرزا على غروى، آیت‌الله[[صدر، محمدباقر|سيد محمد باقر صدر]] آیت‌اللهشيخ ميرزا جواد تبريزى، آیت‌اللهشيخ وحيد خراسانى، آیت‌اللهسيد محمد تقى قمى، آیت‌اللهشيخ ميرزا على فلسفى و آیت‌اللهسيد على سيستانى.
خط ۸۵: خط ۸۵:




با توجه به تعهدات و پاى بندى‌هاى شيخ بزرگ، در انجام وظيفه دينى جهت خدمت به مؤمنين كه عبارتست از: تدريس، تربيت شاگردان فاضل، حضور مستمر و روزمرّه در شوراى استفتاى آیت‌الله خويى در ايام حيات ايشان و ديگر برنامه‌ها و مشغوليت‌هاى اجتماعى جهت رفع نيازهاى مردم و مراجعات مردم به ايشان براى گرفتن احكام شرعى و براى رفع نيازمندى‌هاى شخصى و جز اينها از مشغوليت‌ها و گرفتارى‌هاى ديگر، آرى با توجه به همه اين مشاغل و مسؤوليت‌ها، ايشان پيوسته در اين صدد بوده است كه بخشى از فرصت خود را به انجام تحقيق، و نگارش آثار و غنى سازى كتابخانه و ذخيره علمى اسلامى با تأليف آثار ارزشمند اختصاص دهد كه به برخى از آنها اشاره مى‌شود.
با توجه به تعهدات و پاى بندى‌هاى شيخ بزرگ، در انجام وظيفه دينى جهت خدمت به مؤمنين كه عبارتست از: تدريس، تربيت شاگردان فاضل، حضور مستمر و روزمرّه در شوراى استفتاى آیت‌الله خويى در ايام حيات ايشان و ديگر برنامه‌ها و مشغوليت‌هاى اجتماعى جهت رفع نيازهاى مردم و مراجعات مردم به ايشان براى گرفتن احكام شرعى و براى رفع نيازمندى‌هاى شخصى و جز اينها از مشغوليت‌ها و گرفتارى‌هاى ديگر، آرى با توجه به همه اين مشاغل و مسؤوليت‌ها، ايشان پيوسته در اين صدد بوده است كه بخشى از فرصت خود را به انجام تحقيق، و نگارش آثار و غنى سازى كتابخانه و ذخيره علمى اسلامى با تأليف آثار ارزشمند اختصاص دهد كه به برخى از آنها اشاره مى‌شود.
* محاضرات در اصول فقه، ده جلد  
* محاضرات در اصول فقه، ده جلد  
* الأراضى  
* الأراضى  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش