فلسفة التربیة الإسلامیة: دراسات مقارنة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۴: خط ۴۴:
    نگارنده براى واشکافت این موضوع، ارزشها را معنا مى‌کند و به اهمیت و انواع آن مى‌پردازد (تقوى، محور آن، هرم ارزش تقوا، گسترش این ارزش، تربیت و ارزش تقوا، نتایج تقوا)، از ارزش [ضد ارزش] کفر و نفاق یاد مى‌کند، به نکاتى دربارۀ تقسیم ارزش‌های اسلامى مى‌پردازد. نکته دیگر نزاع میان نظام ارزشها و تطور و تحول انسان است که پس از شرح و بسط آن از کاستی‌های موجود در حوزه ارزشها در مراکز تربیتى در جهان اسلام یاد مى‌شود. مسؤولیت تربیت در مقابل مشکلات کنونى در حوزه ارزشها و نیز بحران ارزشها در تربیت معاصر، بحث‌های فرجامین این باب است.  
    نگارنده براى واشکافت این موضوع، ارزشها را معنا مى‌کند و به اهمیت و انواع آن مى‌پردازد (تقوى، محور آن، هرم ارزش تقوا، گسترش این ارزش، تربیت و ارزش تقوا، نتایج تقوا)، از ارزش [ضد ارزش] کفر و نفاق یاد مى‌کند، به نکاتى دربارۀ تقسیم ارزش‌های اسلامى مى‌پردازد. نکته دیگر نزاع میان نظام ارزشها و تطور و تحول انسان است که پس از شرح و بسط آن از کاستی‌های موجود در حوزه ارزشها در مراکز تربیتى در جهان اسلام یاد مى‌شود. مسؤولیت تربیت در مقابل مشکلات کنونى در حوزه ارزشها و نیز بحران ارزشها در تربیت معاصر، بحث‌های فرجامین این باب است.  


    در باب پنجم، با طبیعت انسان در تربیت اسلامى آشنا مى‌شویم. نگارنده در شرح این موضوع از اصل انسان مى‌گوید به ناتوانى طبیعت آدمى اشاره مى‌کند از مقدمات و عناصر طبیعت انسان یاد مى‌کند و با پرداخت نیاز انسان به تربیت متوازن، به باب ششم مى‌رسد و در آن از نکاتى در باب فلسفه تربیتى اسلام و فلسفه‌‌های تربیتى معاصر به اختصار یاد مى‌کند<ref>رفیعی، بهروز، ص</ref>.
    در باب پنجم، با طبیعت انسان در تربیت اسلامى آشنا مى‌شویم. نگارنده در شرح این موضوع از اصل انسان مى‌گوید به ناتوانى طبیعت آدمى اشاره مى‌کند از مقدمات و عناصر طبیعت انسان یاد مى‌کند و با پرداخت نیاز انسان به تربیت متوازن، به باب ششم مى‌رسد و در آن از نکاتى در باب فلسفه تربیتى اسلام و فلسفه‌‌های تربیتى معاصر به اختصار یاد مى‌کند<ref>رفیعی، بهروز، ص141-144</ref>.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==

    نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۵۸

    فلسفة التربیة الإسلامیة: دراسات مقارنة بین فلسفة تربیة الإسلامیة و الفلسفات التربیة المعاصرة
    فلسفة التربیة الإسلامیة: دراسات مقارنة
    پدیدآورانکیلانی، ماجد عرسان (نویسنده)
    ناشرالریان، دارالمنارة للنشر و التوزیع،
    مکان نشربیروت - لبنان، جده - عربستان
    سال نشر1998م /1419ق ، 1407ق/1987م
    چاپیکم
    موضوعتعلیم و تربیت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره


    فلسفة التربیة الإسلامیة: دراسات مقارنة بین فلسفة تربیة الإسلامیة و الفلسفات التربیة المعاصرة، اثر ماجد عرسان کیلانی، کتابی است بکمال بدیع که در آن تلاش شده فلسفه تربیتى اسلام شناسایى و شناسانده شود.

    کتاب از طرحى استوار و متن و تحلیلى متقن برخوردار است. نگارنده در سه فصل اول کتاب به نقد نظام‌های قائل به جدایى دین از علم، نقد کوتاهى بر فلسفه‌‌های تربیتى رایج در شرق و غرب و تلاش براى نشان دادن فقر فلسفى این فلسفه‌‌های تربیتى پرداخته و مطالبى بدیع فراهم نموده است که مطالعه آن مغتنم است. در فصل چهارم به نقد کوتاه نظام‌‌های تربیتى رایج در جهان اسلام (عرب) پرداخته و از انواع فلسفه‌‌های تربیتى در جهان اسلام گفته است. از ویژگی‌های خوب این کتاب جنبۀ مقایس‌های و نقدى آن است. در فارسى کتابى از این دست نوشته نشده است.

    این اثر کندوکاوى جدید در فلسفه تربیتى اسلام است. نگارنده، مطالب را در شش باب چند فصلى بسامان کرده است:

    در باب اول، گفتگو از اهمیت و لزوم کاوش در فلسفۀ تربیتى اسلام است. نگارنده براى بازشکافت این موضوع، ابتدا از جایگاه فلسفه تربیت در تعلیم و تربیت مى‌گوید و اشاره مى‌کند که اهداف، برنامه‌ها و روشها، جملگى متأثر از فلسفه تربیت است. پس از این به مفهوم فلسفه تربیتى غرب و نقد آن مى‌نشیند و از تعدد و تناقضات آنها مى‌گوید و به تلاش‌های انجام‌شده براى حل مشکلات و بحران‌های موجود در حوزۀ فلسفۀ تربیت اشاره مى‌کند، به انتقادات وارد بر فلسفه‌‌های تربیتى غرب مى‌پردازد، از نیاز انسان به فلسفه‌‌های تربیتى تازه مى‌گوید، از برخى از تلاشها براى معرفى چنین فلسفه‌‌‌هایى یاد مى‌کند و از دیدگاه کسانى چون مازلو در این خصوص مى‌گوید؛ سپس، به نیاز جهان اسلام به فلسفۀ تربیتى اسلامى تعریف‌شده و برخى از تلاش‌های فردى و سازمانى براى رسیدن به چنین فلسف‌های مى‌پردازد و از انواع پنجگانۀ فلسفه تربیتى در اسلام مى‌گوید.

    در باب دوم از وجودشناسى مى‌گوید: بحث اول این باب رابطۀ انسان با خداست که از آن به «پرستش» یاد شده است. نگارنده براى شرح این موضوع، به مظاهر پرستش در شعائر، اجتماع و هستى مى‌پردازد و از تکامل آنها یاد مى‌کند و از لزوم پیوند میان مظاهر سه‌گانۀ یادشده و زیان‌های تفکیک میان آنها مى‌گوید. و به مسائلى در باب عبادت اشاره مى‌کند و از زیان تربیت جدید از نبود مفهوم عبادت در آن یاد مى‌کند. پس از این، به رابطۀ انسان با هستى مى‌رسد و از تسخیر طبیعت و معناى آن مى‌گوید و به هدف‌های تسخیر مى‌پردازد و از حوزه‌‌های آن مى‌گوید. از تسخیر و پیشرفت و تربیت یاد مى‌کند و به نبود رابطۀ تسخیرى میان انسان و طبیعت در مراکز تربیت اسلامى مى‌پردازد و با اشارتى به رابطۀ تسخیر و پیوند نزاعى با طبیعت در فلسفه‌‌های تربیتى معاصر، به رابطۀ انسان با انسان که مبتنى بر عدل و احسان است مى‌پردازد و از زیان‌های نبود این رابطه در فلسفه‌‌های تربیتى معاصر و نظام‌های تربیتى موجود در جهان اسلام یاد مى‌کند؛ آنگاه، به رابطه انسان با زندگى (ابتلا) مى‌رسد و پس از تعریف ابتلا و هدف از آن، انواع آن را برمى‌شمارد و به قانون ابتلا مى‌پردازد و از استمرار و تحول ابتلا یاد مى‌کند و مى‌افزاید: ابتلا در اسلام درجاتى دارد که آنها را شرح مى‌دهد و به فلسفه این اختلاف اشاره مى‌کند. فرجامین رابطه، رابطۀ انسان با آخرت (مسؤولیت و جزا) است که در شرح آن معناى مسؤولیت و اهمیت آن و پیوندش با عبادت را مى‌آورد از درجات مسؤولیت یاد مى‌کند به مسؤولیت اخروى و مسؤولیت اجتماعى اشاره مى‌کند و از رابطۀ مسؤولیت در فلسفه تربیتى اسلام و نظریۀ حقوق در فلسفه‌‌های تربیتى جدید مى‌گوید و به زیان‌های فقدان رابطۀ مسؤولیت در فلسفه‌‌های تربیتى جدید مى‌پردازد.

    باب سوم، دربارۀ نظریۀ معرفت در تربیت اسلامى است که از رهگذر آن، شناخت تعریف مى‌شود به مراتب و تقسیمات آن اشاره مى‌شود غایت معرفت و اهمیت آن بررسى مى‌شود از مصدر معرفت و نقش انسان در آن یاد مى‌شود از حوزه‌‌های معرفت (غیب و شهود) گفته مى‌شود و از پدیده‌‌های شاخص هریک از حوزه‌‌های شناخت سخن مى‌رود. نکته بعدى ابزار معرفت (وحى، عقل، حس) است که پس از شرح مبسوط آن، از عواقب جدایى میان حوزه‌‌های شناخت و ابزار آن یاد مى‌شود. پس از اینها، بحث از ارباب معرفت است که در آن از رسولان و عالمان بعنوان پیشتازان شناخت و معلمان بشر یاد مى‌شود. نکته دیگر لغت و زبان معرفت و مصدر لغت و انواع الهى و بشرى آن است که در ضمن آن از مشکل خلط میان زبان و لغت الهى و لغت بشرى یاد مى‌شود. نگارنده در ادامه به حقیقت و انواع آن مى‌پردازد و حقیقت را براساس مصدر و موضوع آن تقسیم مى‌کند و از تکامل علوم دینى و علوم طبیعى و نقش آن در ایجاد و رشد تمدن و نیز سقوط آن مى‌گوید.

    باب چهارم. نظریۀ ارزشها در تربیت اسلامى:

    نگارنده براى واشکافت این موضوع، ارزشها را معنا مى‌کند و به اهمیت و انواع آن مى‌پردازد (تقوى، محور آن، هرم ارزش تقوا، گسترش این ارزش، تربیت و ارزش تقوا، نتایج تقوا)، از ارزش [ضد ارزش] کفر و نفاق یاد مى‌کند، به نکاتى دربارۀ تقسیم ارزش‌های اسلامى مى‌پردازد. نکته دیگر نزاع میان نظام ارزشها و تطور و تحول انسان است که پس از شرح و بسط آن از کاستی‌های موجود در حوزه ارزشها در مراکز تربیتى در جهان اسلام یاد مى‌شود. مسؤولیت تربیت در مقابل مشکلات کنونى در حوزه ارزشها و نیز بحران ارزشها در تربیت معاصر، بحث‌های فرجامین این باب است.

    در باب پنجم، با طبیعت انسان در تربیت اسلامى آشنا مى‌شویم. نگارنده در شرح این موضوع از اصل انسان مى‌گوید به ناتوانى طبیعت آدمى اشاره مى‌کند از مقدمات و عناصر طبیعت انسان یاد مى‌کند و با پرداخت نیاز انسان به تربیت متوازن، به باب ششم مى‌رسد و در آن از نکاتى در باب فلسفه تربیتى اسلام و فلسفه‌‌های تربیتى معاصر به اختصار یاد مى‌کند[۱].

    پانویس

    1. رفیعی، بهروز، ص141-144

    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتابشناسی تحلیلی توصیفی تعلیم و تربیت در اسلام (گزیده منابع عربی)، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، چاپ یکم، 1381ش

    وابسته‌ها