۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''فقهپژوهی'''، اثر مهدی مهریزی در موضوع فقه است که به زبان فارسی در یک جلد به چاپ رسیده است. | '''فقهپژوهی'''، اثر [[مهریزی، مهدی|مهدی مهریزی]] در موضوع فقه است که به زبان فارسی در یک جلد به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در مقاله اول از بخش دوم، نویسنده بر آن است که بهاختصار از عدالت بهعنوان یک قاعده فقهی که بسیار اثرگذار در استنباط است، سخن بگوید. البته این مسئله شاخ و برگهای بسیاری دارد و وی تنها به یک بحث از آن میپردازد؛ یعنی اصل اینکه عدالت یک قاعده فقهی است<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. | در مقاله اول از بخش دوم، نویسنده بر آن است که بهاختصار از عدالت بهعنوان یک قاعده فقهی که بسیار اثرگذار در استنباط است، سخن بگوید. البته این مسئله شاخ و برگهای بسیاری دارد و وی تنها به یک بحث از آن میپردازد؛ یعنی اصل اینکه عدالت یک قاعده فقهی است<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. | ||
در مقاله دوم از بخش مزبور، جانمایه سخن، تحلیل نظریه امام خمینی(ره) درباره قاعده عدالت، تأکید وی بر عدالت بهعنوان یک مبنا و اصل در استنباط و استخراج احکام شرعی بر پایه متون دینی، شواهدی از نوشتههای او در بُعد تئوری و تطبیقی قاعده عدالت و بهکارگیری این اصل در استنباط و... است<ref>ر.ک: همان، ص131-141</ref>. | در مقاله دوم از بخش مزبور، جانمایه سخن، تحلیل نظریه [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی(ره)]] درباره قاعده عدالت، تأکید وی بر عدالت بهعنوان یک مبنا و اصل در استنباط و استخراج احکام شرعی بر پایه متون دینی، شواهدی از نوشتههای او در بُعد تئوری و تطبیقی قاعده عدالت و بهکارگیری این اصل در استنباط و... است<ref>ر.ک: همان، ص131-141</ref>. | ||
موضوع مقاله سوم از بخش یادشده، چنین طرح شده است: توان محدود آدمی و گسترش قلمرو زندگی فردی و جمعی از یکسو و برخورد منافع و تصادم سود و زیان از سوی دیگر، همیشه انسان را با تزاحم مواجه میکند و او را وادار به گزینش، اولویتبندی منافع و شناسایی اهم و مهم مینماید. تزاحمها برای همه انسانها و در همه عرصههای زندگی وجود دارد و حکم عقل فطری به انتخاب اصلح و برتری دادن اهم نیز همیشه بوده است، اما تعیین ملاک دقیق «اهم و مهم» کاری آسان نیست... ادیان الهی، بهویژه اسلام در این وادی به کمک عقل آمده و در تشخیص مصادیق، او را یاری کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص143</ref>. | موضوع مقاله سوم از بخش یادشده، چنین طرح شده است: توان محدود آدمی و گسترش قلمرو زندگی فردی و جمعی از یکسو و برخورد منافع و تصادم سود و زیان از سوی دیگر، همیشه انسان را با تزاحم مواجه میکند و او را وادار به گزینش، اولویتبندی منافع و شناسایی اهم و مهم مینماید. تزاحمها برای همه انسانها و در همه عرصههای زندگی وجود دارد و حکم عقل فطری به انتخاب اصلح و برتری دادن اهم نیز همیشه بوده است، اما تعیین ملاک دقیق «اهم و مهم» کاری آسان نیست... ادیان الهی، بهویژه اسلام در این وادی به کمک عقل آمده و در تشخیص مصادیق، او را یاری کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص143</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
# بررسی اینکه اجتهاد از چه زمانی آغاز شده؟ آیا در عصر پیامبر(ص) و امام(ع) این بحث مطرح بوده یا نه؟ آیا تقریر رسول خدا بر اجتهاد برخی صحابه، دلالت بر اجتهاد میکند یا نه؟ استدلال به آیه نفر و قول و تقریر معصومان(ع)، ترغیب به اجتهاد بزرگان و یاران<ref>ر.ک: همان، ص169-172</ref>. | # بررسی اینکه اجتهاد از چه زمانی آغاز شده؟ آیا در عصر پیامبر(ص) و امام(ع) این بحث مطرح بوده یا نه؟ آیا تقریر رسول خدا بر اجتهاد برخی صحابه، دلالت بر اجتهاد میکند یا نه؟ استدلال به آیه نفر و قول و تقریر معصومان(ع)، ترغیب به اجتهاد بزرگان و یاران<ref>ر.ک: همان، ص169-172</ref>. | ||
# یادآوری ضرورت پژوهش در باب اجتهاد، معرفی منابع «اجتهاد و تقلید» و «مرجعیت»<ref>ر.ک: همان، ص172-185</ref>. | # یادآوری ضرورت پژوهش در باب اجتهاد، معرفی منابع «اجتهاد و تقلید» و «مرجعیت»<ref>ر.ک: همان، ص172-185</ref>. | ||
# اجتهاد گروهی یا اجتهاد جمعی و شورایی، موضوعی است که برخی از اندیشمندان شیعی و اهل سنت آن را مطرح و بدان توصیه کردهاند و یا آن را لازم شمردهاند؛ بزرگانی همچون: شهید مطهری، آیتالله | # اجتهاد گروهی یا اجتهاد جمعی و شورایی، موضوعی است که برخی از اندیشمندان شیعی و اهل سنت آن را مطرح و بدان توصیه کردهاند و یا آن را لازم شمردهاند؛ بزرگانی همچون: شهید مطهری، [[طالقانی، محمود|آیتالله طالقانی]]، [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]]، [[خمینی، مصطفی|شهید آیتالله مصطفی خمینی(ره)]]، حسین نجومیان (از شیعه) و دکتر مصطفی شبلی، [[قرضاوی، یوسف|دکتر یوسف القرضاوی]] و مناع خلیل القطان (از اهل سنت)<ref>ر.ک: همان، ص187-195</ref>. | ||
# اگر چه در گذشته قوانین حاکم بر روابط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی مسلمانان با بیگانگان و کافران، مسئله گروهی اندک از مسلمانان بود، اما امروزه مسئله همه مسلمانان است و باید سرلوحه پژوهشهای فقهی قرار گیرد. | # اگر چه در گذشته قوانین حاکم بر روابط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی مسلمانان با بیگانگان و کافران، مسئله گروهی اندک از مسلمانان بود، اما امروزه مسئله همه مسلمانان است و باید سرلوحه پژوهشهای فقهی قرار گیرد. | ||
# بحث روابط اقتصادی در دو بخش روابط فردی و روابط دولتی. | # بحث روابط اقتصادی در دو بخش روابط فردی و روابط دولتی. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در بخش چهارم که به معرفی و نقد کتاب اختصاص دارد، نویسنده ابتدا نام و مشخصات شناسنامهای کتاب را همراه با معرفی اجمالی مؤلف و در ادامه ویژگیها و تحلیل شیوه نگارش کتاب را ارائه کرده است و در ادامه دیدگاههای مختلفی را از افراد مختلف در مورد کتاب ارائه کرده است. | در بخش چهارم که به معرفی و نقد کتاب اختصاص دارد، نویسنده ابتدا نام و مشخصات شناسنامهای کتاب را همراه با معرفی اجمالی مؤلف و در ادامه ویژگیها و تحلیل شیوه نگارش کتاب را ارائه کرده است و در ادامه دیدگاههای مختلفی را از افراد مختلف در مورد کتاب ارائه کرده است. | ||
وی در مقاله آخر یعنی «کتابشناسی توصیفی فقه مقارن»، از پیشینه فقه مقارن، همراه با نمونههایی از کتابهای تألیفشده در اینباره سخن گفته است و خاطرنشان کرده است که: فقه مقارن در گذشته چنان رواج و شیوع داشته که ابن خلدون (م 806 یا 808ق)، از آن بهعنوان دانشی مستقل به نام «خلافات» یاد میکند و در اهمیت آن میگوید: این دانش، بسی سودمند است و مبانی و مآخذ پیشوایان فقه در ضمن آن شناخته میگردد. | وی در مقاله آخر یعنی «کتابشناسی توصیفی فقه مقارن»، از پیشینه فقه مقارن، همراه با نمونههایی از کتابهای تألیفشده در اینباره سخن گفته است و خاطرنشان کرده است که: فقه مقارن در گذشته چنان رواج و شیوع داشته که [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] (م 806 یا 808ق)، از آن بهعنوان دانشی مستقل به نام «خلافات» یاد میکند و در اهمیت آن میگوید: این دانش، بسی سودمند است و مبانی و مآخذ پیشوایان فقه در ضمن آن شناخته میگردد. | ||
فقه مقارن دارای سه قلمرو میباشد: | فقه مقارن دارای سه قلمرو میباشد: | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش