فرهنگ قرآن، اخلاق حمیده: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۶۵: خط ۶۵:
ه)- مرحله سوم: در مرحله سوم، با استفاده از تفاسير علماى شيعه و اهل تسنن، از بيش از هزار سال پيش تا عصر حاضر، تفسير آياتى كه در هر فصل تنظيم شده، تحقيق گرديده و چون همه آن تفاسير به‌جز يكى از آنها، عربى است، به تناسب موضوع فصول، مطالبى به‌طور تفصيل و يا ملخص و يا مختصر از آنها نقل و به زبان فارسى ترجمه شده است، ولى از آنجا كه همواره رعايت امانت به‌خصوص نسبت به سياق متن مؤلفين مفسر اعصار گذشته، مطمح نظر بوده، گاهى ترجمه فارسى آن مطالب، ثقيل شده و اين تنها براى ايجاد تطابق هر چه بيشتر ترجمه با متن است، نه نارسايى در ترجمه.
ه)- مرحله سوم: در مرحله سوم، با استفاده از تفاسير علماى شيعه و اهل تسنن، از بيش از هزار سال پيش تا عصر حاضر، تفسير آياتى كه در هر فصل تنظيم شده، تحقيق گرديده و چون همه آن تفاسير به‌جز يكى از آنها، عربى است، به تناسب موضوع فصول، مطالبى به‌طور تفصيل و يا ملخص و يا مختصر از آنها نقل و به زبان فارسى ترجمه شده است، ولى از آنجا كه همواره رعايت امانت به‌خصوص نسبت به سياق متن مؤلفين مفسر اعصار گذشته، مطمح نظر بوده، گاهى ترجمه فارسى آن مطالب، ثقيل شده و اين تنها براى ايجاد تطابق هر چه بيشتر ترجمه با متن است، نه نارسايى در ترجمه.


مثلا در فصل اول كه در باره «ابرار» است، مؤلف مى‌نويسد: كلمه «ابرار» در چهار سوره قرآن در ضمن شش آيه ذكر شده است. در اينجا براى شناخت معانى اين واژه ابتدا شش آيه مزبور را به ترتيب مصحف كريم تنظيم نموده و سپس به بررسى معناى آن با استفاده از كتب لغت و تفاسير مى‌پردازيم.
مثلا در فصل اول كه درباره «ابرار» است، مؤلف مى‌نويسد: كلمه «ابرار» در چهار سوره قرآن در ضمن شش آيه ذكر شده است. در اينجا براى شناخت معانى اين واژه ابتدا شش آيه مزبور را به ترتيب مصحف كريم تنظيم نموده و سپس به بررسى معناى آن با استفاده از كتب لغت و تفاسير مى‌پردازيم.


وى در مورد معناى «ابرار» از كتاب [[مفردات ألفاظ القرآن|مفردات راغب]] چنين بيان مى‌كند كه: «برّ»، خلاف بحر بوده و از آن، توسع متصور است. «برّ» به معناى توسع در كار خير، از آن مشتق شده و آن‌گاه منسوب به خداى تعالى است. مانند «انه هو البر الرحيم» و آنجا كه منسوب به خداى تعالى شود، به معناى ثواب خواهد بود و گاه هم به بنده نسبت داده مى‌شود؛ مانند «برّ العبدربّه». هر جا كه اين واژه به بنده نسبت داده شود، به معناى توسع در طاعت بوده و بر دو نوع است: توسع در اعتقاد و توسع در اعمال.
وى در مورد معناى «ابرار» از كتاب [[مفردات ألفاظ القرآن|مفردات راغب]] چنين بيان مى‌كند كه: «برّ»، خلاف بحر بوده و از آن، توسع متصور است. «برّ» به معناى توسع در كار خير، از آن مشتق شده و آن‌گاه منسوب به خداى تعالى است. مانند «انه هو البر الرحيم» و آنجا كه منسوب به خداى تعالى شود، به معناى ثواب خواهد بود و گاه هم به بنده نسبت داده مى‌شود؛ مانند «برّ العبدربّه». هر جا كه اين واژه به بنده نسبت داده شود، به معناى توسع در طاعت بوده و بر دو نوع است: توسع در اعتقاد و توسع در اعمال.


در باره واژه ابرار هم فرموده: قال تعالى: «ان الابرار لفى نعيم» و قال: «كلا ان كتاب الابرار لفى عليين» و قال فى صفة الملائكة: «كرام بررة». بنابراين، واژه برره در قرآن كريم اختصاص به ملائكه دارد؛ از آن جهت كه رساتر از واژه ابرار است. برره جمع برّ و ابرار جمع بارّ است و برّ رساتر از بارّ مى‌باشد؛ چنان‌كه عدل رساتر از عادل است.
درباره واژه ابرار هم فرموده: قال تعالى: «ان الابرار لفى نعيم» و قال: «كلا ان كتاب الابرار لفى عليين» و قال فى صفة الملائكة: «كرام بررة». بنابراين، واژه برره در قرآن كريم اختصاص به ملائكه دارد؛ از آن جهت كه رساتر از واژه ابرار است. برره جمع برّ و ابرار جمع بارّ است و برّ رساتر از بارّ مى‌باشد؛ چنان‌كه عدل رساتر از عادل است.


فخرالدين در «مجمع البحرين» در اين باره گفته: قوله تعالى: «كرام بررة»، برره، جمع برّ به كسر باء، به معناى توسع در احسان و فزون‌بخشى است.
فخرالدين در «مجمع البحرين» در اين باره گفته: قوله تعالى: «كرام بررة»، برره، جمع برّ به كسر باء، به معناى توسع در احسان و فزون‌بخشى است.


مؤلف در ادامه سخن شيخ عبداللطيف كازرانى در «مصباح» را آورده، همچنين از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] در «[[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]]»، مطلبى را در باره ابرا ذكر كرده است. در سرفصل بعد به ابرار در تفاسير و تفاسير روايى مى‌پردازد، مانند شيخ عبدعلى بن جمعه عروسى در «نور الثقلين».
مؤلف در ادامه سخن شيخ عبداللطيف كازرانى در «مصباح» را آورده، همچنين از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] در «[[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]]»، مطلبى را درباره ابرا ذكر كرده است. در سرفصل بعد به ابرار در تفاسير و تفاسير روايى مى‌پردازد، مانند شيخ عبدعلى بن جمعه عروسى در «نور الثقلين».


در ادامه‌ى بحث از ابرار، «ابرار و تدبر در آيات» را طبق آيه قرآن ذكر مى‌كند و در دو قسمت به ارائه بحث مى‌پردازد؛ بدين گونه كه ابتدا به ترتيب نزول آيات، به بررسى آيات مكى پرداخته مى‌شود و سپس به آيات مدنى؛ يعنى آياتى كه در مدينه نازل شده‌اند. لذا موقعيت ابرار به‌خاطر ابرار بودن، موقعيت آنها نزد مؤمنان، ويژگى الهى - اعتقادى و رفتارى آنها را با كمك آيات قرآن مورد بررسى قرار مى‌دهد. در خاتمه از اعجاز قرآنى و بهره‌گيرى تربيتى از آيات مذكور در باره ابرار اشارتى مى‌نمايد. در ادامه، احاديثى را مخصوصا از كتاب «غرر و درر»، در باره ابرار با ذكر ترجمه، اشاره مى‌دارد.
در ادامه‌ى بحث از ابرار، «ابرار و تدبر در آيات» را طبق آيه قرآن ذكر مى‌كند و در دو قسمت به ارائه بحث مى‌پردازد؛ بدين گونه كه ابتدا به ترتيب نزول آيات، به بررسى آيات مكى پرداخته مى‌شود و سپس به آيات مدنى؛ يعنى آياتى كه در مدينه نازل شده‌اند. لذا موقعيت ابرار به‌خاطر ابرار بودن، موقعيت آنها نزد مؤمنان، ويژگى الهى - اعتقادى و رفتارى آنها را با كمك آيات قرآن مورد بررسى قرار مى‌دهد. در خاتمه از اعجاز قرآنى و بهره‌گيرى تربيتى از آيات مذكور درباره ابرار اشارتى مى‌نمايد. در ادامه، احاديثى را مخصوصا از كتاب «غرر و درر»، درباره ابرار با ذكر ترجمه، اشاره مى‌دارد.


در تمامى فصولِ كتاب به همين ترتيب، واژگان قرآنى مورد برسى قرار گرفته است.
در تمامى فصولِ كتاب به همين ترتيب، واژگان قرآنى مورد برسى قرار گرفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش