فراز و فرود عباسیان (132 تا 334ه): پژوهشی در ساختار و تحول ایدئولوژی، اقتصاد و نهاد نظامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'چشم انداز' به 'چشم‌انداز'
جز (جایگزینی متن - 'ش ها،' به 'ش‌ها،')
جز (جایگزینی متن - 'چشم انداز' به 'چشم‌انداز')
 
خط ۵۵: خط ۵۵:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
هدف از پژوهش حاضر، پیش نهادن سیمایی از تحولات ساختار کلی دولت عباسیان، توضیح تحول و دگردیسی‌های آن از جنبه‌های درونی و همچنین از نظر رابطه‌ی بخش‌های گوناگون این دولت با یکدیگر، و - به عنوان موضوعی فرعی ولی پر اهمیت - به دست دادن تبیینی درباره‌ی جایگاه و عملکرد نظامیان و نهاد نظامی در این ساختار است. این تبیین بر بستر یک چارچوب نظری انجام می‌شود که در همین بخش شرح کوتاهی از آن ارائه خواهیم کرد. افزون بر این‌ها چنان که اشاره شد، بررسی  ماهیت، نقش ساختاری و تحول‌های درونی نهاد نظامی عباسیان به طور ویژه در کانون این پژوهش جای دارد؛ اگرچه برای دستیابی به هدف اخیر، زمینه و چشم انداز گسترده تری ترسیم شده است. ناگفته پیداست که مطالعه و بررسی ژرف ساخت نظامی خلافت عباسی تنها با بسنده کردن به بررسی تحولات و ویژگی‌های نهاد نظامی آن فرادست نمی‌آید؛ بلکه این نهاد باید در پیوند با دیگر عناصر و بخش‌های ساختار سیاسی عباسیان که اقتصاد، ایدئولوژی و همچنین دیوان سالاری، مهم‌ترین آن‌ها از دید این پژوهش اند، نگریسته شود. واحد تحلیل این نوشتار، نظامی سیاسی به معنای عام و گسترده‌ی آن است که فرمانروا (خلیفه) و نزدیکان وی، افراد و نهادهای وابسته به وی مانند دربار و صاحب منصبان و نخبگان قدرت، دستگاه اداری و نظامی، و گروه‌های اجتماعی با نغوذ را در بر می‌گیرد.
هدف از پژوهش حاضر، پیش نهادن سیمایی از تحولات ساختار کلی دولت عباسیان، توضیح تحول و دگردیسی‌های آن از جنبه‌های درونی و همچنین از نظر رابطه‌ی بخش‌های گوناگون این دولت با یکدیگر، و - به عنوان موضوعی فرعی ولی پر اهمیت - به دست دادن تبیینی درباره‌ی جایگاه و عملکرد نظامیان و نهاد نظامی در این ساختار است. این تبیین بر بستر یک چارچوب نظری انجام می‌شود که در همین بخش شرح کوتاهی از آن ارائه خواهیم کرد. افزون بر این‌ها چنان که اشاره شد، بررسی  ماهیت، نقش ساختاری و تحول‌های درونی نهاد نظامی عباسیان به طور ویژه در کانون این پژوهش جای دارد؛ اگرچه برای دستیابی به هدف اخیر، زمینه و چشم‌انداز گسترده تری ترسیم شده است. ناگفته پیداست که مطالعه و بررسی ژرف ساخت نظامی خلافت عباسی تنها با بسنده کردن به بررسی تحولات و ویژگی‌های نهاد نظامی آن فرادست نمی‌آید؛ بلکه این نهاد باید در پیوند با دیگر عناصر و بخش‌های ساختار سیاسی عباسیان که اقتصاد، ایدئولوژی و همچنین دیوان سالاری، مهم‌ترین آن‌ها از دید این پژوهش اند، نگریسته شود. واحد تحلیل این نوشتار، نظامی سیاسی به معنای عام و گسترده‌ی آن است که فرمانروا (خلیفه) و نزدیکان وی، افراد و نهادهای وابسته به وی مانند دربار و صاحب منصبان و نخبگان قدرت، دستگاه اداری و نظامی، و گروه‌های اجتماعی با نغوذ را در بر می‌گیرد.


در این پژوهش برای یافتن تبیین هایی معتبر، تنها به توصیف وضعیت هم زمانی و در زمانی ساخت نظامی به سان عنصری از هر نظام سیاسی بسنده نشده، بلکه بسترها و لایه‌های زیرین مناسبات، نقش‌ها و دگردیسی‌های ساخت نظامی که بر روی پیکره‌ای از شرایط اقتصادی، اجتماعی و ایدئولوژیک هستی می‌یابند نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. به سخن دیگر چشم انداز اصلی بررسی نظری و تاریخی‌ای که در پیش خواهیم داشت، ارائه‌ی سیمایی از نظام سیاسی و  مناسبات به وجود آمده میان عناصر آن در دو سطح هم زمانی و در زمانی است، که البته در این میان بر نقش و جایگاه نهاد نظامی تأکید می‌شود. از این رو بستر پایدار و ثابت دولت، تغییرهای درون ساختاری، و همچنین دگرگونی‌های ساختاری احتمالی مورد واکاوی قرار خواهند گرفت. بنابراین بررسی حاضر را می‌توان در قلمروی «تاریخ ساختاری» جای داد که مقوله‌های زیر را در برمی‌گیرد. این مقوله‌ها، اصول و چارچوب رویکرد کلان این تحقیق را هم نشان می‌دهند:
در این پژوهش برای یافتن تبیین هایی معتبر، تنها به توصیف وضعیت هم زمانی و در زمانی ساخت نظامی به سان عنصری از هر نظام سیاسی بسنده نشده، بلکه بسترها و لایه‌های زیرین مناسبات، نقش‌ها و دگردیسی‌های ساخت نظامی که بر روی پیکره‌ای از شرایط اقتصادی، اجتماعی و ایدئولوژیک هستی می‌یابند نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. به سخن دیگر چشم‌انداز اصلی بررسی نظری و تاریخی‌ای که در پیش خواهیم داشت، ارائه‌ی سیمایی از نظام سیاسی و  مناسبات به وجود آمده میان عناصر آن در دو سطح هم زمانی و در زمانی است، که البته در این میان بر نقش و جایگاه نهاد نظامی تأکید می‌شود. از این رو بستر پایدار و ثابت دولت، تغییرهای درون ساختاری، و همچنین دگرگونی‌های ساختاری احتمالی مورد واکاوی قرار خواهند گرفت. بنابراین بررسی حاضر را می‌توان در قلمروی «تاریخ ساختاری» جای داد که مقوله‌های زیر را در برمی‌گیرد. این مقوله‌ها، اصول و چارچوب رویکرد کلان این تحقیق را هم نشان می‌دهند:


سرشت و ماهیت ساختارهای اقتصادی و اجتماعی؛ رابطه‌ی ساختارها با کنش‌ها، رخدادها و خودآگاهی؛ میزان استقلال ساختارها از الگوهای وقایع و نیز از دریافت‌های آگاهانه؛ توانمندی‌ها و تمایلات در زمانی و هم زمانی ساختارها؛ نقش و عملکرد کنشگران تاریخ ساختاری؛ تاریخ فرایند تکامل ساختاری.<ref> [https://www.historylib.com/books/2359 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>
سرشت و ماهیت ساختارهای اقتصادی و اجتماعی؛ رابطه‌ی ساختارها با کنش‌ها، رخدادها و خودآگاهی؛ میزان استقلال ساختارها از الگوهای وقایع و نیز از دریافت‌های آگاهانه؛ توانمندی‌ها و تمایلات در زمانی و هم زمانی ساختارها؛ نقش و عملکرد کنشگران تاریخ ساختاری؛ تاریخ فرایند تکامل ساختاری.<ref> [https://www.historylib.com/books/2359 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>