غزالی در جست و جوی حقیقت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بهره گیری ' به 'بهره‌گیری '
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'بهره گیری ' به 'بهره‌گیری ')
خط ۴۶: خط ۴۶:
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در مقدّمه‌ی خود نام کتابهایی که از دیرباز تا کنون در باره‌ی [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزالی]] نوشته شده را یا می‌کند و بعد از آن از نویسندگان غربی که به او متوجّه بوده‌اند نیز با فهرستی مطوّل و جامع یاد می‌کند ولی در نهایت می‌نویسد: امّا در این همه نوشته‌ی داخلی و خارجی کمتر نویسنده‌ای کار نقد آراء [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را آنگونه که شایسته و بایسته است به عهده گرفته است و بیشتر کسانی که از او و در باره‌ی او نوشته‌اند یا کین‌مدارانه و یا جانبدارانه برخورد کرده، یا تنها به شرح حالی اکتفا نموده‌اند<ref>مقدمه، ص 10</ref>.
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در مقدّمه‌ی خود نام کتابهایی که از دیرباز تا کنون در باره‌ی [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزالی]] نوشته شده را یا می‌کند و بعد از آن از نویسندگان غربی که به او متوجّه بوده‌اند نیز با فهرستی مطوّل و جامع یاد می‌کند ولی در نهایت می‌نویسد: امّا در این همه نوشته‌ی داخلی و خارجی کمتر نویسنده‌ای کار نقد آراء [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را آنگونه که شایسته و بایسته است به عهده گرفته است و بیشتر کسانی که از او و در باره‌ی او نوشته‌اند یا کین‌مدارانه و یا جانبدارانه برخورد کرده، یا تنها به شرح حالی اکتفا نموده‌اند<ref>مقدمه، ص 10</ref>.


استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخش دیگری از مقدّمه موضع خود را در این تحقیق بیشتر معلوم می‌کند، چنانکه می‌نویسد: به واقع جای آن داشت که یکبار دیگر زندگانی، اندیشه و سلوک او را با دقّت نظر بیشتر و با موشکافیهای بهتری بکاوند و غزالی را با دیدی نقادانه در ترازوی اندیشه‌های راستین قرار بدهند. امّا چنین نقدی یا نیست و یا بسیار نادر است. چه بشتر کسانی که سراغ او رفته‌اند در مقابل عظمت و نام و شهرت او رنگ باخته و فقط به تمجید وی پرداخته‌اند، هر چند که جای تمجید دارد امّا در این بین بیشتر از کسی باید تمجید کرد که بتواند نقد شفّافی به شخصیت و آثار و اندیشه‌های او بزند و شخصیت او را از این پیچیدگی و ابهام بیرون بکشد تا برای جوانان و دانشجویان هم قابل استفاده و بهره گیری باشد، امّا نقدی استوار و بی خلل، محکم و متین و مستند و قابل دفاع<ref>مقدمه، ص 11</ref>.
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخش دیگری از مقدّمه موضع خود را در این تحقیق بیشتر معلوم می‌کند، چنانکه می‌نویسد: به واقع جای آن داشت که یکبار دیگر زندگانی، اندیشه و سلوک او را با دقّت نظر بیشتر و با موشکافیهای بهتری بکاوند و غزالی را با دیدی نقادانه در ترازوی اندیشه‌های راستین قرار بدهند. امّا چنین نقدی یا نیست و یا بسیار نادر است. چه بشتر کسانی که سراغ او رفته‌اند در مقابل عظمت و نام و شهرت او رنگ باخته و فقط به تمجید وی پرداخته‌اند، هر چند که جای تمجید دارد امّا در این بین بیشتر از کسی باید تمجید کرد که بتواند نقد شفّافی به شخصیت و آثار و اندیشه‌های او بزند و شخصیت او را از این پیچیدگی و ابهام بیرون بکشد تا برای جوانان و دانشجویان هم قابل استفاده و بهره‌گیری باشد، امّا نقدی استوار و بی خلل، محکم و متین و مستند و قابل دفاع<ref>مقدمه، ص 11</ref>.


بخش نخست که روایتی روان و دقیق از زندگی و دوران بالندگی وی را رقم می‌زند از بهترین روایتها در خصوص این زمان است. همین نوع نگارش و قلم که در خواننده اشتیاق مرور و ادامه را ایجاد می‌کند. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در سال 450 متولّد شد برادر کوچکتر وی احمد نیز بعدها مانند خود او اهل علم شد، منتها چونان محمّد به شاخه‌های گوناگون چنگ نزد، از همان ابتدا رو به تصوّف داشت و نهایتاً نیز صوفی بزرگ و پر آوازه‌ای شد. وجود خانقاه‌هایی که در محل رشد و بالندگی این دو برادر فعّال بود، بانضمام دوست پدر این دو که کفالت و سرپرستی ایشان را پذیرفته بود و خود هم صوفی بود و هم به تصوّف علاقه‌ی وافر داشت این دو فرزند را از همان آغاز با جریان فکر صوفیانه آشنا ساخت<ref>متن، ص 16</ref>.
بخش نخست که روایتی روان و دقیق از زندگی و دوران بالندگی وی را رقم می‌زند از بهترین روایتها در خصوص این زمان است. همین نوع نگارش و قلم که در خواننده اشتیاق مرور و ادامه را ایجاد می‌کند. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در سال 450 متولّد شد برادر کوچکتر وی احمد نیز بعدها مانند خود او اهل علم شد، منتها چونان محمّد به شاخه‌های گوناگون چنگ نزد، از همان ابتدا رو به تصوّف داشت و نهایتاً نیز صوفی بزرگ و پر آوازه‌ای شد. وجود خانقاه‌هایی که در محل رشد و بالندگی این دو برادر فعّال بود، بانضمام دوست پدر این دو که کفالت و سرپرستی ایشان را پذیرفته بود و خود هم صوفی بود و هم به تصوّف علاقه‌ی وافر داشت این دو فرزند را از همان آغاز با جریان فکر صوفیانه آشنا ساخت<ref>متن، ص 16</ref>.