غاية المراد في شرح نكت الإرشاد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً'
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
كتاب غاية المراد يكى از بى‌نظيرترين كتب فقهى از نظر جامعيت و ويژگى‌هاى خاص آن مى‌باشد. شايد مهم‌ترين خصوصيت اين كتاب بيان مطالبى از [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] و فقهاى قبل از وى است كه در كتب آنها وجود ندارد و به دست ما نرسيده است.
كتاب غاية المراد يكى از بى‌نظيرترين كتب فقهى از نظر جامعيت و ويژگى‌هاى خاص آن مى‌باشد. شايد مهم‌ترين خصوصيت اين كتاب بيان مطالبى از [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] و فقهاى قبل از وى است كه در كتب آنها وجود ندارد و به دست ما نرسيده است.


وى در مواردى انصراف [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] از نظريۀ قبلش را از طريق فرزندش [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] اعلام نموده است، مثلا در صفحۀ 188 مى‌نويسد: سمعت من شيخنا الإمام فخرالدين ولد المصنف أنه رجع عن هذه المسألة.
وى در مواردى انصراف [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] از نظريۀ قبلش را از طريق فرزندش [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] اعلام نموده است، مثلاًدر صفحۀ 188 مى‌نويسد: سمعت من شيخنا الإمام فخرالدين ولد المصنف أنه رجع عن هذه المسألة.


وى گاهى نيز مطالبى را كه به صورت شفاهى از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] و شيخ عميدالدين عبدالمطلب بن محمد اعرجى (م 754 ق) در درس شنيده بوده را نقل نموده كه از اين نظر نيز منحصر بفرد مى‌باشد.
وى گاهى نيز مطالبى را كه به صورت شفاهى از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] و شيخ عميدالدين عبدالمطلب بن محمد اعرجى (م 754 ق) در درس شنيده بوده را نقل نموده كه از اين نظر نيز منحصر بفرد مى‌باشد.
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:
اين گونه نقل مطالب از جهت فراوانى آثار و تأليفات قدماء در نزد [[شهيد اول]] بوده است، به عنوان نمونه وى از كتاب‌هاى الكامل، الروضة و الموجز از [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن برّاج]]، البشرى از احمد بن طاوس، الفاخر از ابوالفضل جعفى، الواسطة از ابن حمزة، المنهج الاقصد از نجيب‌الدين، المفيد في التكليف از بصروى، النيات از مصرى، الرافع و الحاوى از جرجانى و كتاب‌هاى متعدد ديگرى مطالبى را نقل نموده كه در دسترس ما نيستند.
اين گونه نقل مطالب از جهت فراوانى آثار و تأليفات قدماء در نزد [[شهيد اول]] بوده است، به عنوان نمونه وى از كتاب‌هاى الكامل، الروضة و الموجز از [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن برّاج]]، البشرى از احمد بن طاوس، الفاخر از ابوالفضل جعفى، الواسطة از ابن حمزة، المنهج الاقصد از نجيب‌الدين، المفيد في التكليف از بصروى، النيات از مصرى، الرافع و الحاوى از جرجانى و كتاب‌هاى متعدد ديگرى مطالبى را نقل نموده كه در دسترس ما نيستند.


از طرف ديگر وى نظريات بزرگانى را نقل نموده كه نام كتاب‌هاى آنها را ذكر ننموده است مثلا از مفيدالدين محمد بن جهيم، ابوعبدالله صهرشتى، بزنطى، ابن الفاخر، الصورى، ابوالصالح حلبى، جعفى و ديگران مطالبى را نقل نموده است و حتى در بيش از هشتاد مورد از ابن عقيل اقوالى را عنوان نموده است.
از طرف ديگر وى نظريات بزرگانى را نقل نموده كه نام كتاب‌هاى آنها را ذكر ننموده است مثلاًاز مفيدالدين محمد بن جهيم، ابوعبدالله صهرشتى، بزنطى، ابن الفاخر، الصورى، ابوالصالح حلبى، جعفى و ديگران مطالبى را نقل نموده است و حتى در بيش از هشتاد مورد از ابن عقيل اقوالى را عنوان نموده است.


بر خلاف ساير تأليفات [[شهيد اول]] مثل الدروس، البيان، [[ذكری الشيعة في أحكام الشريعة|الذكرى]]، كتاب غاية المراد كامل بوده و تمام مشكلات و موارد ابهام إرشاد الأذهان را در بردارد و فقط در قسمت عبادات خلاصه و مختصر اين موارد را بيان نموده است.
بر خلاف ساير تأليفات [[شهيد اول]] مثل الدروس، البيان، [[ذكری الشيعة في أحكام الشريعة|الذكرى]]، كتاب غاية المراد كامل بوده و تمام مشكلات و موارد ابهام إرشاد الأذهان را در بردارد و فقط در قسمت عبادات خلاصه و مختصر اين موارد را بيان نموده است.
خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:
تتبع وسيع و احاطۀ مؤلف به اقوال و نظريات فقهاى قبل از خود از ديگر ويژگى‌هاى كتاب است تا جايى كه مؤلف در موارد متعدد به نادر بودن نظريه‌اى اشاره دارد.
تتبع وسيع و احاطۀ مؤلف به اقوال و نظريات فقهاى قبل از خود از ديگر ويژگى‌هاى كتاب است تا جايى كه مؤلف در موارد متعدد به نادر بودن نظريه‌اى اشاره دارد.


مثلا در صفحۀ 187 در مورد نظريه‌اى كه بر الخلاف [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] اسناد داده شده است مى‌نويسد: و لم أجده في الكتاب، يا در مورد ديگرى در منفرد بودن نظر [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] مى‌نويسد: هذا الفرع من خصوصيات المصنف رحمه‌الله صفحۀ 187، يا در صفحۀ 276 مى‌نويسد: هذان الفرعان لم أظفر بهما لأحد سبق.
مثلاًدر صفحۀ 187 در مورد نظريه‌اى كه بر الخلاف [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] اسناد داده شده است مى‌نويسد: و لم أجده في الكتاب، يا در مورد ديگرى در منفرد بودن نظر [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] مى‌نويسد: هذا الفرع من خصوصيات المصنف رحمه‌الله صفحۀ 187، يا در صفحۀ 276 مى‌نويسد: هذان الفرعان لم أظفر بهما لأحد سبق.


از ديگر ويژگى‌هاى كتاب نظم و ترتيب دقيق مسائل كتاب مى‌باشد و به دليل خلاصه‌نويسى مطالب اين كتاب، بسيارى از مباحث آن از پيچيدگى و سنگينى در عبارت برخوردار است.
از ديگر ويژگى‌هاى كتاب نظم و ترتيب دقيق مسائل كتاب مى‌باشد و به دليل خلاصه‌نويسى مطالب اين كتاب، بسيارى از مباحث آن از پيچيدگى و سنگينى در عبارت برخوردار است.


از ديگر خصوصيات كتاب دسترسى مؤلف به نسخ مختلف كتاب و تصحيح بعضى از عبارت‌هاى آن است مثلا در صفحۀ 117 از جلد اول مى‌نويسد: هذا القول ليس في أكثر النسخ و لكنّه ملحق بغير خط المصنف على الأصل.
از ديگر خصوصيات كتاب دسترسى مؤلف به نسخ مختلف كتاب و تصحيح بعضى از عبارت‌هاى آن است مثلاًدر صفحۀ 117 از جلد اول مى‌نويسد: هذا القول ليس في أكثر النسخ و لكنّه ملحق بغير خط المصنف على الأصل.


==اسلوب تأليف==
==اسلوب تأليف==
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
# در غالب موارد، روايات را از كتاب [[تهذيب الأحكام]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نقل مى‌نمايد.
# در غالب موارد، روايات را از كتاب [[تهذيب الأحكام]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نقل مى‌نمايد.
# از كتب علماء به پيروى از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و ابوالصلاح حلبى تعبير به مسأله مى‌نمايد. (جلد /1صفحات 99، 100، 102، الكافي في الفقه ص 510).
# از كتب علماء به پيروى از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و ابوالصلاح حلبى تعبير به مسأله مى‌نمايد. (جلد /1صفحات 99، 100، 102، الكافي في الفقه ص 510).
# از آنجا كه مباحث اصول عمليه در زمان [[شهيد اول]] منقح و تبيين نشده بود وى گاهى بعضى از مسائل را در باب اصول عمليّه بيان نموده كه امروزه مورد قبول ما نيست مثلا در بحث تعارض اصل احتياط و اصل برائت در جلد 282/1 - 283 مى‌نويسد: المعارضة بالاحتياط لا يقاوم الأصل، إذ الظني لا يعارض القطعي.
# از آنجا كه مباحث اصول عمليه در زمان [[شهيد اول]] منقح و تبيين نشده بود وى گاهى بعضى از مسائل را در باب اصول عمليّه بيان نموده كه امروزه مورد قبول ما نيست مثلاًدر بحث تعارض اصل احتياط و اصل برائت در جلد 282/1 - 283 مى‌نويسد: المعارضة بالاحتياط لا يقاوم الأصل، إذ الظني لا يعارض القطعي.
# وى به عنوان فقيهى مدقق در مواردى روش ايجاد فروع فقهى را مى‌آموزد مثلا در بحث ترتيب در نماز قضاء در ج /1ص 209 پس از ذكر 4 فرع فقهى مى‌نويسد.
# وى به عنوان فقيهى مدقق در مواردى روش ايجاد فروع فقهى را مى‌آموزد مثلاًدر بحث ترتيب در نماز قضاء در ج /1ص 209 پس از ذكر 4 فرع فقهى مى‌نويسد.


و عليك باستخراج ما يرد عليك من فروع هذا الباب فإنها لا تنحصر و قد نبهت عليها.
و عليك باستخراج ما يرد عليك من فروع هذا الباب فإنها لا تنحصر و قد نبهت عليها.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش