علم الطبيعة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
خط ۴۶: خط ۴۶:
کتاب دوم، درباره معرفت و تبیین طبیعت است. مهم‎ترین مباحثی که در این کتاب وجود دارد، بحث از طبیعت و صناعت، شناخت طبیعت و معارف وابسته به آن، علت و شرایط ضرورت، بیان نظریات درباره بخت و امر خودبه‎خودی و صحبت از وجود یا عدم وجود بخت و اتفاق و بیان خصوصیات آن و تفاوت بخت و امر خودبه‎خودی و... است. نویسنده، همچنین به بیان انواع چهارگانه علت و ضرورت شناخت آنها برای عالم طبیعی و فرایندهای طبیعی و غایات آنها و ضرورت ارتباط بین غایت و امر طبیعی صحبت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/122 ر.ک: همان، ص122-152]</ref>.
کتاب دوم، درباره معرفت و تبیین طبیعت است. مهم‎ترین مباحثی که در این کتاب وجود دارد، بحث از طبیعت و صناعت، شناخت طبیعت و معارف وابسته به آن، علت و شرایط ضرورت، بیان نظریات درباره بخت و امر خودبه‎خودی و صحبت از وجود یا عدم وجود بخت و اتفاق و بیان خصوصیات آن و تفاوت بخت و امر خودبه‎خودی و... است. نویسنده، همچنین به بیان انواع چهارگانه علت و ضرورت شناخت آنها برای عالم طبیعی و فرایندهای طبیعی و غایات آنها و ضرورت ارتباط بین غایت و امر طبیعی صحبت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/122 ر.ک: همان، ص122-152]</ref>.


از نگاه وی، موجوداتی را که می‎بینیم، می‎توانیم در دو دسته کلی بگنجانیم؛ یعنی یا بگوییم آنها مستقیما فعل و ساخته طبیعت هستند و یا اینکه از علت‎های دیگر به وجود آمده‌اند؛ مثلاًطبیعت است که حیوانات و اجزای مختلف جسم آنها را به وجود آورده. همچنین، گیاهان، عناصر بسیطی مانند خاک و آتش و هوا و آب، فعل طبیعت هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/122 ر.ک: همان، ص122]</ref>.
از نگاه وی، موجوداتی را که می‎بینیم، می‌توانیم در دو دسته کلی بگنجانیم؛ یعنی یا بگوییم آنها مستقیما فعل و ساخته طبیعت هستند و یا اینکه از علت‎های دیگر به وجود آمده‌اند؛ مثلاًطبیعت است که حیوانات و اجزای مختلف جسم آنها را به وجود آورده. همچنین، گیاهان، عناصر بسیطی مانند خاک و آتش و هوا و آب، فعل طبیعت هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/122 ر.ک: همان، ص122]</ref>.


محور مباحث سومین کتاب، حرکت و نامتناهی است. نویسنده در این کتاب به تعریف حرکت و بیان هریک از حرکت و محرک و متحرک، وجود نامتناهی و بیان اقسام آن و همچنین وجود متناهی، می‌پردازد. او در این کتاب، نظریات فیثاغوری و افلاطونی در مورد موجودیت مستقل نامتناهی را نقد می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/152 ر.ک: همان، ص152-181]</ref>.
محور مباحث سومین کتاب، حرکت و نامتناهی است. نویسنده در این کتاب به تعریف حرکت و بیان هریک از حرکت و محرک و متحرک، وجود نامتناهی و بیان اقسام آن و همچنین وجود متناهی، می‌پردازد. او در این کتاب، نظریات فیثاغوری و افلاطونی در مورد موجودیت مستقل نامتناهی را نقد می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/152 ر.ک: همان، ص152-181]</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۴:
نویسنده، بحث از سه مورد اخیر را در کتاب چهارم انجام می‌دهد.
نویسنده، بحث از سه مورد اخیر را در کتاب چهارم انجام می‌دهد.


در کتاب چهارم، در توضیح درباره مکان، نویسنده ابتدا با مثالی درباره جابه‎جایی آب و هوا در یک ظرف که مکان آنها به حساب می‎آید، مکان نسبی را برای ما روشن می‌کند. او سپس می‌نویسد: نظریه‌ای که قائل به وجود خلأ می‎باشد هم مبتنی بر وجود مکان است؛ چون خلأ را می‎توان به‎عنوان فقدان یک جسم تعریف کرد. این ملاحظات ما را به جایی هدایت می‌کنند که مکان را چیزی متمایز از خود اجسام بدانیم و قائل باشیم هر چیز محسوسی در مکان است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/182 ر.ک: همان، ص182-183]</ref>.
در کتاب چهارم، در توضیح درباره مکان، نویسنده ابتدا با مثالی درباره جابه‎جایی آب و هوا در یک ظرف که مکان آنها به حساب می‎آید، مکان نسبی را برای ما روشن می‌کند. او سپس می‌نویسد: نظریه‌ای که قائل به وجود خلأ می‎باشد هم مبتنی بر وجود مکان است؛ چون خلأ را می‌توان به‎عنوان فقدان یک جسم تعریف کرد. این ملاحظات ما را به جایی هدایت می‌کنند که مکان را چیزی متمایز از خود اجسام بدانیم و قائل باشیم هر چیز محسوسی در مکان است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/182 ر.ک: همان، ص182-183]</ref>.


او از این جمله هسیود که می‌گوید: «قبل از هرچیز، آشفتگی پدید آمد و آنگاه زمین فراخ‎سینه»، نتیجه می‌گیرد که احتمالا وی نیز تصور صحیحی از مکان داشته است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/183 ر.ک: همان، ص183]</ref>.
او از این جمله هسیود که می‌گوید: «قبل از هرچیز، آشفتگی پدید آمد و آنگاه زمین فراخ‎سینه»، نتیجه می‌گیرد که احتمالا وی نیز تصور صحیحی از مکان داشته است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/183 ر.ک: همان، ص183]</ref>.
خط ۶۴: خط ۶۴:
از کتاب پنجم تا هشتم، مباحث مربوط به حرکت مطرح می‎شوند و در آنها به‎ترتیب از طبقه‎بندی حرکات، پیوستگی حرکت، علت آن و جاودانگی‌اش صحبت می‎شود. در طبقه‎بندی حرکات، انواع تغییرات و فرایندها شرح داده می‎شوند و اقسام حرکت و حرکت‎ناپذیران (اشیای ثابت) بیان می‌گردد. همچنین مقولاتی مانند باهم بودن، جدا بودن، در تماس بودن، میانه، متوالی، مجاورت و در پیوستگی بودن توضیح می‎یابند. نویسنده، سپس وحدت و کثرت حرکات را شرح می‌دهد و پس از آن به بیان تضاد در حرکات و همچنین تضاد میان حرکت و سکون می‌پردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/237 ر.ک: همان، ص237-265]</ref>.
از کتاب پنجم تا هشتم، مباحث مربوط به حرکت مطرح می‎شوند و در آنها به‎ترتیب از طبقه‎بندی حرکات، پیوستگی حرکت، علت آن و جاودانگی‌اش صحبت می‎شود. در طبقه‎بندی حرکات، انواع تغییرات و فرایندها شرح داده می‎شوند و اقسام حرکت و حرکت‎ناپذیران (اشیای ثابت) بیان می‌گردد. همچنین مقولاتی مانند باهم بودن، جدا بودن، در تماس بودن، میانه، متوالی، مجاورت و در پیوستگی بودن توضیح می‎یابند. نویسنده، سپس وحدت و کثرت حرکات را شرح می‌دهد و پس از آن به بیان تضاد در حرکات و همچنین تضاد میان حرکت و سکون می‌پردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/237 ر.ک: همان، ص237-265]</ref>.


او درباره ضدیت حرکت و سکون می‌نویسد: مطلقا هر حرکتی در ضدیت با حرکت دیگر است، اما سکون نیز در تقابل با حرکت است. فقط سکون عدم است، ولی عدم نیز می‎تواند در برخی وجوه، ضد به حساب آید<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/260 ر.ک: همان، ص260]</ref>.
او درباره ضدیت حرکت و سکون می‌نویسد: مطلقا هر حرکتی در ضدیت با حرکت دیگر است، اما سکون نیز در تقابل با حرکت است. فقط سکون عدم است، ولی عدم نیز می‌تواند در برخی وجوه، ضد به حساب آید<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/260 ر.ک: همان، ص260]</ref>.


مهم‎ترین مبحث در پیوستگی حرکات، بحث از موجودیت پیوسته بی‌نهایت، پیوستگی زمان و مقادیر فضایی، لحظات حرکت و سکون در زمان، قسمت‎پذیری امر متحرک، آغاز و پایان تغییرات، زمان تغییر، تناهی و عدم تناهی حرکت، ابطال نظریه تقدم تجزیه بر حرکت و بیان سکون، است؛ همچنین بیان این نکته که آنچه بدون اجزاء باشد، امکان حرکت ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/265 ر.ک: همان، ص265-303]</ref>.
مهم‎ترین مبحث در پیوستگی حرکات، بحث از موجودیت پیوسته بی‌نهایت، پیوستگی زمان و مقادیر فضایی، لحظات حرکت و سکون در زمان، قسمت‎پذیری امر متحرک، آغاز و پایان تغییرات، زمان تغییر، تناهی و عدم تناهی حرکت، ابطال نظریه تقدم تجزیه بر حرکت و بیان سکون، است؛ همچنین بیان این نکته که آنچه بدون اجزاء باشد، امکان حرکت ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/265 ر.ک: همان، ص265-303]</ref>.
خط ۷۰: خط ۷۰:
درباره علت حرکت، نویسنده از این بحث می‌کند که هر حرکتی را محرکی است و این دو همراه هم هستند. در این کتاب (کتاب هفتم)، همچنین مقایسه حرکات و تناسبشان نیز بیان می‎شوند و ارتباط دگرگونی‎ها با کیفیات محسوس توضیح می‎یابند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/304 ر.ک: همان، ص304-325]</ref>.
درباره علت حرکت، نویسنده از این بحث می‌کند که هر حرکتی را محرکی است و این دو همراه هم هستند. در این کتاب (کتاب هفتم)، همچنین مقایسه حرکات و تناسبشان نیز بیان می‎شوند و ارتباط دگرگونی‎ها با کیفیات محسوس توضیح می‎یابند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/304 ر.ک: همان، ص304-325]</ref>.


حرکت، ممکن است واحد در جنس باشد یا در نوع یا در عدد. حرکت واحد در جنس هنگامی است که در همان مقوله واقع شود؛ مثلاًدر جوهر یا در کیف یا هر مقوله دیگری که قابل حرکت است. همچنین حرکت می‎تواند واحد در نوع باشد، هنگامی که از یک مماثل به مماثل آن در نوع، حرکت کنیم؛ مثلاًاز سپیدی به سیاهی یا از حُسن به قبح و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/306 ر.ک: همان، ص306]</ref>.
حرکت، ممکن است واحد در جنس باشد یا در نوع یا در عدد. حرکت واحد در جنس هنگامی است که در همان مقوله واقع شود؛ مثلاًدر جوهر یا در کیف یا هر مقوله دیگری که قابل حرکت است. همچنین حرکت می‌تواند واحد در نوع باشد، هنگامی که از یک مماثل به مماثل آن در نوع، حرکت کنیم؛ مثلاًاز سپیدی به سیاهی یا از حُسن به قبح و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/306 ر.ک: همان، ص306]</ref>.


او در کتاب هشتم، در پی اثبات جاودانگی حرکت است و ایرادات به این نظریه را پاسخ می‌دهد. وی از محرک غیر متحرک اول، بیان حرکت مستدیر و اینکه این نوع از حرکت، نوع اولیه جنبش است و تنها این نوع از حرکت است که پیوسته و نامتناهی است، صحبت می‌کند و همچنین شرح می‌دهد که محرک اول، اجزا و مقدار ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/304 ر.ک: همان، ص304-386]</ref>.
او در کتاب هشتم، در پی اثبات جاودانگی حرکت است و ایرادات به این نظریه را پاسخ می‌دهد. وی از محرک غیر متحرک اول، بیان حرکت مستدیر و اینکه این نوع از حرکت، نوع اولیه جنبش است و تنها این نوع از حرکت است که پیوسته و نامتناهی است، صحبت می‌کند و همچنین شرح می‌دهد که محرک اول، اجزا و مقدار ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/304 ر.ک: همان، ص304-386]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش