علم اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'إحياء علوم‌الدين' به 'إحياء علوم الدين'
جز (جایگزینی متن - 'مالدين' به 'م‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'إحياء علوم‌الدين' به 'إحياء علوم الدين')
خط ۳۲: خط ۳۲:
| تعداد جلد =3
| تعداد جلد =3
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخوان همراه نور =02157
| کد پدیدآور =00699
| کد پدیدآور =00699
| پس از =
| پس از =
خط ۴۳: خط ۴۴:
پس از آن به ذکر مهم‎ترین کتب اخلاقی که در عالم اسلام تألیف شده، پرداخته تا ارزش کتاب «[[جامع السعادات]]» بهتر روشن و معلوم شود<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>‎.  
پس از آن به ذکر مهم‎ترین کتب اخلاقی که در عالم اسلام تألیف شده، پرداخته تا ارزش کتاب «[[جامع السعادات]]» بهتر روشن و معلوم شود<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>‎.  


سپس آشنایی بیشتر با شرح حال و فهرست آثار [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|مولی محمدمهدی نراقی]] و به‌ویژه کتاب «[[جامع السعادات]]» را به مقدمه استاد مظفر ارجاع می‌دهد. البته برخی اطلاعات مرحوم مظفر مانند تاریخ تولد [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|نراقی]] را خالی از اشکال نداسته؛ لذا در پاورقی، آثاری را برای مراجعه معرفی کرده است. مترجم در ادامه تنها به ذکر ویژگی و امتیاز این کتاب نسبت به سایر آثار اخلاقی پرداخته و سبب انتخاب نام کتاب را مطرح کرده است: «چنان‌که درباره کتب اخلاقى سابق‎الذکر گفته شد به‌طور کلّى در آنها یا صرفاً جهت عقلى و نظرى و فلسفى منظور بوده است (السّعادة و الإسعاد، تهذیب الأخلاق، اخلاق ناصرى) و یا جهت دینى و عملى غلبه داشته است (إحياء علوم‌الدين، کیمیاى سعادت، محجّة البيضاء)؛ امّا کتاب «[[جامع السعادات]]»، مشتمل بر هر دو جنبه با سبک و اسلوب ویژه است. مؤلّف ما در آغاز درباره نفس انسان و قوا و غرایز او سخن مى‌گوید و هریک از فضائل اخلاقى را به یکى از قواى نفس اسناد مى‎دهد و هریک از رذائل اخلاقى را به غریزه‌اى متّصل و مربوط‍‎ مى‎سازد و آنگاه به شناساندن هریک از فضائل و رذائل قوا مى‎پردازد و سپس مطالب خود را با آیات و روایات وارده و به‌طور کلّى تعالیم شرع مقدس اسلام مورد تقویت و تأیید قرار مى‎دهد و در پایان راه معالجه و درمان هر رذیلتى را به شیوه‌اى حکیمانه بیان مى‌کند و علاوه بر اینها گه‌گاه به نصیحت و موعظه مى‎پردازد و با کلامى مؤثّر خواننده را به تهذیب اخلاق و تصحیح رفتار و کردار خویش دعوت مى‌کند. بدین‌گونه خواننده به‌خوبى مى‎تواند آن را کتاب اخلاق اسلامى تلقّى کند و چون مطالب کتاب با بحث نظرى و عقلى نیز همراه است، به همین جهت ما آن را «علم اخلاق اسلامى» نام نهادیم»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>‎.  
سپس آشنایی بیشتر با شرح حال و فهرست آثار [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|مولی محمدمهدی نراقی]] و به‌ویژه کتاب «[[جامع السعادات]]» را به مقدمه استاد مظفر ارجاع می‌دهد. البته برخی اطلاعات مرحوم مظفر مانند تاریخ تولد [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|نراقی]] را خالی از اشکال نداسته؛ لذا در پاورقی، آثاری را برای مراجعه معرفی کرده است. مترجم در ادامه تنها به ذکر ویژگی و امتیاز این کتاب نسبت به سایر آثار اخلاقی پرداخته و سبب انتخاب نام کتاب را مطرح کرده است: «چنان‌که درباره کتب اخلاقى سابق‎الذکر گفته شد به‌طور کلّى در آنها یا صرفاً جهت عقلى و نظرى و فلسفى منظور بوده است (السّعادة و الإسعاد، تهذیب الأخلاق، اخلاق ناصرى) و یا جهت دینى و عملى غلبه داشته است (إحياء علوم الدين، کیمیاى سعادت، محجّة البيضاء)؛ امّا کتاب «[[جامع السعادات]]»، مشتمل بر هر دو جنبه با سبک و اسلوب ویژه است. مؤلّف ما در آغاز درباره نفس انسان و قوا و غرایز او سخن مى‌گوید و هریک از فضائل اخلاقى را به یکى از قواى نفس اسناد مى‎دهد و هریک از رذائل اخلاقى را به غریزه‌اى متّصل و مربوط‍‎ مى‎سازد و آنگاه به شناساندن هریک از فضائل و رذائل قوا مى‎پردازد و سپس مطالب خود را با آیات و روایات وارده و به‌طور کلّى تعالیم شرع مقدس اسلام مورد تقویت و تأیید قرار مى‎دهد و در پایان راه معالجه و درمان هر رذیلتى را به شیوه‌اى حکیمانه بیان مى‌کند و علاوه بر اینها گه‌گاه به نصیحت و موعظه مى‎پردازد و با کلامى مؤثّر خواننده را به تهذیب اخلاق و تصحیح رفتار و کردار خویش دعوت مى‌کند. بدین‌گونه خواننده به‌خوبى مى‎تواند آن را کتاب اخلاق اسلامى تلقّى کند و چون مطالب کتاب با بحث نظرى و عقلى نیز همراه است، به همین جهت ما آن را «علم اخلاق اسلامى» نام نهادیم»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>‎.  


وی در آخر ابراز امیدواری کرده که ترجمه این کتاب در تزکیه و تهذیب اخلاق همه ما (که هیچ‎کسى از آن بى‌نیاز نیست) و مردم زمان ما و زمان‌هاى بعد مؤثّر باشد، چنان‌که متن اصلى آن به قول استاد [[مظفر، محمدرضا|مظفّر]] چنین تأثیرى داشته است<ref>ر.ک: همان، ص‎22</ref>‎.  
وی در آخر ابراز امیدواری کرده که ترجمه این کتاب در تزکیه و تهذیب اخلاق همه ما (که هیچ‎کسى از آن بى‌نیاز نیست) و مردم زمان ما و زمان‌هاى بعد مؤثّر باشد، چنان‌که متن اصلى آن به قول استاد [[مظفر، محمدرضا|مظفّر]] چنین تأثیرى داشته است<ref>ر.ک: همان، ص‎22</ref>‎.  
خط ۴۹: خط ۵۰:
مترجم در مورد آیات و روایات تنها به ترجمه بسنده نکرده و متن آنها را نیز ذکر کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص46</ref>‎. در رابطه با روایات، کاستی‌ای وجود دارد که در کتب تحقیقی کمتر به چشم می‌خورد؛ کمبودی که متأسفانه مرحوم [[مظفر، محمدرضا|مظفر]] و [[مجتبوی، جلال‌الدین|جلال‌الدین مجتبوی]] نسبت به آن بی‌توجه بوده‌اند، عدم ذکر منابع روایات است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‎.
مترجم در مورد آیات و روایات تنها به ترجمه بسنده نکرده و متن آنها را نیز ذکر کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص46</ref>‎. در رابطه با روایات، کاستی‌ای وجود دارد که در کتب تحقیقی کمتر به چشم می‌خورد؛ کمبودی که متأسفانه مرحوم [[مظفر، محمدرضا|مظفر]] و [[مجتبوی، جلال‌الدین|جلال‌الدین مجتبوی]] نسبت به آن بی‌توجه بوده‌اند، عدم ذکر منابع روایات است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‎.
   
   
مترجم، برخی اصطلاحات و عبارات کتاب را که نیاز به توضیح داشته، در پاورقی به‌اختصار توضیح داده است؛ به‌عنوان مثال در توضیح این عبارت [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|نراقی]] «محبت حاکم و سلطان مطلق است و عدالت نایب و جانشین آن» می‌نویسد: «به همین دلیل شریعت اسلام پیش از هر چیز مردم را به برادری و الفت با یکدیگر دعوت می‌کند و هدف بسیاری از احکام اسلام مثل نماز جماعت و جمعه و احسان و تحریم غیبت و بدگویی و مانند اینها ایجاد رابطه دوستی بین مردم است تا از این طریق از قانون عدل که سخت و تلخ است، بی‌نیاز شوند»<ref>ر.ک: همان، ص135، پاورقی1</ref>‎. یا در فصلی از کتاب با عنوان نکوهش دنیا، این‌گونه مطالب را بر دو نوع دانسته که یک نوع آن از تعالیم صوفیان بوده که در نکوهش دنیا و کناره‌گیری از آن مبالغه و افراط کرده‌اند. مترجم، معتقد است که مؤلف تا اندازه‌ای تحت تأثیر کتاب «[[إحياء علوم‌الدين]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] همین موضع را دارد و نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تقریباً همین نظر اهل تصوف است که در مواردی با نظر اسلام سازگار و موافق نیست. در قرآن کریم و روایات معتبر اسلامى از دنیا و مال دنیا و دوستى دنیا مذمت شده، اما نه براى اینکه یک‎سره از آن دست بردارند و آن را مهمل گذارند، بلکه براى اینکه از آن استفاده معتدل و صحیح کنند و در دام آن گرفتار نگردند<ref>ر.ک: همان، ج2، ص32</ref>‎.
مترجم، برخی اصطلاحات و عبارات کتاب را که نیاز به توضیح داشته، در پاورقی به‌اختصار توضیح داده است؛ به‌عنوان مثال در توضیح این عبارت [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|نراقی]] «محبت حاکم و سلطان مطلق است و عدالت نایب و جانشین آن» می‌نویسد: «به همین دلیل شریعت اسلام پیش از هر چیز مردم را به برادری و الفت با یکدیگر دعوت می‌کند و هدف بسیاری از احکام اسلام مثل نماز جماعت و جمعه و احسان و تحریم غیبت و بدگویی و مانند اینها ایجاد رابطه دوستی بین مردم است تا از این طریق از قانون عدل که سخت و تلخ است، بی‌نیاز شوند»<ref>ر.ک: همان، ص135، پاورقی1</ref>‎. یا در فصلی از کتاب با عنوان نکوهش دنیا، این‌گونه مطالب را بر دو نوع دانسته که یک نوع آن از تعالیم صوفیان بوده که در نکوهش دنیا و کناره‌گیری از آن مبالغه و افراط کرده‌اند. مترجم، معتقد است که مؤلف تا اندازه‌ای تحت تأثیر کتاب «[[إحياء علوم الدين]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] همین موضع را دارد و نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تقریباً همین نظر اهل تصوف است که در مواردی با نظر اسلام سازگار و موافق نیست. در قرآن کریم و روایات معتبر اسلامى از دنیا و مال دنیا و دوستى دنیا مذمت شده، اما نه براى اینکه یک‎سره از آن دست بردارند و آن را مهمل گذارند، بلکه براى اینکه از آن استفاده معتدل و صحیح کنند و در دام آن گرفتار نگردند<ref>ر.ک: همان، ج2، ص32</ref>‎.
   
   
==پانویس ==
==پانویس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش