علامه امینی جرعه‌نوش غدیر (به ضمیمه جرعه‌هایی از الغدیر): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سياست‌مدار' به 'سياستمدار'
جز (جایگزینی متن - 'حبيب الله' به 'حبيب‌الله')
جز (جایگزینی متن - 'سياست‌مدار' به 'سياستمدار')
خط ۷۱: خط ۷۱:
به اعتقاد نويسنده به جرأت مى‌توان گفت كه در دنياى تحقيقات اسلامى، چه در ممالك اسلامى و چه در كشورهاى غربى، كسى يافت نمى‌شود كه با نام «الغدير» و [[علامه امينى]] آشنا نباشد. با آنكه مطالب «الغدير» به مذاق بسيارى خوشايند نمى‌باشد، لكن از آنجايى كه با اتكاء به منابع و مآخذ متيقن نوشته شده، تاكنون كسى نتوانسته نقدى يا ردى بر كتاب «الغدير» يا حتى نقدى بر صفحه‌اى از صفحات آن بنويسد. نويسنده در تأييد اين گفته، به اين مطلب اشاره مى‌كند كه وقتى عده‌اى از اهل سنت از بزرگ خود درخواست مقابله با [[علامه امينى]] و كتابش را مى‌كنند، او بعد از خواندن «الغدير» مى‌گويد: «اگر بخواهيم با الغدير مبارزه كنيم، ابتدا بايد كتاب‌هاى خودمان را نابود كنيم». خود علامه نيز فرموده‌اند كه من براى نوشتن «الغدير» ده هزار كتاب را از باى بسم الله تا تاى تمت خواندم و به صد هزار كتاب مراجعات داشتم؛ و بايد توجه داشت كه برخى از اين كتب، خطى و در چندين مجلد بوده‌اند كه اگر الان چاپ شوند، به ده‌ها جلد مى‌رسد<ref>همان، ص153- 154</ref>
به اعتقاد نويسنده به جرأت مى‌توان گفت كه در دنياى تحقيقات اسلامى، چه در ممالك اسلامى و چه در كشورهاى غربى، كسى يافت نمى‌شود كه با نام «الغدير» و [[علامه امينى]] آشنا نباشد. با آنكه مطالب «الغدير» به مذاق بسيارى خوشايند نمى‌باشد، لكن از آنجايى كه با اتكاء به منابع و مآخذ متيقن نوشته شده، تاكنون كسى نتوانسته نقدى يا ردى بر كتاب «الغدير» يا حتى نقدى بر صفحه‌اى از صفحات آن بنويسد. نويسنده در تأييد اين گفته، به اين مطلب اشاره مى‌كند كه وقتى عده‌اى از اهل سنت از بزرگ خود درخواست مقابله با [[علامه امينى]] و كتابش را مى‌كنند، او بعد از خواندن «الغدير» مى‌گويد: «اگر بخواهيم با الغدير مبارزه كنيم، ابتدا بايد كتاب‌هاى خودمان را نابود كنيم». خود علامه نيز فرموده‌اند كه من براى نوشتن «الغدير» ده هزار كتاب را از باى بسم الله تا تاى تمت خواندم و به صد هزار كتاب مراجعات داشتم؛ و بايد توجه داشت كه برخى از اين كتب، خطى و در چندين مجلد بوده‌اند كه اگر الان چاپ شوند، به ده‌ها جلد مى‌رسد<ref>همان، ص153- 154</ref>


نويسنده معتقد است مهمترين هدف علامه از تأليف اين كتاب بزرگ، دست‌يابى مجدد مسلمين به اتحاد و يكدلى بود، همان اتحادى كه در زمان رسول خدا(ص) حاكم بود و در سايه همان اتحاد و همدلى بود كه اسلام روزبه‌روز پيشرفت كرد و تا اروپا و اسپانيا پيش رفت. البته به اعتقاد نويسنده، هدف ايشان از وحدت، آن وحدتى نمى‌باشد كه بعضى از استعمارگران و سياست‌مداران براى رسيدن به اهداف شوم خود، به دست عمّال خود علم مى‌كنند. وحدت در نزد علامه، بر مبناى اظهار حقايق در بين امت اسلامى است نه اينكه به خاطر وحدت، پرده روى مسلمات تاريخى بكشيم، بلكه گرد و غبارى كه بعضى قلم به دستان مزدور و هواپرست روى حقايق كشيده‌اند، بايد از بين برود تا حق و حقيقت براى همگان واضح و روشن شود<ref>همان، ص155-156</ref>
نويسنده معتقد است مهمترين هدف علامه از تأليف اين كتاب بزرگ، دست‌يابى مجدد مسلمين به اتحاد و يكدلى بود، همان اتحادى كه در زمان رسول خدا(ص) حاكم بود و در سايه همان اتحاد و همدلى بود كه اسلام روزبه‌روز پيشرفت كرد و تا اروپا و اسپانيا پيش رفت. البته به اعتقاد نويسنده، هدف ايشان از وحدت، آن وحدتى نمى‌باشد كه بعضى از استعمارگران و سياستمداران براى رسيدن به اهداف شوم خود، به دست عمّال خود علم مى‌كنند. وحدت در نزد علامه، بر مبناى اظهار حقايق در بين امت اسلامى است نه اينكه به خاطر وحدت، پرده روى مسلمات تاريخى بكشيم، بلكه گرد و غبارى كه بعضى قلم به دستان مزدور و هواپرست روى حقايق كشيده‌اند، بايد از بين برود تا حق و حقيقت براى همگان واضح و روشن شود<ref>همان، ص155-156</ref>


نويسنده بر اين باور است كه در يك نگاه كلى، مى‌توان تمامى مطالب «الغدير» را در دو موضوع اساسى خلاصه كرد. موضوع اول، عبارت است از: اثبات ولايت مطلقه معصومين(ع) از طريق اثبات خلافت بلافصل [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اثبات اينكه [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از طرف پيامبر(ص) به اين منصب مشخص شده است. دوم نفى ولايت غير معصوم در اسلام و تبيين كردن معنى و مراد آيه شريفه «و لا ينال عهدي الظالمين»<ref>همان، ص159</ref>
نويسنده بر اين باور است كه در يك نگاه كلى، مى‌توان تمامى مطالب «الغدير» را در دو موضوع اساسى خلاصه كرد. موضوع اول، عبارت است از: اثبات ولايت مطلقه معصومين(ع) از طريق اثبات خلافت بلافصل [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اثبات اينكه [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از طرف پيامبر(ص) به اين منصب مشخص شده است. دوم نفى ولايت غير معصوم در اسلام و تبيين كردن معنى و مراد آيه شريفه «و لا ينال عهدي الظالمين»<ref>همان، ص159</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش