عطار، قیس: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ اوت ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
|-
|-
|نام‎های دیگر  
|نام‎های دیگر  
| data-type="authorOtherNames" |
| data-type="authorOtherNames" |قيس بهجت رضا عطار


|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
| data-type="authorfatherName" |
| data-type="authorfatherName" |بهجت
|-
|-
|متولد  
|متولد  
| data-type="authorbirthDate" |
| data-type="authorbirthDate" |۱۳۸۳ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
| data-type="authorBirthPlace" |
| data-type="authorBirthPlace" |کاظمین
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
خط ۲۲: خط ۲۲:
|-
|-
|اساتید
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |[[         |            ]]
| data-type="authorTeachers" |[[محمدحسن اصطهباناتی]]
[[محمدتقی شریعتمدار]]


[[                 |              ]]؛
[[محمد پاکتچی (تبریزی)]]  
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
خط ۴۴: خط ۴۵:
او در هفده‌سالگی (۱۹۸۰م)، تصمیم به‌ ورود‌ به‌ حوزه علمیه گرفت، اما چون اوضاع عراق در آغاز حکومت صدام به‌شدت بحرانی و فشار‌ بر‌ شیعه‌ها بیشتر شده بود، نتوانست به نجف اشرف برود. در همین سال به ایران آمده و به دروس طلبگی مشغول شد.
او در هفده‌سالگی (۱۹۸۰م)، تصمیم به‌ ورود‌ به‌ حوزه علمیه گرفت، اما چون اوضاع عراق در آغاز حکومت صدام به‌شدت بحرانی و فشار‌ بر‌ شیعه‌ها بیشتر شده بود، نتوانست به نجف اشرف برود. در همین سال به ایران آمده و به دروس طلبگی مشغول شد.


هشت سال اول تحصیلات حوزوی را در تهران‌ گذراند‌. استادانی که در این شهر به شاگردی‌ا‌شان پرداخت، عبارت بودند از حضرات‌ آیات: شیخ‌ محمدحسن اصطهباناتی، مرحوم شیخ عباس زین‌العابدین، مرحوم شیخ محمد پاکتچی (تبریزی) و شیخ محمدتقی شریعتمدار. در همان ایام، به قم نیز رفت‌وآمد داشت و در آنجا درس می‌خواند.
هشت سال اول تحصیلات حوزوی را در تهران‌ گذراند‌. استادانی که در این شهر به شاگردی‌ا‌شان پرداخت، عبارت بودند از حضرات‌ آیات: شیخ‌ [[محمدحسن اصطهباناتی]]، مرحوم شیخ [[عباس زین‌العابدین]]، مرحوم شیخ [[محمد پاکتچی (تبریزی)]] و شیخ [[محمدتقی شریعتمدار]]. در همان ایام، به قم نیز رفت‌وآمد داشت و در آنجا درس می‌خواند.


اواخر جنگ تحمیلی بود که به مشهد مقدس‌ مشرّف‌ شد و کارهایش را در جوار حضرت امام علی بن موسی‌الرضا(ع) ادامه داد. در آنجا دیپلمش را گرفت و سپس کارشناسی‌ و کارشناسی ارشدش را در علوم قرآنی اخذ نمود.
اواخر جنگ تحمیلی بود که به مشهد مقدس‌ مشرّف‌ شد و کارهایش را در جوار حضرت امام علی بن موسی‌الرضا(ع) ادامه داد. در آنجا دیپلمش را گرفت و سپس کارشناسی‌ و کارشناسی ارشدش را در علوم قرآنی اخذ نمود.
خط ۵۲: خط ۵۳:
==ورود به عرصه تصحیح متون==
==ورود به عرصه تصحیح متون==
ایشان درباره چگونگی ورودش به عرصه تصحیح متون می‌گوید:
ایشان درباره چگونگی ورودش به عرصه تصحیح متون می‌گوید:
در‌ آغاز طلبگی، ناچار به‌ کتاب‌های‌ قدیمی مراجعه می‌کردم؛ مثلاً وقتی «شرائع‌ الإسلام»‌ محقق حلی را نزد آیت‌الله شیخ عباس زین‌العابدین می‌خواندم، لازم بود به کتاب‌ «مسالك الأفهام في شرح شرائع الإسلام»‌ شهید‌ ثانی‌ هم مراجعه کنم‌. مسالک‌، چاپی سنگی و قدیمی داشت‌؛ آن‌هم بسیار دشوار بود و می‌دیدم که چطور با جا‌به‌جا شدن یک نقطه و اشتباه کاتب در‌ کتابت‌ برخی حروف و کلمات و جملات، معانی متضاد‌ و گاه‌ نامفهومی پیدا‌ می‌شود. آن‌ موقع بود که‌ به‌ این فکر افتادم که چرا این کتاب‌ها چنین خراب و مغلوط چاپ می‌شود؟ خصوصاً که با کتاب‌های شیک‌ امروزی‌ نیز‌ آنها را مقایسه می‌کردم؛ مثلاً در آن‌ کتاب‌های‌ مخطوط‌ و مغلوط‌ می‌خواندم‌ که:‌ «كما وَرَد في رواية...»، اما مصدر روایت را نمی‌یافتم! می‌ماندم که این روایت را چطور باید پیدا کنم؟


در ضمن، استادم، آیت‌الله شیخ محمدحسن اصطهباناتی، خیلی در این راه کمکم کردند؛ چون به من تذکر می‌دادند که مثلاً فلان نسخه خطی در کتابخانه مَلِک است و هنوز تحقیق نشده است و شما می‌توانید‌ از‌ عهده تحقیق و تصحیحش برآیید. چنین شد که سراغ تحقیق متون رفتم. دیدم شوق این کار را دارم؛ چون هم ذوق ادبی و شناخت کافی از ادبیات عرب داشتم و هم این‌ کار‌ در راستای عقایدم و کمک به مذهب اهل‌بیت(ع) بود<ref>ر.ک: قیس العطار؛ اصغری هاشمی، محمدجواد، ص6-7</ref>.
در‌ آغاز طلبگی، ناچار به‌ کتاب‌های‌ قدیمی مراجعه می‌کردم؛ مثلاً وقتی «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرائع‌ الإسلام]]»‌ [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلی]] را نزد آیت‌الله شیخ [[عباس زین‌العابدین]] می‌خواندم، لازم بود به کتاب‌ «[[مسالك الأفهام إلی تنقيح شرائع الإسلام|مسالك الأفهام في شرح شرائع الإسلام]]»‌ [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید‌ ثانی‌]] هم مراجعه کنم‌. مسالک‌، چاپی سنگی و قدیمی داشت‌؛ آن‌هم بسیار دشوار بود و می‌دیدم که چطور با جا‌به‌جا شدن یک نقطه و اشتباه کاتب در‌ کتابت‌ برخی حروف و کلمات و جملات، معانی متضاد‌ و گاه‌ نامفهومی پیدا‌ می‌شود. آن‌ موقع بود که‌ به‌ این فکر افتادم که چرا این کتاب‌ها چنین خراب و مغلوط چاپ می‌شود؟ خصوصاً که با کتاب‌های شیک‌ امروزی‌ نیز‌ آنها را مقایسه می‌کردم؛ مثلاً در آن‌ کتاب‌های‌ مخطوط‌ و مغلوط‌ می‌خواندم‌ که:‌ «كما وَرَد في رواية...»، اما مصدر روایت را نمی‌یافتم! می‌ماندم که این روایت را چطور باید پیدا کنم؟
 
در ضمن، استادم، آیت‌الله شیخ [[محمدحسن اصطهباناتی]]، خیلی در این راه کمکم کردند؛ چون به من تذکر می‌دادند که مثلاً فلان نسخه خطی در کتابخانه مَلِک است و هنوز تحقیق نشده است و شما می‌توانید‌ از‌ عهده تحقیق و تصحیحش برآیید. چنین شد که سراغ تحقیق متون رفتم. دیدم شوق این کار را دارم؛ چون هم ذوق ادبی و شناخت کافی از ادبیات عرب داشتم و هم این‌ کار‌ در راستای عقایدم و کمک به مذهب اهل‌بیت(ع) بود<ref>ر.ک: قیس العطار؛ اصغری هاشمی، محمدجواد، ص6-7</ref>.


==آثار==
==آثار==
خط ۸۴: خط ۸۶:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش