طوسی، علی بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} '
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
| data-type="authorOtherNames" |علاء الدين علي بن محمد الطوسي  
| data-type="authorOtherNames" |علاءالدين علي بن محمد الطوسي  


|-
|-
خط ۲۵: خط ۲۵:
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |‏الذخيره
| data-type="authorWritings" |[[الذخيرة]]


|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
خط ۳۲: خط ۳۲:
|}
|}
</div>
</div>
{{کاربردهای دیگر|طوسی (ابهام زدایی)}}


'''علاءالدین علی‎ بن محمد طوسی'''، معروف به مولانا علی عران، متکلم، فقیه، از مشاهیر علما و حکمای قرن نهم هجری، حنفی  
'''علاءالدین علی‎ بن محمد طوسی''' (متوفای حدود 877ق- سمرقند)، معروف به مولانا علی عران، متکلم، فقیه، از مشاهیر علما و حکمای قرن نهم هجری، حنفی  
 
پس از تکمیل علوم عقلیه و نقلیه در ایران به عثمانی رفت. کتاب «[[الذخيرة]]» از جمله آثار اوست. او را از شاگردان مولانا محمّد جاجرمی دانسته‌اند<ref>ر.ک: نوشاهی، سید عارف، ص‎95</ref>.  
پس از تکمیل علوم عقلیه و نقلیه در ایران به عثمانی رفت. کتاب «الذخيرة» از جمله آثار اوست. او را از شاگردان مولانا محمّد جاجرمی دانسته‌اند<ref>ر.ک: نوشاهی، سید عارف، ص‎95</ref>.  


== ولادت ==
== ولادت ==
خط ۴۱: خط ۴۱:


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
«علاءالدین»، پس از تکمیل‎ تحصیلات‎ و تبحّر در علوم عقلی و نقلی در بلاد ایران، راهی عثمانی شد و در نزد دو تن از سلاطین عثمانی، سلطان‎ مراد خان (824-855ق) و سلطان محمد فاتح (855-886ق) مورد اکرام‎ و احترام‎ فوق‎العاده‎ قرار گرفت و از جانب سلطان به سمت مدرسی مدرسه بروسه و مدرسه زیرک برگزیده شد؛ ولی‎ سرانجام از سلطان محمد فاتح رنجیده‎خاطر گشت‎ و با‎ دلی آزرده، اسلامبول ‎و کشور ترک را به‎قصد ایران ترک گفت. از تمام مشاغل و علائق دنیوی‎ کناره گرفت و قدم در راه فقر و تصوف گذاشت. او بنا به قولی در سال 860‎ یا‎ 877 ‎ق، در سمرقند و به روایت دیگر در‎ سال‎ 885‎ق، در تبریز یا در خراسان چشم از جهان فروبست<ref>ر.ک: معینیان، علی‎اصغر، ص‎998-997</ref>.  
«علاءالدین»، پس از تکمیل‎ تحصیلات‎ و تبحّر در علوم عقلی و نقلی در بلاد ایران، راهی عثمانی شد و در نزد دو تن از سلاطین عثمانی، سلطان‎ مراد خان (824-855ق) و سلطان محمد فاتح (855-886ق) مورد اکرام‎ و احترام‎ فوق‎العاده‎ قرار گرفت و از جانب سلطان به سمت مدرسی مدرسه بروسه و مدرسه زیرک برگزیده شد؛ ولی‎ سرانجام از سلطان محمد فاتح رنجیده‌خاطر گشت‎ و با‎ دلی آزرده، اسلامبول ‎و کشور ترک را به‌قصد ایران ترک گفت. از تمام مشاغل و علائق دنیوی‎ کناره گرفت و قدم در راه فقر و تصوف گذاشت. او بنا به قولی در سال 860‎ یا‎ 877 ‎ق، در سمرقند و به روایت دیگر در‎ سال‎ 885‎ق، در تبریز یا در خراسان چشم از جهان فروبست<ref>ر.ک: معینیان، علی‌اصغر، ص‎998-997</ref>.  


به‎طور قطع و یقین مولانا علاءالدین‎ علی‎ طوسی بعد از رنجش خاطر از سلطان‎ عثمانی، از شهر اسلامبول عازم‎ ماوراء‎النهر شده و در شهر سمرقند که در‎ آن‎ زمان‎ پایتخت‎ ماوراءالنهر و شهری امن و آرام بوده،‎ رحل‎ اقامت افکنده و از علائق دنیائی حتی درس و بحث نیز کناره گرفته و در سلک‎ یاران‎ و معتقدان خواجه عبیدللّه احرار‎ که‎ در حوزه ماوراء‎النهر‎ حتی‎ خراسان نفوذ معنوی فوق‎العاده داشته‎ منسلک‎ گشته است<ref>ر.ک: همان، ص‎999-998</ref>.
به‌طور قطع و یقین مولانا علاءالدین‎ علی‎ طوسی بعد از رنجش خاطر از سلطان‎ عثمانی، از شهر اسلامبول عازم‎ ماوراء‎النهر شده و در شهر سمرقند که در‎ آن‎ زمان‎ پایتخت‎ ماوراءالنهر و شهری امن و آرام بوده،‎ رحل‎ اقامت افکنده و از علائق دنیائی حتی درس و بحث نیز کناره گرفته و در سلک‎ یاران‎ و معتقدان خواجه عبیدللّه احرار‎ که‎ در حوزه ماوراء‎النهر‎ حتی‎ خراسان نفوذ معنوی فوق‎العاده داشته‎ منسلک‎ گشته است<ref>ر.ک: همان، ص‎999-998</ref>.


بااینکه مولانا طوسی غالباً ً در مجالس صحبت خواجه‎ احرار‎ حاضر می‎شده، مع‎هذا کمتر سخن می‎گفته‎ و بیشتر خاموش بوده و این‎ خاموشی‎ گزیدن و دامن صحبت فراهم چیدن‎، نشانه‎ آن است که حق‎شکنی و کافرماجرائی و بی‎انصافی سلطان عثمانی تا چه مایه در روح‎ حساس‎ و زودرنج‎ این دانشمند آواره اثر بد‎ و ناگوار‎ گذاشته‎ و درعین‎حال خواجه احرار‎ و دیگر‎ بزرگان به کمال فضل‎ و دانش‎ اعتراف داشته‌اند و همواره لوازم احترام و بزرگداشت‎ او را به‎جا می‎آوردند<ref>ر.ک: همان، ص999</ref>.
بااینکه مولانا طوسی غالباً ً در مجالس صحبت خواجه‎ احرار‎ حاضر می‌شده، مع‎هذا کمتر سخن می‌گفته‎ و بیشتر خاموش بوده و این‎ خاموشی‎ گزیدن و دامن صحبت فراهم چیدن‎، نشانه‎ آن است که حق‎شکنی و کافرماجرائی و بی‌انصافی سلطان عثمانی تا چه مایه در روح‎ حساس‎ و زودرنج‎ این دانشمند آواره اثر بد‎ و ناگوار‎ گذاشته‎ و درعین‌حال خواجه احرار‎ و دیگر‎ بزرگان به کمال فضل‎ و دانش‎ اعتراف داشته‌اند و همواره لوازم احترام و بزرگداشت‎ او را به‌جا می‌آوردند<ref>ر.ک: همان، ص999</ref>.


علاءالدین علی بن محمد طوسی، با یکی دیگر از مشاهیر علمای ریاضی و حکمت و کلام در قرن نهم، معاصر و به‎طور شگفت‎انگیزی در نام و لقب و نام پدر با یکدیگر مشترک است.‎ از‎ قضای‎ اتفاق هر دو تن نیز مدتی از عمر خود را در دربار عثمانی گذرانده‌اند. این شخصیت همان‎‎ ‎‎علاءالدین علی بن محمد سمرقندی معروف به ملا علی قوشچی است و همان است‎ که‎ در‎ کتاب جامی از وی نام برده شده تااینکه در سال 879 در همان شهر‎ درگذشت<ref>ر.ک: همان، ص997</ref>. ‎
علاءالدین علی بن محمد طوسی، با یکی دیگر از مشاهیر علمای ریاضی و حکمت و کلام در قرن نهم، معاصر و به‌طور شگفت‌انگیزی در نام و لقب و نام پدر با یکدیگر مشترک است.‎ از‎ قضای‎ اتفاق هر دو تن نیز مدتی از عمر خود را در دربار عثمانی گذرانده‌اند. این شخصیت همان‎‎ ‎‎علاءالدین علی بن محمد سمرقندی معروف به ملا علی قوشچی است و همان است‎ که‎ در‎ کتاب جامی از وی نام برده شده تااینکه در سال 879 در همان شهر‎ درگذشت<ref>ر.ک: همان، ص997</ref>. ‎


==وفات==
==وفات==
حقیقت این است که صاحبان تاریخ و تذکره از پایان زندگانی وی اطلاع درستی ندارند، اما قرائنی از کتاب رشحات عين الحياة کاشفی سبزواری (متوفی 939ق) - که کتابی است در شرح احوال و اقوال مشایخ طریقه نقشبندیه تا پایان قرن نهم هجری<ref>ر.ک: کاسمی، نصرةالله، ص‎417</ref> - ‎ثابت‎ می‌کند که علاءالدین اواخر عمر خود‎ را در شهر سمرقند گذرانده و در همان شهر نیز از دنیا رفته و تاریخ فوتش نیز به حدس نزدیک‎ به‎ یقین‎ میان سنوات 877 تا 885ق است و سال 860ق، نمی‎تواند درست باشد؛ زیرا خواجه‎ عبیداللّه احرار تا سال 860ق و حتی چند سال بعد نیز هنوز به مقام و مرتبه آن‎چنان عالی‎ نرسیده‎ بود.
حقیقت این است که صاحبان تاریخ و تذکره از پایان زندگانی وی اطلاع درستی ندارند، اما قرائنی از کتاب رشحات عين الحياة کاشفی سبزواری (متوفی 939ق) - که کتابی است در شرح احوال و اقوال مشایخ طریقه نقشبندیه تا پایان قرن نهم هجری<ref>ر.ک: کاسمی، نصرةالله، ص‎417</ref> - ‎ثابت‎ می‌کند که علاءالدین اواخر عمر خود‎ را در شهر سمرقند گذرانده و در همان شهر نیز از دنیا رفته و تاریخ فوتش نیز به حدس نزدیک‎ به‎ یقین‎ میان سنوات 877 تا 885ق است و سال 860ق، نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا خواجه‎ عبیداللّه احرار تا سال 860ق و حتی چند سال بعد نیز هنوز به مقام و مرتبه آن‎چنان عالی‎ نرسیده‎ بود.
وی به دستور‎ خواجه‎ احرار در محوطه ملایان‎ که کوی مخصوص مقبره و آرامگاه علما و مشایخ‎ بزرگ بوده، به خاک سپرده شده و جای‎‎ قبرش‎ معلوم‎ و معین‎ است<ref>ر.ک: معینیان، علی‎اصغر، ص999-998</ref>.
 
وی به دستور‎ خواجه‎ احرار در محوطه ملایان‎ که کوی مخصوص مقبره و آرامگاه علما و مشایخ‎ بزرگ بوده، به خاک سپرده شده و جای‎‎ قبرش‎ معلوم‎ و معین‎ است<ref>ر.ک: معینیان، علی‌اصغر، ص999-998</ref>.


==آثار==
==آثار==
وی کتابی با نام «الذخيرة» در مقابل تهافت الفلاسفة امام غزالی و بر حاشیه مطالع‎ و شمسیّه‎ حاشیه نوشته است.
وی کتابی با نام «[[الذخيرة]]» در مقابل [[تهافت الفلاسفة]] [[غزالی، محمد بن محمد|امام غزالی]] و بر حاشیه مطالع‎ و شمسیّه‎ حاشیه نوشته است.


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
#[[:noormags:445534|معینیان، علی‎اصغر، «تذکر چند اشتباه تاریخی: در کتاب جامی تألیف استاد علی‎اصغر حکمت»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گوهر، بهمن و اسفند 1354، شماره 35 و 36، صفحه 995 تا 999]].
#[[:noormags:445534|معینیان، علی‌اصغر، «تذکر چند اشتباه تاریخی: در کتاب جامی تألیف استاد علی‌اصغر حکمت»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گوهر، بهمن و اسفند 1354، شماره 35 و 36، صفحه 995 تا 999]].
#[[:noormags:39927|نوشاهی، سید عارف، مرآت الأدوار و مرقات الأخبار (فصلی در شرح حال بزرگان خراسان و ماوراءالنهر و فارس در قرن‎های نهم و دهم)، پایگاه مجلات تخصصی نور، معارف، آذر - ‎اسفند 1375، شماره 39، صفحه 91 تا 113)]].
#[[:noormags:39927|نوشاهی، سید عارف، مرآت الأدوار و مرقات الأخبار (فصلی در شرح حال بزرگان خراسان و ماوراءالنهر و فارس در قرن‌های نهم و دهم)، پایگاه مجلات تخصصی نور، معارف، آذر - ‎اسفند 1375، شماره 39، صفحه 91 تا 113)]].
#[[:noormags:447800|کاسمی، نصرةالله، «دیباچه بر کتاب رشحات عين الحياة»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گوهر، شهریور 1357، شماره 66، صفحه 417 تا 423]].
#[[:noormags:447800|کاسمی، نصرةالله، «دیباچه بر کتاب رشحات عين الحياة»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گوهر، شهریور 1357، شماره 66، صفحه 417 تا 423]].
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[الذخيرة]]


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد]]
[[رده:سال97-1تیر الی31]]