طبیعیات دانشنامه علائی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا'
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR01719J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا')
خط ۵۷: خط ۵۷:
مؤلف، در ادامه، از جنبش يعنى همان حركت بحث مى‌كند و اقسام دفعى و تدريجى آن را بيان مى‌نمايد و از اينكه حركت، در كدام يك از مقولات صورت مى‌گيرد و در هر كدام چگونه واقع مى‌شود، سخن به ميان مى‌آورد، سپس حركت اجسام را به سه حركت عرضى، حركت قسرى و حركت طبعى تقسيم مى‌كند، چون حركت يك شىء، از سه حال بيرون نيست: 1- به تبع حركت چيزى است كه آن را در بر گرفته، مانند: حركت لباس داخل صندوق به تبع حركت صندوق؛ اين را حركت عرضى مى‌نامند. 2- با نيروى يك عامل بيرون از ذات شىء است كه آن را از جايى خاص به جايى ديگر حركت مى‌دهد، مانند: حركت يك سنگ از پايين به بالا توسط جرثقيل؛ اين را حركت قسرى مى‌خوانند. 3- از درون ذات خود شىء سرچشمه مى‌گيرد، مانند: حركت يك سنگ از بالا به پايين؛ اين را حركت طبعى مى‌گويند.
مؤلف، در ادامه، از جنبش يعنى همان حركت بحث مى‌كند و اقسام دفعى و تدريجى آن را بيان مى‌نمايد و از اينكه حركت، در كدام يك از مقولات صورت مى‌گيرد و در هر كدام چگونه واقع مى‌شود، سخن به ميان مى‌آورد، سپس حركت اجسام را به سه حركت عرضى، حركت قسرى و حركت طبعى تقسيم مى‌كند، چون حركت يك شىء، از سه حال بيرون نيست: 1- به تبع حركت چيزى است كه آن را در بر گرفته، مانند: حركت لباس داخل صندوق به تبع حركت صندوق؛ اين را حركت عرضى مى‌نامند. 2- با نيروى يك عامل بيرون از ذات شىء است كه آن را از جايى خاص به جايى ديگر حركت مى‌دهد، مانند: حركت يك سنگ از پايين به بالا توسط جرثقيل؛ اين را حركت قسرى مى‌خوانند. 3- از درون ذات خود شىء سرچشمه مى‌گيرد، مانند: حركت يك سنگ از بالا به پايين؛ اين را حركت طبعى مى‌گويند.


ابن سينا در مورد مكان نيز توضيحاتى مبسوط دارد كه از آن جمله بيان خواص چهارگانه مكان است. وى، اقوالى گوناگون را در زمينه حقيقت مكان نقل مى‌كند از قبيل صورت بودن آن، هيولى بودن آن و...  
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در مورد مكان نيز توضيحاتى مبسوط دارد كه از آن جمله بيان خواص چهارگانه مكان است. وى، اقوالى گوناگون را در زمينه حقيقت مكان نقل مى‌كند از قبيل صورت بودن آن، هيولى بودن آن و...  


ايشان، در ادامه بحث خلأ را مطرح مى‌كند و اعتقاد به وجود خلأ را امرى موهوم و دور از عقل مى‌داند.
ايشان، در ادامه بحث خلأ را مطرح مى‌كند و اعتقاد به وجود خلأ را امرى موهوم و دور از عقل مى‌داند.
خط ۶۳: خط ۶۳:
در فصلى خاص در مورد سردى و گرمى طبيعى و ناطبيعى بحث شده است؛ سردى و گرمى طبيعى، مانند سردى آب و گرمى آتش؛ سردى و گرمى ناطبيعى در سه صورت حاصل است: 1- در صورت همسايگى با جسم گرم يا سرد. 2- در صورت جنبش و مالش. 3- در صورت روشن شدن؛ يعنى تابيدن نور.
در فصلى خاص در مورد سردى و گرمى طبيعى و ناطبيعى بحث شده است؛ سردى و گرمى طبيعى، مانند سردى آب و گرمى آتش؛ سردى و گرمى ناطبيعى در سه صورت حاصل است: 1- در صورت همسايگى با جسم گرم يا سرد. 2- در صورت جنبش و مالش. 3- در صورت روشن شدن؛ يعنى تابيدن نور.


در مرحله بعد اجسام بسيط مورد بررسى واقع مى‌شوند. ابن سينا، اجسام بسيط را از لحاظ اينكه قابل كون و فساد هستند يا نه، به دو دسته تقسيم مى‌كند. در همين‌جا سنگين‌تر بودن جسم سرد را از جسم گرم، ريشه‌يابى كرده است.
در مرحله بعد اجسام بسيط مورد بررسى واقع مى‌شوند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، اجسام بسيط را از لحاظ اينكه قابل كون و فساد هستند يا نه، به دو دسته تقسيم مى‌كند. در همين‌جا سنگين‌تر بودن جسم سرد را از جسم گرم، ريشه‌يابى كرده است.


يكى از ادعاهاى بو على در مورد طبيعت اجسام كه دنبال اثباتش مى‌باشد، اين است كه هر جسمى داراى شكل و جايگاه طبيعى مى‌باشد. از جمله نقض و ابراماتى كه در باره سردى و گرمى اجسام وجود دارد، اين است كه هيچ جسم گرمى قابل سرد شدن و هيچ جسم سردى قابل گرم شدن نيست كه مؤلف، مفصلا آن را بررسى نموده است. انقلاب عناصر اربعه به هم‌ديگر بحث ديگرى است كه مؤلف آن را مطرح نموده و فرموده: با تجربه مى‌توان آن را فهميد؛ براى نمونه هوا به هنگام برودت تبديل به ابر شده و ابر مبدل به برف مى‌شود و نهايتا آب مى‌شود كه اين، مراحل انقلاب هوا به آب است.
يكى از ادعاهاى بو على در مورد طبيعت اجسام كه دنبال اثباتش مى‌باشد، اين است كه هر جسمى داراى شكل و جايگاه طبيعى مى‌باشد. از جمله نقض و ابراماتى كه در باره سردى و گرمى اجسام وجود دارد، اين است كه هيچ جسم گرمى قابل سرد شدن و هيچ جسم سردى قابل گرم شدن نيست كه مؤلف، مفصلا آن را بررسى نموده است. انقلاب عناصر اربعه به هم‌ديگر بحث ديگرى است كه مؤلف آن را مطرح نموده و فرموده: با تجربه مى‌توان آن را فهميد؛ براى نمونه هوا به هنگام برودت تبديل به ابر شده و ابر مبدل به برف مى‌شود و نهايتا آب مى‌شود كه اين، مراحل انقلاب هوا به آب است.
خط ۷۳: خط ۷۳:
تا اين‌جا مباحثى كه مطرح گرديده بود، بيشتر در مورد طبايع اجسام بوده، لكن از اين به بعد، حال و هواى مباحث تغيير كرده و در باب نفس و انواع آن و همين‌طور حواس و افعال آن سخن به ميان آمده است. حال نفس نباتى و قواى آن كه عبارتند: از غاذيه، منميه و مولده. حال نفس حيوانى و قواى آن كه عبارتند از: شهوت و غضب و حواس پنج‌گانه كه حواس نفس حيوانى مى‌باشند، از مباحث باب نفس كتاب طبيعيات هستند.
تا اين‌جا مباحثى كه مطرح گرديده بود، بيشتر در مورد طبايع اجسام بوده، لكن از اين به بعد، حال و هواى مباحث تغيير كرده و در باب نفس و انواع آن و همين‌طور حواس و افعال آن سخن به ميان آمده است. حال نفس نباتى و قواى آن كه عبارتند: از غاذيه، منميه و مولده. حال نفس حيوانى و قواى آن كه عبارتند از: شهوت و غضب و حواس پنج‌گانه كه حواس نفس حيوانى مى‌باشند، از مباحث باب نفس كتاب طبيعيات هستند.


ابن سينا طريق انجام وظيفه حواس پنج‌گانه را توضيح مى‌دهد كه بوييدن چگونه انجام مى‌شود يا چشيدن به چه وسيله‌اى صورت مى‌گيرد و در باب بينايى، بحث را قدرى دامنه‌دار كرده و نظريات ارسطاطاليس را در اين باب مورد بررسى قرار داده است.
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] طريق انجام وظيفه حواس پنج‌گانه را توضيح مى‌دهد كه بوييدن چگونه انجام مى‌شود يا چشيدن به چه وسيله‌اى صورت مى‌گيرد و در باب بينايى، بحث را قدرى دامنه‌دار كرده و نظريات ارسطاطاليس را در اين باب مورد بررسى قرار داده است.


در باب حواس باطن نيز كه عبارتند از: حس مشترك، قوه مصوره، قوه تخيل، قوه وهم و قوه حافظه، توضيحاتى از سوى مؤلف ارائه گرديده است كه بسيار خلاصه و مفيد مى‌باشد.
در باب حواس باطن نيز كه عبارتند از: حس مشترك، قوه مصوره، قوه تخيل، قوه وهم و قوه حافظه، توضيحاتى از سوى مؤلف ارائه گرديده است كه بسيار خلاصه و مفيد مى‌باشد.


آخرين بحث كتاب كه به صورت مبسوط و در فصول مختلف از آن بحث شده است، عقل است. ابن سينا، نخست، عقل را به عقل عملى و عقل نظرى تقسيم مى‌كند، سپس عقل حيوانى، عقل بملكه، عقل بفعل و عقل مستفاد را از جمله مراتب عقل مى‌شمارد.
آخرين بحث كتاب كه به صورت مبسوط و در فصول مختلف از آن بحث شده است، عقل است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، نخست، عقل را به عقل عملى و عقل نظرى تقسيم مى‌كند، سپس عقل حيوانى، عقل بملكه، عقل بفعل و عقل مستفاد را از جمله مراتب عقل مى‌شمارد.


مؤلف، مى‌گويد در افعال عقلى، جسم دخالتى ندارد چنان‌كه پذيرش معقولات نيز بدون واسطه‌گرى جسم انجام مى‌گردد. وى، بر اين مطلب چندين برهان اقامه مى‌نمايد، بعد راجع به بقاى نفس سخن گفته و به همين مناسبت خواب را نيز تشريح مى‌كند كه خواب، بازگشت جوهر روح جسمانى است از ظاهر به باطن.
مؤلف، مى‌گويد در افعال عقلى، جسم دخالتى ندارد چنان‌كه پذيرش معقولات نيز بدون واسطه‌گرى جسم انجام مى‌گردد. وى، بر اين مطلب چندين برهان اقامه مى‌نمايد، بعد راجع به بقاى نفس سخن گفته و به همين مناسبت خواب را نيز تشريح مى‌كند كه خواب، بازگشت جوهر روح جسمانى است از ظاهر به باطن.
خط ۹۲: خط ۹۲:
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11577 مطالعه کتاب طبیعیات دانشنامه علائی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11577 مطالعه کتاب طبیعیات دانشنامه علائی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش