ضعفاء الرواة: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR36080J1.jpg | عنوان =ضعفاء الرواة | عنوان‌های دیگر = |پ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''ضعفاء الرواة'''، اثر ابراهیم شبوط، تحقیقی است پیرامون راویان ضعیف مذکور در کتب معتبر شیعه.
'''ضعفاء الرواة'''، اثر [[شبوط، ابراهيم|ابراهیم شبوط]]، تحقیقی است پیرامون راویان ضعیف مذکور در کتب معتبر شیعه.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه، به ذکر یازده نکته و فایده، در توضیح مطالبی پیرامون محتوای کتاب، به شرح ذیل، پرداخته شده است:
در مقدمه، به ذکر یازده نکته و فایده، در توضیح مطالبی پیرامون محتوای کتاب، به شرح ذیل، پرداخته شده است:
در فایده نخست، این موضوع بیان شده است که علم جرح و تعدیل، از جمله علوم اجتهادی است؛ زیرا نصوص واردشده از معصومین(ع) در شأن اصحاب خود - اصحابی که از ایشان، روایت نقل کرده‌اند - بسیار اندک بوده و از طرفی، مشایخ و بزرگانی که اولین بار قواعد و اصول این علم را وضع نموده و به جرح و تعدیل روات پرداخته‌اند، برایشان میسر نبود که همه رواتی را که در شرق و غرب بلاد اسلامی پراکنده بودند، ملاقات نمایند، جز کسانی که چند قرن از آنها پیش‌تر بوده‌اند. در نزد آنان از میان اسباب علم تنها اموری از قبیل معرفت اسرار طرق و اسانید و احاطه به کتب، رسائل و مصنفاتی که در آن عصر، به رشته تحریر درآمده و قوت ظن و صحت شیاع نزد ایشان موجود بود؛ ازاین‌رو، طبقه نخست مجتهدین و مشایخ این علم، مانند کشی، ابن غضائری، شیخ طوسی، نجاشی، فضل بن شاذان، محمد بن مسعود عیاشی، نصر بن صباح و ابن ولید، نخستین کسانی هستند که به نقل اخبار روات پرداخته و به معرفی آنها با ذکر اسامی، زادگاه، قبایل و احوال ایشان در ضعف و قوت، پرداخته و طریق روایت از ایشان را برای ما ترسیم نموده‌اند؛ لذا برای متأخرین از ایشان، رد شهادت این افراد بر جرح و تعدیل روات، بدون تفسیر و دلیل موجه و معتبر، جایز و صحیح نبوده و قول و نظر ایشان در جرح و تعدیل روات، حجت می‌باشد...<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>.
 
در فایده نخست، این موضوع بیان شده است که علم جرح و تعدیل، از جمله علوم اجتهادی است؛ زیرا نصوص واردشده از معصومین(ع) در شأن اصحاب خود - اصحابی که از ایشان، روایت نقل کرده‌اند - بسیار اندک بوده و از طرفی، مشایخ و بزرگانی که اولین بار قواعد و اصول این علم را وضع نموده و به جرح و تعدیل روات پرداخته‌اند، برایشان میسر نبود که همه رواتی را که در شرق و غرب بلاد اسلامی پراکنده بودند، ملاقات نمایند، جز کسانی که چند قرن از آنها پیش‌تر بوده‌اند. در نزد آنان از میان اسباب علم تنها اموری از قبیل معرفت اسرار طرق و اسانید و احاطه به کتب، رسائل و مصنفاتی که در آن عصر، به رشته تحریر درآمده و قوت ظن و صحت شیاع نزد ایشان موجود بود؛ ازاین‌رو، طبقه نخست مجتهدین و مشایخ این علم، مانند [[کشی، محمد بن عمر|کشی]]، [[ابن غضائری، احمد بن حسین|ابن غضائری]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]]، [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، [[عیاشی، محمد بن مسعود|محمد بن مسعود عیاشی]]، [[نصر بن صباح]] و [[یمانی، علی بن ولید|ابن ولید]]، نخستین کسانی هستند که به نقل اخبار روات پرداخته و به معرفی آنها با ذکر اسامی، زادگاه، قبایل و احوال ایشان در ضعف و قوت، پرداخته و طریق روایت از ایشان را برای ما ترسیم نموده‌اند؛ لذا برای متأخرین از ایشان، رد شهادت این افراد بر جرح و تعدیل روات، بدون تفسیر و دلیل موجه و معتبر، جایز و صحیح نبوده و قول و نظر ایشان در جرح و تعدیل روات، حجت می‌باشد...<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>.


فایده دوم نیز مترتب بر فایده نخست، یعنی اجتهادی بودن علم جرح و تعدیل بوده و به این نکته اشاره دارد که در جرح و تعدیل راویان، فقط قول کسی پذیرفته می‌شود که امامی عادل و عارف به احوال روات و اخبار آنها و ضابط اسامی، زادگاه و قبایل راویان و مشایخی که از ایشان روایت اخذ کرده و شاگردانی که از این راویان، قبول روایت کرده‌اند، بوده و علاوه بر این صفات، به اسامی مشتبه نیز آگاهی و اشراف کامل داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
فایده دوم نیز مترتب بر فایده نخست، یعنی اجتهادی بودن علم جرح و تعدیل بوده و به این نکته اشاره دارد که در جرح و تعدیل راویان، فقط قول کسی پذیرفته می‌شود که امامی عادل و عارف به احوال روات و اخبار آنها و ضابط اسامی، زادگاه و قبایل راویان و مشایخی که از ایشان روایت اخذ کرده و شاگردانی که از این راویان، قبول روایت کرده‌اند، بوده و علاوه بر این صفات، به اسامی مشتبه نیز آگاهی و اشراف کامل داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.


در فایده سوم، به معرفی کتب پنج‌گانه‌ای پرداخته شده است که در جرح و تعدیل راویان، معتبر می‌باشند که عبارتند از:
در فایده سوم، به معرفی کتب پنج‌گانه‌ای پرداخته شده است که در جرح و تعدیل راویان، معتبر می‌باشند که عبارتند از:
# «رجال کشی»، اثر ابوعمرو محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی که قدیمی‌ترین کتاب در این زمینه می‌باشد.
# «[[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال کشی]]»، اثر ابوعمرو محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی که قدیمی‌ترین کتاب در این زمینه می‌باشد.
# «رجال ابن غضائری»، اثر ابوالحسین احمد بن حسین بن عبیدالله بن ابراهیم غضائری که از شیوخ نجاشی می‌باشد.
# «[[الرجال لابن الغضائري|رجال ابن غضائری]]»، اثر ابوالحسین احمد بن حسین بن عبیدالله بن ابراهیم غضائری که از شیوخ نجاشی می‌باشد.
# «الفهرست»، اثر شیخ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (متوفی 460ق).
# «[[الفهرست (طوسی)|الفهرست]]»، اثر شیخ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (متوفی 460ق).
# «الرجال»، اثر شیخ طوسی که پس از «الفهرست» نوشته شده است.
# «[[رجال الطوسي|الرجال]]»، اثر شیخ طوسی که پس از «[[الفهرست (طوسی)|الفهرست]]» نوشته شده است.
# «الرجال»، احمد بن علی نجاشی (متوفی 450ق) که از لحاظ زمانی، آخرین کتاب از کتب پنج‌گانه بوده و در آن، به شرح حال شیخ طوسی و وجود دو کتاب «الفهرست» و «الرجال» از او، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص7-‌12</ref>.
# «[[رجال النجاشي|الرجال]]»، [[نجاشی، احمد بن علی|احمد بن علی نجاشی]] (متوفی 450ق) که از لحاظ زمانی، آخرین کتاب از کتب پنج‌گانه بوده و در آن، به شرح حال شیخ طوسی و وجود دو کتاب «الفهرست» و «الرجال» از او، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص7-‌12</ref>.


فایده چهارم، دربردارنده دو مسئله زیر، در تکمیل فایده سوم می‌باشد:
فایده چهارم، دربردارنده دو مسئله زیر، در تکمیل فایده سوم می‌باشد:
# شیخ طوسی در «الفهرست» و نجاشی در «الرجال»، به‌وضوح ذکر نموده‌اند که در کتب خود، به جمع‌آوری مصنفات و اصول «اصحاب» پرداخته‌اند و این واژه، بیانگر آن است که تمامی راویانی که در این دو کتاب، ذکر شده و اشاره‌ای به مذهب آنها نشده، شیعه امامی بوده، مگر آنکه به خلاف آن، تصریح شده باشد؛ زیرا لفظ «اصحاب»، بر این معنا دلالت دارد. اما نویسنده در این موضوع اشکال نموده و معتقد است احتمال دارد که منظور از اصحاب در اینجا، معنای عام آن باشد نه معنی خاص؛ زیرا در میان راویان این دو کتاب، کسانی که به انحراف مذهب و فساد عقیده متهم هستند، وجود دارد؛ مانند: عبیدالله بن حر جعفی، فارس بن حاتم قزوینی، محمد بن عیسی بن هارون، ثابت بن هرمز، عمرو بن جمیع ازدی، حسن بن صالح، حسن سجاده، حسین بن حمدان خصیبی، احمد بن عبدالله بن خاقان، حسن بن علی بن ابی‌حمزه، حمید بن زیاد، احمد بن اسماعیل میثمی و...
# [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در «[[الفهرست (طوسی)|الفهرست]]» و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] در «[[رجال النجاشي|الرجال]]»، به‌وضوح ذکر نموده‌اند که در کتب خود، به جمع‌آوری مصنفات و اصول «اصحاب» پرداخته‌اند و این واژه، بیانگر آن است که تمامی راویانی که در این دو کتاب، ذکر شده و اشاره‌ای به مذهب آنها نشده، شیعه امامی بوده، مگر آنکه به خلاف آن، تصریح شده باشد؛ زیرا لفظ «اصحاب»، بر این معنا دلالت دارد. اما نویسنده در این موضوع اشکال نموده و معتقد است احتمال دارد که منظور از اصحاب در اینجا، معنای عام آن باشد نه معنی خاص؛ زیرا در میان راویان این دو کتاب، کسانی که به انحراف مذهب و فساد عقیده متهم هستند، وجود دارد؛ مانند: [[عبیدالله بن حر جعفی]]، [[فارس بن حاتم قزوینی]]، محمد بن عیسی بن هارون، ثابت بن هرمز، عمرو بن جمیع ازدی، حسن بن صالح، حسن سجاده، حسین بن حمدان خصیبی، احمد بن عبدالله بن خاقان، حسن بن علی بن ابی‌حمزه، حمید بن زیاد، احمد بن اسماعیل میثمی و...
شیخین به مذاهب هیچ‌یک از ایشان، اشاره‌ای نکرده‌اند؛ درحالی‌که آنها به فساد عقیده معروف هستند.
شیخین به مذاهب هیچ‌یک از ایشان، اشاره‌ای نکرده‌اند؛ درحالی‌که آنها به فساد عقیده معروف هستند.
# شیخ طوسی و نجاشی در این دو کتاب، جماعتی را به جرح و تعدیل، متصف نموده و درباره جماعتی دیگر، سکوت کرده‌اند. ازاین‌رو برخی معتقدند که گروه مسکوت‌عنهم، جزو ممدوحین می‌باشند؛ زیرا از جمله اصحاب بوده و چنین مدحی کافی است تا از حد مجهول بودنی که برخی آنها را به آن متهم می‌کنند، خارج شوند<ref>ر.ک: همان، ص12-‌13</ref>.
# [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] در این دو کتاب، جماعتی را به جرح و تعدیل، متصف نموده و درباره جماعتی دیگر، سکوت کرده‌اند. ازاین‌رو برخی معتقدند که گروه مسکوت‌عنهم، جزو ممدوحین می‌باشند؛ زیرا از جمله اصحاب بوده و چنین مدحی کافی است تا از حد مجهول بودنی که برخی آنها را به آن متهم می‌کنند، خارج شوند<ref>ر.ک: همان، ص12-‌13</ref>.


در فایده پنجم، به تشریح عباراتی که توسط رجالیون، در جرح و تعدیل روات استفاده می‌شود، پرداخته شده است که عبارتند از: «العدالة»، «الوثاقة»، «الفسق» و «فساد العقيدة»<ref>ر.ک: همان، ص13-‌15</ref>.
در فایده پنجم، به تشریح عباراتی که توسط رجالیون، در جرح و تعدیل روات استفاده می‌شود، پرداخته شده است که عبارتند از: «العدالة»، «الوثاقة»، «الفسق» و «فساد العقيدة»<ref>ر.ک: همان، ص13-‌15</ref>.
خط ۶۹: خط ۷۰:
در فایده هفتم، به بیان این نکته پرداخته شده است که سیره مشایخ علم رجال، بر استثنا نمودن و جدا کردن روایات مشتمل بر تخلیط و غلو از میان روایات متهمان و مطعونان بوده است؛
در فایده هفتم، به بیان این نکته پرداخته شده است که سیره مشایخ علم رجال، بر استثنا نمودن و جدا کردن روایات مشتمل بر تخلیط و غلو از میان روایات متهمان و مطعونان بوده است؛
به‌عنوان مثال:
به‌عنوان مثال:
# نجاشی همه کتب احمد بن محمد بن سیار و محمد بن حسن بن شمون را به‌جز آنچه در آن غلو یا تخلیط بوده، روایت نموده است؛
# [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] همه کتب احمد بن محمد بن سیار و محمد بن حسن بن شمون را به‌جز آنچه در آن غلو یا تخلیط بوده، روایت نموده است؛
# شیخ طوسی در «الفهرست»، از میان روایات محمد بن علی صیرفی، محمد بن سنان، محمد بن اورمه، محمد بن حسن بن جمهور و محمد بن احمد بن یحیی، آنچه را مشتمل بر غلو یا تخلیط یا تدلیس بوده، استثنا نموده است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.
# [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در «[[الفهرست (طوسی)|الفهرست]]»، از میان روایات [[محمد بن علی صیرفی]]، محمد بن سنان، محمد بن اورمه، محمد بن حسن بن جمهور و محمد بن احمد بن یحیی، آنچه را مشتمل بر غلو یا تخلیط یا تدلیس بوده، استثنا نموده است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.


در فایده هشتم، نویسنده به طعن و انتقاد مشایخ علم رجال، بر کسانی که از راویان ضعیف، روایت کرده‌اند، اشاره نموده و معتقد است همگی در این‌باره، از یک نوع عبارت، استفاده نموده‌اند؛ به‌عنوان مثال، سخن نجاشی را در موارد زیر ملاحظه کنید:
در فایده هشتم، نویسنده به طعن و انتقاد مشایخ علم رجال، بر کسانی که از راویان ضعیف، روایت کرده‌اند، اشاره نموده و معتقد است همگی در این‌باره، از یک نوع عبارت، استفاده نموده‌اند؛ به‌عنوان مثال، سخن نجاشی را در موارد زیر ملاحظه کنید:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش