صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۷: خط ۴۷:




سخن گفتن از صدر الدين محمد بن ابراهيم شيرازى قوامى، نويسندۀ كتاب اسفار، كه در بين مردم به ملا صدرا و در ميان شاگردان مكتبش به صدر المتالهين مشهور است، برايم بسى لذت‌بخش است. من از عقل و خرد، روح بلند، نيروى مقاومت، آزاد انديشى، بيان نيكو، كمال و پختگى انديشه‌ها و صراحت در ابراز عقايد و افكار اين مرد بزرگ، با وجود تكفير و آن همه آزار كه در حق وى رفته است، شگفت‌زده‌ام. ويژگى‌هايى كه برشمردم پيش از آنكه از تاريخ زندگى او درك كنم از نوشته‌ها و كتاب‌هايش احساس نموده‌ام.
سخن گفتن از '''صدر الدين محمد بن ابراهيم شيرازى قوامى'''، نويسندۀ كتاب اسفار، كه در بين مردم به ملا صدرا و در ميان شاگردان مكتبش به صدر المتالهين مشهور است، برايم بسى لذت‌بخش است. من از عقل و خرد، روح بلند، نيروى مقاومت، آزاد انديشى، بيان نيكو، كمال و پختگى انديشه‌ها و صراحت در ابراز عقايد و افكار اين مرد بزرگ، با وجود تكفير و آن همه آزار كه در حق وى رفته است، شگفت‌زده‌ام. ويژگى‌هايى كه برشمردم پيش از آنكه از تاريخ زندگى او درك كنم از نوشته‌ها و كتاب‌هايش احساس نموده‌ام.


صدر المتالهين از زمرۀ فيلسوفان بزرگ متالهى است كه در هر چند سده، يكى پا به عرصۀ وجود مى‌نهد. در سه سدۀ گذشته وى بزرگترين فيلسوف اسلامى است كه در فلسفۀ يونانى و اسلامى سرآمد و بنيان‌گذار مكتبى فلسفى بوده است. فراگيرى و پژوهش فلسفى ما همواره بر آثار او مبتنى بوده، به خصوص اسفار كه از مهمترين كتاب‌هاى فلسفى قديم و جديد به شمار مى‌آيد و بنيان ديگر آثار او بر آن نهاده شده است. افتخار فلاسفۀ پس از او در اين است كه در آثارشان از نوشته‌هاى او بهره بگيرند و خود را شاگرد مكتب او برشمارند. حتى فلاسفۀ بزرگ نيز به اين اتصال و ارتباط خود با صدر المتالهين افتخار مى‌كنند چنانكه از استاد بزرگ خود، محمد حسين اصفهانى (1292-1361) شنيدم كه مى‌گفت: اگر بدانم كسى رموز اسفار را مى‌فهمد، براى شاگردى به نزد او خواهم رفت هر چند در دوردست‌ترين نقطۀ جهان باشد. گويى افتخار استاد چنين است كه فقط او به درجۀ فهم رموز اسفار رسيده يا به پايه‌اى از معرفت دست يافته است، كه عجز خود را از رسيدن به كنه مقاصد عالى آن درك كرده است.
صدر المتالهين از زمرۀ فيلسوفان بزرگ متالهى است كه در هر چند سده، يكى پا به عرصۀ وجود مى‌نهد. در سه سدۀ گذشته وى بزرگترين فيلسوف اسلامى است كه در فلسفۀ يونانى و اسلامى سرآمد و بنيان‌گذار مكتبى فلسفى بوده است. فراگيرى و پژوهش فلسفى ما همواره بر آثار او مبتنى بوده، به خصوص اسفار كه از مهمترين كتاب‌هاى فلسفى قديم و جديد به شمار مى‌آيد و بنيان ديگر آثار او بر آن نهاده شده است. افتخار فلاسفۀ پس از او در اين است كه در آثارشان از نوشته‌هاى او بهره بگيرند و خود را شاگرد مكتب او برشمارند. حتى فلاسفۀ بزرگ نيز به اين اتصال و ارتباط خود با صدر المتالهين افتخار مى‌كنند چنانكه از استاد بزرگ خود، محمد حسين اصفهانى (1292-1361) شنيدم كه مى‌گفت: اگر بدانم كسى رموز اسفار را مى‌فهمد، براى شاگردى به نزد او خواهم رفت هر چند در دوردست‌ترين نقطۀ جهان باشد. گويى افتخار استاد چنين است كه فقط او به درجۀ فهم رموز اسفار رسيده يا به پايه‌اى از معرفت دست يافته است، كه عجز خود را از رسيدن به كنه مقاصد عالى آن درك كرده است.
۰

ویرایش